به گزارش بانک اول استخراجکنندگان رمزارز سال گذشته را با این امید پشت سر گذاشتند که بالاخره ماینینگ را به عنوان یک صنعت در ایران پایهگذاری کنند. آنها در این راه پیشرفتهایی هم داشتند و دولت آنها را به رسمیت شناخت. اما در ادامه نرخی برای برق مصرفی آنها اعلام شد که به باور فعالان این حوزه کل صنعت ماینینگ در ایران را به خطر انداخت. یکی از سوالاتی که درخصوص صنعت ماینینگ ایجاد شد، این بود که آیا اساسا با موازین شرعی مطابقت دارد یا خیر. در این راستا مقاله تحلیل فقهی ـ اقتصادی استخراج رمزارزها (مطالعه موردی بیتکوین) در نظام اقتصادی اسلام توسط محسن رضایی صدرآبادی و جواد نوری، تحت راهنمایی دو تن از اساتید منتشر شده است. بسیاری از مطالبی که پیشتر در این حوزه منتشر شده درمورد مبادله و خریدوفروش رمزارزها بوده اما این مقاله به ماینینگ (استخراج) رمرزازها اشاره دارد.
ماینینگ؛ خوب، بد، زشت / موافقان و مخالفان ماینینگ چه میگویند؟
در اواخر سال ۲۰۰۸، با رشد فناوریها و گسترش فضای مجازی، پدیدهای تحت عنوان رمزارز «بیتکوین» به جهان معرفی شد و مورد استقبال عمومی قرار گرفت. با گسترش رمزارزها حجم زیادی از فعالیتهای علاقهمندان به ارزهای رمزنگاریشده، در کسب سود و درآمد از طریق استخراج معطوف شد. این مسئله در داخل کشور ایران هم گسترش پیدا کرد و حساسیتهای آن بیشتر شد؛ تا جایی که در سال گذشته با افزایش مصرف برق، محدودیتهای تعرفهای و نظارتی افزایش پیدا کرد و کمیتهای تشکیل شد تا استخراج رمزارزها را قانونی کنند.
این در حالی است که فارغ از مشکلات احتمالی زیستمحیطی و مصرف بیش از اندازه برق که مورد اذعان فعالان و متخصصان این حوزه است، از منظر یک مسلمان و یک نظام اقتصادی مبتنی بر اسلام، این مسئله حائز اهمیت است که آیا فعالیت استخراج و دریافت پول (ارزش خلق شده) در این رابطه و کسب درآمد از این طریق، از لحاظ شرعی مورد تأیید است؟ یعنی کار انجام شده و کسب درآمد، از این راه از منظر فقه و اقتصاد اسلامی حلال است؟
لازم به ذکر است، تاکنون اکثر تحقیقات فقهی و اسلامی انجام شده در خصوص رمزارزها، به بحث مبادله و خریدوفروش آنها پرداخته و مباحث فقهی استخراج، جز در یک مقاله، آن هم از منظر فقه فردی، مورد بررسی قرار نگرفته است. ازاینرو، این تحقیق اولین مقاله علمی است که بهصورت مفصل، به شقوق مختلف استخراج ارزهای رمزنگاری شده با دو رویکرد فقه فردی و فقه حکومتی میپردازد.
در این مقاله ابتدا به صورت خلاصه مکانیزم استخراج و پروتکل اجماع اثبات کار تبیین شده است. سپس از منظر فقه فردی، تطبیق این فعالیت بر عقود فقهی جعاله و مشارکت مورد تحلیل قرار گرفته و سپس، از منظر فقه حکومتی آثار این فعالیت بر نظام اقتصادی و حاکمیت پولی کشور بررسی شده و سرانجام حکم فقهی آن تبیین شده است.
از مهمترین نتایج این تحقیق میتوان گفت که سازوکار استخراج (ماینینگ)، در قالب جعاله در نظام کسبوکار اسلامی تعریف میشود و برخلاف ادعای برخی از فعالین عقد مشارکت و شراکت جایگاهی ندارد و با توجه به گسترش مصادیق مختلف رمزارزها، باید حکم استخراج هر رمزارزی را به صورت مجزا با اصول و قواعد اسلامی تطبیق داد و نمیتوان حکم یکسان برای کل ارزهای مجازی صادر کرد.
همچنین از منظر فقه فردی اگر پاداشی که در ازای فعالیت ارزهای رمزنگاریشده پرداخت میشود، امری اعتباری باشد که در نظام اقتصادی ما به ازا نداشته و اعتباری نامعتبر باشد، جعاله منعقد نمیشود.
از منظر فقه حکومتی، پرداختن به فعالیت استخراج (ماینینگ) رمزارزها، که منجر به تقویت حکومت اسلامی در اجرای اصول و قواعد اسلامی شود، جایز بوده و باید مورد حمایت قرار گیرند. در مقابل، استخراج ارزهایی مانند بیتکوین که موجب استیلای نظام سلطه بر حکومت اسلامی شوند، جایز نیست؛ زیرا استخراج بیتکوین، به علت اهداف و سازوکار فنی مانند کمک کردن به یک نظام پولی است که در آن، خلق پول و قدرت حاکمیت پولی از حاکمیت حکومت اسلامی خارج بوده است و در نگاه کلان، ممکن است که منجر به استیلای نظام سلطه بر حکومت اسلامی شود و جایز نیست.
البته در نظر نویسندگان، این حکم بدانمعنا نیست که مزایای ارزهای رمزنگاریشده نادیده گرفته شود و بهصورت دائمی نهی شرعی بر ماهیت استخراج تمام ارزها داشته باشد، بلکه قابلیت انطباق فقه با مسائل مستحدثه ما را راهنمایی میکند که به تبع رفع این نواقص، حکم نیز به تناسب آن تغییر خواهد کرد. در نتیجه، باید به دنبال کشف روشهای مختلفی بود که امکان ارزشگذاری بر ماهیت خلق شده از استخراج را دارد و الگوی ایجابی مبتنی بر ابزارها و فناوری پیشرفته موجود امکانپذیر است.
برای دریافت متن کامل مقاله، اینجا را کلیک کنید./راه رداخت
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید