به گزارش بانک اول تمام ارکان اقتصادی، دومینووار به هم وصل هستند و شکست یکی باعث شکست بقیه خواهد شد. بنابراین توجه به بازار سرمایه آن هم از جنس عمل نه از جنس حرف باید سریعتر به وقوع بپیوندد. مثلا نمونهاش صندوقهای بازنشستگی است؛ این صندوقها در بورس فعالیت دارند و از طریق همین بازار سرمایه خود را سرپا نگه داشتهاند و اگر وضعیت بورس همچنان نزولی و کمرمق باشد آنها نیز دچار زیان میشوند و به دنبال آن اقتصاد کشور آسیب خواهد دید.
مسئله دیگری که باید به آن توجه کرد شرایط صندوقهای با درآمد ثابت است. طبق قانون این صندوقها باید ۱۵درصد از دارایی خود را در سهام سرمایهگذاری کنند و چون بازار سهام زمان زیادی ریزشی بوده، این صندوقها نتوانستهاند بازدهی لازم را کسب کنند.
در مجوع دارایی این صندوقها معادل ۳۸۰هزار میلیارد تومان است یعنی ۳۸۰هزار میلیارد تومان تحت مدیریت این صندوقها قرار دارد و اگر قرار باشد این وضعیت بد آنها ادامه پیدا کند و تعداد زیادی از سرمایهگذارها تصمیم به خروج گرفته و بحران بسیار بدی به وجود خواهد آمد.
از آنجایی که ۲۵درصد از دارایی این صندوقها در اوراق بدهی دولتی است یعنی حدود ۹۰هزار میلیارد تومان این بحران میتواند ابعاد گستردهتری پیدا کند.
البته هنوز وضعیت بد صندوقها با درآمد ثابت همهگیر نشده اما در بین آنها صندوقهایی وجود دارد که بازدهی سه ماهه و ۶ماهه آنها کمتر از انتظار است. این صندوقها باید حدودا ماهانه ۱.۷درصد سود بسازند که سودسازی برخی از آنها به مراتب کمتر است.
بنابراین، وقتی انتظار داریم که از صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار طبق قول و وعدههایی که قبلا بارها و بارها داده شده نقدینگی تزریق شود، به فکر خودمان نیستیم ! بازار سرمایه یکی از ارکان اصلی اقتصاد است که به طور مستقیم و غیر مستفیم همه مردم در گیر آن هستند و لطمه به بازار سرمایه یعنی لطمه به بدنه اقتصاد.
به هر حال امیدواریم در ماه آینده اقدامات عملی و مستمر صورت بگیرد. در ادامه شاهد بودیم که در روز آخر کاری این هفته حقوقیها خوب حمایت کردند صفوف فروش جمع شد و وضعیت بازار کمی بهتری شد اما با یک گل بهار نمیشود این خریدها باید ادامه دار باشد. باید پول به بازار تزریق بشود و از طریق بازارگردانها در همه سهمها و صنایع نه فقط چند سهم شاخصساز حمایت صورت گیرد. اگر بازار کمی مثبت شود سایر پولهای پارک شده حقیقیها که از بازار رویگردان شدهاند به بازار برخواهد گشت و بازار از این وضعیت نجات پیدا خواهد کرد.
در ضمن باید حواسمان به رقیب اصلی بازار که رمز ارزها است، باشد. گفته میشود حدود ۱۲میلیون ایرانی در این بازار فعال هستند و این همان پتانسیلی است که در بورس فعال بودند اما متاسفانه به دلیل بیاعتمادی به وجود آمده از بازار ما کوچ کرده و به بازار رقیب رفته اند.
پیشبینی هفته آینده:
ریزش بازار به هیچ عنوان منطبق بر تحلیل و منطق نیست. وقتی به قیمت جهانی کمودیتیها قیمت جهانی نفت قیمت دلار نیمایی و گزارشات خوب ۹ ماهه بعضی از شرکتها نگاه میکنیم و واکنش بازار را میبینیم که نسبتا بی تفاوت است، متوجه میشویم که هیجان منفی در بازار غالب شده و همین باعث میشود که herding behavior یا رفتار گلهای در زمینه خروج از بازار شکل بگیرد و تقریبا تمام روزهای دی ماه شاهد خروج پول حقیقی از بازار بودیم که اصلا اتفاق جالبی نیست.
رفتاری گلهای یک اصطلاح مالی رفتاری است که هم در بازار صعودی و هم در بازار نزولی میتواند رخ دهد و در حال حاضر این رفتار گلهای باعث میشود، جو کلی بازار بر تصمیم تک تک فعالین اثر بگذارد و به دلیل ترسی فراگیر فعلی بازار اکثریت تصمیم جمعی را به تصمیم فردی ترجیح میدهند و برای اینکه خلاف جهت آب شنا نکنند و آنها هم شروع به فروش میکنند و بدین ترتیب بازار ریزش بازار ادامه دار میشود.
به رسم هر هفته تحلیل تکنیکالی روی شاخص کل و شاخص هم وزن داریم:
شاخص کل به محدوده حمایتی یک میلیون و ۳۱۰هزار تا یک میلیون و ۲۷۰هزار واحد رسیده به نظر می آید که این محدوده را از دست بدهد و انتظار داریم که تا کف کانال یعنی محدوده یک میلیون و ۲۱۰هزار تا یک میلیون و ۲۳۰هزار واحد ریزش داشته باشد.
شاخص هموزن
متاسفانه واگرایی مثبتی که وجود داشت با شکست حمایت ۳۴۲هزار واحد از بین رفت و شاخص هم وزن به پایین ترین حد خود بعد از ریزش مرداد ۹۹ رسید و فعلا اولین حمایتی که میتوانیم متصور باشیم محدوده ۳۲۵هزار تا ۳۳۰هزار واحد است و در آنجا احتمالا مکثی خواهد داشت.
بنابراین، مجموعا میتوان این احتمال را داد که هفته آینده هم هفته سردی و منفی باشد مگر اینکه حمایتی جدی از سوی مسئولین صورت بگیرد و مثل امروز که حقوقیها خرید کردن خریدها ادامه دار باشد تا شرایط بازار یک مقدار ثابت شود. فعلا انتظار صعود نداریم ولی اگر حمایتی صورت بگیرد شرایط ثابت خواهد شد./اقتصادانلاین
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید