برای ثروتمند شدن چگونه فکر کنیم؟

به گزارش بانک اول به‌احتمال زیادی بخش بزرگی از این افراد در زمان نه‌چندان طولانی، بخش مهمی از دارایی خود را از دست خواهند داد و دوباره به همان وضعیت پیشین خود باز می‌گردند. این اتفاق نه‌فقط به دلیل نبود دانش کافی از بازار بورس بلکه به خاطر نبود ذهنیت درست رخ می‌دهد؛ زیرا آنچه آدم‌ها را ثروتمند می‌کند فقط این نیست که پولشان زیاد است، بلکه ذهنیتی است که باعث می‌شود این افراد در طول زمان دارایی‌شان بیشتر شود و مهم‌تر از آن بدانند که با پول خود چه ‌کنند.

کسی که با ذهنیت یک فرد فقیر، پولدار می‌شود خیلی طول نمی‌کشد که دوباره آن را از دست بدهد؛ اما افراد ثروتمند چه ذهنیتی دارند که آن‌ها را پیش می‌برد؟

توصیف همین ذهنیت افراد ثروتمند خیلی راحت نیست؛ اما توضیح اینکه چنین ذهنیتی باعث چه رفتارهایی می‌شوند ممکن است. در نهایت هم همین رفتارهاست که آن‌ها را بالا می‌برد.

۱- ثروتمندان به یک موقعیت نمی‌چسبند

ذهنیت ثروتمند باعث می‌شود این افراد در هیچ جایی متوقف نشوند. حتی اگر کسب‌وکارشان حسابی رونق گرفته باشد هم افراد ثروتمند به دنبال چالش‌ها و دست یافتن به جاها و چیزهای جدید هستند. آن‌ها برای اهداف بزرگ همواره تلاش می‌کنند و وقتی هم به این اهداف رسیدند دوباره هدف و چالشی دیگر تنظیم می‌کنند و درگیر آن می‌شوند.

وقتی ثروت کسی از حدی بالاتر رفت که دیگر درگیر خرج‌های روزمره نباشد، او خوب متوجه می‌شود که خود بازی، بیشتر از برنده شدن لذت دارد. به همین دلیل هم دائما اهداف دیگری می‌چیند که به بازی ادامه دهد تا از آن لذت ببرد.

۲- ثروتمندان واقعی خودخواه نیستند

قضیه ساده است شما در یک جامعه فقیر اگر پول نامحدود هم داشته باشید، نمی‌توانید از دارایی خود لذت کافی ببرید. برای ثروتمندان واقعی همان‌قدر که موفقیت خودشان مهم است، موفقیت و کامیابی دیگران هم اهمیت دارد.

به همین دلیل چنین افرادی به دیگران کمک می‌کنند، دست بقیه را می‌گیرند و در کارهای خیریه هم دستی دارند. آن‌ها تلاش می‌کنند زیرساخت‌های جامعه مثل آموزش مناسب و سیستم سلامت را ارتقا ببخشند. مثالی از چنین رفتاری را در بیل گیتس و وارن بافت می‌توانید ببینید.

۳- ثروتمندان بدون مشاوره و مربی کاری نمی‌کنند

ذهنیت ثروتمند متعلق به کسانی است که مرزهای دانش خود را می‌شناسند. بیشتر از آنکه درگیر اثر دانینگ-کروگر باشد، خوب می‌داند که چه چیزهایی را بلد نیست. آن‌ها با همین ذهنیت درس‌هایی که از مربی‌های پیشین خود یاد گرفته‌اند و اثر آن‌ها بر زندگی‌شان را فراموش نمی‌کنند. در نتیجه حتی اگر امروز نیز مربی نداشته باشند، همواره افرادی را دارند که به آن‌ها مشاوره می‌دهند و از مشاوره آن‌ها نیز بهره‌مند می‌شوند.

۴- آن‌ها از کار خود متنفر نیستند

قضیه این نیست که آن‌ها یاد گرفته‌اند از کار خود متنفر نباشند، قضیه این است که آن‌ها از ابتدا سراغ کاری که از آن بدشان می‌آید نمی‌روند. تنفر از کار، هم بازدهی کاری و خلاقیتشان را پایین می‌آورد و هم زندگی را سخت می‌کند.

افراد ثروتمند یاد می‌گیرند که از آنچه دوست دارند پول دربیاورند و آن را توسعه دهند. آن‌ها خوش‌بین هستند و می‌توانند تصمیم‌های بهتری بگیرند. دوست داشتن کار، باعث می‌شود آن‌ها راحت‌تر با شکست‌ها برخورد کنند و به‌جای رفتار منفعل، از شکست‌ها یاد بگیرند.

۵- شانس جایی در ذهن آن‌ها ندارد

درکش خیلی ساده است. ذهنیت ثروتمند و افراد ثروتمند به شانس اعتقادی ندارد. آن‌ها می‌دانند که یا باید موقعیت مناسب باشد یا تلاش کنند آن موقعیت را متناسب کنند. البته این مسئله به این معنی نیست که اگر فرصت غیرمنتظره‌ای پیش آمد آن‌ها از آن استقبال نکنند یا اینکه اگر شرایطی پیش آمد که کلی ضرر کردند، همه تقصیرها را گردن خود بیندازند.

اما یک ذهنیت ثروتمند خیلی منتظر این نیستند که همه‌چیز برای آن‌ها درست باشد که آن‌ها پیش بروند. بلکه موقعی که جلو می‌روند، آن‌ها را درست می‌کنند.

۶- ذهنیت ثروتمند بدون هدف روزگار نمی‌گذارند

یکی از چیزهایی که ذهنیت ثروتمند با خود به همراه می‌آورد، درک درستی از ارزش زمان است. یک ذهن ثروتمند وقتی ارزش واقعی زمان را درک کرد، تلاش می‌کند تا جای ممکن هم قدر آن را بداند و هم‌، زمان را تلف نکند.

به همین دلیل در زندگی چنین افرادی نظم و برنامه‌ریزی اهمیت به سزایی دارد و چه چیزی است که نظم و برنامه‌ریزی با خود به همراه می‌آورد؟ بله. داشتن اهداف کوتاه و بلندمدت. هدف هم مسیر را نشان می‌دهد و هم به یک ذهن ثروتمند الهام می‌بخشد که گام بعدی‌اش چه باشد.

۷- افراد ثروتمند می‌دانند که چگونه پول خود را مدیریت کنند

این حرف به این معنی نیست که آن‌ها پول هدر نمی‌دهند و گاهی ریخت‌وپاش نمی‌کنند. مسئله اینجاست که آن‌ها ریخت‌وپاش‌های بی‌حساب‌وکتاب نمی‌کنند. همان‌طور هم که گفتیم ذهنیت ثروتمند یک ذهنیت خسیس نیست. این‌گونه نیست که بخواهند از رفاه خود بکاهند تا پولشان را نگاه دارند. آن‌ها همواره آگاهانه و فقط به‌اندازه پولی که تنظیم کرده‌اند ریخت‌وپاش می‌کنند و یک حد توقف برای خرج‌های خود تنظیم کرده‌اند.

البته ما درباره تازه به دوران رسیده‌های پول‌دار حرف نمی‌زنیم. ثروتمندهای واقعی روی چیزهای بنیادی مثل سلامت و سرمایه‌گذاری، هزینه می‌کنند. این افراد که شاید از صفر شروع کرده‌اند قدر هر ریالی را که دارند، می‌دانند. اگر هم چنین افرادی روی چیزهای لوکس و گران‌قیمت هزینه کنند از قبل مطمئن می‌شوند که پول خرج شده را در مدت‌زمانی معلوم و قابل قبولی دوباره کسب می‌کنند.

۸- ذهنیت ثروتمند پولش را راکد نگاه نمی‌دارد

ذهن فقیر فکر می‌کند که پول با پس‌انداز کردن و کار کردن افزایش می‌یابد. ذهن ثروتمند می‌داند که پول، پول می‌آورد. به همین دلیل این افراد پولشان را راکد نگاه نمی‌دارند. البته در شرایط تورمی ایران دیگر خیلی‌ها متوجه این شده‌اند؛ اما اگر اقتصاد کمی پایدار بود و این همه نوسان ارزش ارز و تورم وجود نداشت، خیلی‌ها پیدا می‌شدند که پولشان را صرفا پس‌انداز کنند.

یک ذهن ثروتمند اگر پولی به دستش برسد و بداند که قرار نیست نیازی را با آن رفع کند، این پول را در جایی سرمایه‌گذاری می‌کند. این سرمایه‌گذاری باعث می‌شود این پول رفته‌رفته زیاد شود. در نهایت به‌جایی می‌رسد که دخل یک فرد ثروتمند از خرجش زیاد می‌شود. در اینجاست که یک جریان ثروت دائما افزایشی ایجاد می‌شود زیرا همه سود به‌دست‌آمده خرج نمی‌شود.

۹- افراد ثروتمند وارد بودجه منفی نمی‌شوند

یک ذهنیت ثروتمند برای خود خرجی نمی‌تراشد که پولش رو ندارد. اگر وامی می‌گیرد مطمئن است که در طول دوره بازپرداخت آن، بیشتر از کل مبلغ بازپرداخت درآمد خواهد داشت.

۱۰- ذهنیت ثروتمند همواره دنبال یادگیری است

بخشی از مسیر ثروتمند شدن افراد از این می‌گذرد که ثروتمندان «یاد گرفتن» را یاد گرفته‌اند. چنین ذهنیتی هیچ‌وقت یادگیری چیزهای تازه را متوقف نمی‌کند. آن‌ها همواره می‌اندیشند. تحلیل می‌کنند و یاد می‌گیرند؛ زیرا فرصت‌های جدید همواره از دل چیزهای جدید بیرون می‌آید. برای فهم این چیزهای جدید باید همواره به دنبال یادگیری آن‌ها برویم.

آن‌ها صبور، مداوم و مستمر کار می‌کنند و یاد می‌گیرند و راستش انجام همین سه کار خود برای ثروتمند شدن کافی است. وقتی ضرر می‌کنند صبر می‌کنند. وقتی مسیری که می‌روند به شکست می‌انجامد آن‌ها مسیر جدیدی یاد می‌گیرند و آن را نیز می‌آزمایند. وقتی هم بفهمند مسیری غلط است، گرفتار سوگیری شناختی قمارباز نمی‌شوند و مسیرشان را تغییر می‌دهند.

ذهنیت ثروتمند می‌داند که بهترین جایی که می‌تواند در آن سرمایه‌گذاری کند خود ذهن است. می‌داند که صرف وقت، انرژی و پول برای بهتر کردن خود، دانسته‌ها و ذهنشان بیش از هر سرمایه‌گذاری دیگری برایشان سود به همراه خواهد داشت.

خواندن کتاب‌های درست، شرکت در دوره‌ها، ارتباط با افراد دانشمند و خبره بخشی از زندگی آن‌هاست؛ زیرا می‌دانند هر که دیروز و امروزش یکی باشد، باخته است.

۱۱- ذهنیت ثروتمند نمی‌گذارد ترس بر او کنترل داشته باشد

نه که یک ذهنیت ثروتمند نمی‌ترسد. مشخصا در جایی چنین ذهنی هم می‌ترسد؛ اما مهارتی که چنین افرادی کسب کرده‌اند، این است که نمی‌گذارند این ترس آن‌ها را هدایت و کنترل کند؛ زیرا می‌دانند که ترس توان واقعی آن‌ها را فلج می‌کند و نمی‌گذارد به نتایج مطلوب برسند.

۱۲- ذهنیت ثروتمند سلامت خود را جدی می‌گیرد

چه با رعایت رژیم غذایی و دوری از غذاهای بد و فست فوودهای مضر یا Junk Food و چه با ورزش مستمر یک ذهنیت ثروتمند بدن خود را سالم نگاه می‌دارد. بدنی که بیمار است نه از ثروت لذتی می‌برد و نه از زندگی.

۱۳- ذهنیت ثروتمند نمی‌گذارد احساسات بر تصمیم‌گیری‌شان اثر بگذارد

قبلا گفته‌ایم که چگونه احساسات بر تصمیم‌گیری ما اثر می‌گذارند. دلیل بحث کردن درباره این موضوع، شناخت نحوه اثر آن‌ها بر تصمیمات و البته جلوگیری از آن بود. این کاری است که ثروتمندان و ذهنیت ثروتمند خیلی زودتر انجام داده است. آن‌ها احساسات خود را می‌شناسند و تا جای ممکن نمی‌گذارند احساسات بر تصمیم‌های آن‌ها اثر بگذارد.