شنبه, 3 آذر 1403 2024,November

اگر بیت‌کوین نابود شود چه اتفاقی می‌افتد؟

24 خرداد 1401
اگر بیت‌کوین نابود شود چه اتفاقی می‌افتد؟

به گزارش بانک اول قیمت بیت‌کوین از سال 2013 تقریباً هر سال دو برابر شده است. شرکت‌های بزرگ همواره به صورت دسته جمعی، این دارایی را به ترازنامه خود اضافه می‌کنند. جک دورسی، بنیانگذار توییتر، ظاهراً زندگی خود را وقف آن کرده و حتی یک کشور (السالوادور) آن را به عنوان پول ملی و رسمی معرفی کرده است.

با این حال بیت‌کوین در فضای خلاء نیست و تعداد زیادی از نیروهای جهانی در حال حاضر وجود دارند که می‌توانند منجر به شکست این پروتکل شوند. شکست برای بیت‌کوین را می‌توان به رو‌ش‌های مختلفی تعریف کرد.

تعداد زیادی از مسائل در جهان وجود دارند که بشریت به شدت به بیت‌کوین نیاز دارد تا به آن‌ها رسیدگی کند. اگر این فناوری با موفقیت به بسیاری از مسائلی که بشریت را آزار می‌دهد، نپردازد، در نیتجه می‌توان گفت احتمالاً هرگز فناوری بهتری برای تضمین حقوق و آزادی‌های جهانی در طول زندگی ما وجود نخواهد داشت.

بهترین راه برای قدردانی از این تکنولوژی این است که بدانیم، بدون آن چه چیزی را از دست خواهیم داد. از این نظر، پنج بحران وجود دارد که می‌توانیم انتظار داشته باشیم، جهان بدون بیت‌کوین در آینده با آن‌ها مواجه خواهد شد.

اگر بیت‌کوین نابود شود چه اتفاقی می‌افتد؟

1. شکست حریم خصوصی (PRIVACY FAILS)

بیت‌کوین یک شبکه پولی باز و خنثی است. هر کسی می‌تواند به آن بپیوندد، یک آدرس عمومی تنظیم کند و از عملکرد آن بدون اجازه و رایگان استفاده کند. به این ترتیب، شبکه نیازی به دانستن یا ذخیره اطلاعاتی در مورد کاربران خود ندارد. این شبکه بین شرکت کنندگان خوب و بد تفاوتی قائل نمی‌شود و به سادگی اجرا می‌شود.  برای روشن تر شدن این موضوع، آن را با شبکه‌های اجتماعی و مالی قدیمی در اینترنت مقایسه کنید. از یوتیوب گرفته تا فیس‌بوک و توییتر، حتی آن دسته از شبکه‌هایی که دسترسی رایگان دارند، از کاربران می‌خواهند که پروفایل‌های شخصی ایجاد کنند و به اشکال مختلف به اطلاعات کاربر دسترسی دارند. سپس کاربر با ارائه داده‌های ارزشمندتر در مورد رفتارهای خود به عنوان یک مصرف‌کننده، از جمله هر اقدامی که در سایت انجام می‌دهد، به طور مؤثر به این پلتفرم‌ها اطلاعات می‌دهد. رسوایی اطلاعات فیس‌بوک در سال 2014 و برانگیخته شدن خشم کاربران آن، نمونه بارزی از مشکلات قابل تأمل در این موضوع است.

از این نظر شبکه‌های مالی حتی دارای سیستم و قوانین بدتری هستند، زیرا از نظر قانونی موظف به جمع‌آوری داده‌های خصوصی از کاربران خود به دلیل مبارزه با پولشویی (AML) هستند و اطلاعات مشتریان خود (KYC) هستند. در واقع این پلتفرم‌ها اطلاعات حساس و قابل شناسایی شخصی را از همه افرادی که به خدمات آن‌ها دسترسی دارند، به نام مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم، تهیه می‌کنند. با این وجود، بر اساس یک مطالعه ثابت شده که کمتر از 0.1٪ از کل امور مالی جنایی در واقع تحت تأثیر چنین قوانینی قرار می‌گیرند، به طوری که هزینه بازیابی و شناسایی آن‌ها کمتر از هزینه اجرایی خود قوانین باشد. در عوض کاربران شرکت‌هایی که از قوانین AML و KYC پیروی دارند، باید تمام جوانب حریم خصوصی مالی خود را از دست بدهند.

قبل از بیت‌کوین، هیچ جایگزین قابل اعتمادی برای انتقال پول با رعایت حفظ حریم خصوصی، وجود نداشت. البته این بدان معنا نیست که بیت‌کوین راه‌حل کاملی است، زیرا بلاک‌چین آن به معنای واقعی کلمه یک دفتر کل عمومی است که هر تراکنشی که تا به حال در شبکه آن انجام شده است را ردیابی می‌کند. حتی حامیان بیت‌کوین از جمله؛ ادوارد اسنودن (Edward Snowden) نیز این را به‌عنوان آفتی برای حفظ حریم خصوصی و حاکمیت کاربر می‌دانند.

اما بیت‌کوین در رعایت حفظ حریم خصوصی نسبت به سیستم‌های مالی سنتی بهتر عمل می‌کند، زیرا کاربران در بلاک‌چین حداقل نام مستعار دارند و آدرس‌ها مستقیماً به افراد یا گروه‌ها مرتبط نمی‌شوند. علاوه بر این، ارتقاهایی مانند؛ Taproot در کنار راه‌حل‌های پرداخت لایه ۲ از جمله؛ شبکه لایتنینگ به سخت‌تر کردن ردیابی نقل و انتقالات کمک می‌کنند.

2. تداوم سانسور شدن

همان رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های مالی که حریم خصوصی کاربران را نقض می‌کنند، اکنون به دلیل نقض آزادی بیان و حاکمیت مالی کاربران بدنام شده‌‌اند.

همچنین کسانی که از دیدگاه‌هایی حمایت می‌کنند که مورد تایید طبقه رسانه‌های مستقر نیستند، می‌توانند از هر پلتفرم اجتماعی محروم شوند. به طور مشابه، در رابطه با کسانی که مایل به حمایت از مواردی هستند که توسط دولت‌ها غیراخلاقی یا غیرقانونی تلقی می‌شود، همین دولت‌ها  به سادگی می‌توانند دستور مسدود کردن یا توقیف وجوه آن‌ها را به پلتفرم‌های پرداخت بدهند.

اما بیت‌کوین این مشکل را برطرف می‌کند. به‌عنوان یک شبکه پرداخت واقعاً همتا به همتا، هیچ واسطه شخص ثالثی نمی‌تواند مانع از رسیدن بیت‌کوین به مقصد شود، همچنین نمی‌تواند توسط دولت‌ها برای انجام این کار تحت فشار قرار گیرد. این موضوع فقط در کشورهای در حال توسعه مطرح نیست. در این ماه، پلیس در اتاوا، کانادا، با پلتفرم جمع‌سپاری محبوب GoFundMe همکاری کرد، تا کمک‌های به معترضان "کاروان آزادی" را مسدود کند. به روشی مشابه، یکی از قاضی دادگاه عالی انتاریو اخیراً به سایت جمع‌آوری کمک مالی مسیحی GiveSendGo دستور داد که بودجه را نیز برای جنبش توزیع نکند. در هر دو پلتفرم، این مبلغ بیش از 19 میلیون دلار کمک مالی است که دولت‌ها تلاش کرده‌اند، برخلاف میل فرستندگان و کاربران، آن را مسدود کنند.

اما بیت‌کوین این مشکل را برطرف می‌کند. در همان مثال بالا، با توجه به اینکه بسیاری از بیت‌کوین‌داران کانادایی از قبل این را می‌دانستند، از یک پلتفرم جدید جمع‌سپاری بومی بیت‌کوین به نام تالی‌کوین (Tallycoin)، به منظور جمع‌آوری تقریباً یک میلیون دلار، برای کمک به کاروان آزادی، استفاده کرده‌اند. برخلاف سایر سایت‌ها، تالی‌کوین فقط برای اتصال اهداکنندگان و مصرف‌کنندگان و نه برای پرداخت‌های میانی استفاده می‌شود.

به عنوان یک شبکه همتا به همتا و جهانی، بیت‌کوین خودکار این موضوع را مدیریت می‌کند و مستقیماً بدون تهدید توقیف یا سانسور خدمات خود را ارائه می‌دهد و جنبش خاصی را حمایت یا تهدید نمی‌کند. حفاظت از منابع، به معنای حفاظت از دارایی برای همه است و بیت‌کوین آن را به صورت رمزنگاری و به شیوه‌ای اساسی تضمین می‌کند.

3. دولت‌های بزرگ قدرتمند‌تر می‌شوند

برای کسانی که به گفتگو‌های نظارتی پیرامون بیت‌کوین توجه کرده‌اند، واضح است که این موضوع به یک بحث حزبی تبدیل شده است. در حالی که قانونگذاران جمهوری خواه مانند؛ وندی راجرز و سینتیا لومیس نسبت به این دارایی متعصب هستند، دموکرات‌ها از آن به دلیل استفاده از آن در امور مالی غیرقانونی و به عنوان تهدیدی برای دلار آمریکا می‌ترسند.

این موضوع و اختلاف‌نظر منطقی است. جمهوری خواهان معمولاً طرفدار دولت‌های کوچکتر و بازارهای آزادتر هستند. دموکرات‌ها اغلب طرفدار دولت نسبتا بزرگتر، محدودیت‌های بازار و توزیع مجدد ثروت هستند. بیت‌کوین اساساً دیدگاه جمهوری خواهان را فعال می‌کند و دیدگاه دموکرات را محدود می‌کند. بنابراین اگر بیت‌کوین به عنوان ارز مورد استفاده قرار گیرد، از آنجایی که سقف عرضه آن به میزان 21 میلیون کوین است، به طور قاطعانه حجم هنگفت چاپ غیرمسئولانه پول را که توسط دولت‌ها تولید می‌شود، محدود می‎کند. این امر دولت‎ها را مجبور می‌کند تا بودجه برنامه‌های مختلف را فقط از طریق مالیات تامین کنند.

در پارادایم چاپ پول، شهروندان عملاً هزینه چاپ پول را از طریق تورم، متحمل می‌شوند. با این حال، این اثر اغلب چند ماه طول می‌کشد تا پس از شروع کاهش کمی ظاهر شود. به این ترتیب، شهروندان عادی اغلب نمی‌توانند مسئولیت هزینه‌های تورم را مستقیماً به تصمیم‌گیری دولت و بانک مرکزی مرتبط کنند. از این رو، این موضوع به مقامات فضایی داده می‌شود تا مسائل مربوط به زنجیره تامین و کمبود نیروی کار را به‌جای بی‌کفایتی خود، مقصر تورم پس از رسیدن آن بدانند.

در مقابل، وقتی شهروندان مالیات بپردازند، می‌دانند که این هزینه از طرف دولتشان است و مقدار دقیق آن را می‌دانند. این یک شکل بسیار شفاف‌تر از پرداخت است که آن‌ها می‌توانند به طور مشخص با آن مخالفت کنند و یا سیاستمداران خود را در مورد آن پاسخگو بخواهند.

دکتر سیفدیان عموس (Saifedean Ammous)، اقتصاددان مستقل و نویسنده "استاندارد بیت‌کوین"، در این باره به طور کامل توضیح می‌دهد که چگونه ولخرجی دولت‌ها از چاپ پول به بهره‌وری اقتصادی آسیب می‌زند. او استدلال می‌کند که در این فرآیند، سرمایه به طور منظم به صنایعی تخصیص می‌یابد که بازار هیچ علاقه‌ای به توسعه یا حفظ آن‌ها ندارد. به عنوان مثال، صنعت جنگ به عنوان یک نمونه قدرتمند در این زمینه در آمریکا تلقی می‌شود.

دکتر عموس همچنین می‌گوید؛"همانطور که واضح است، تعداد زیادی از شرکت‌ها در همه اقتصاد‌های پیشرفته، در جنگ به عنوان یک تجارت تخصص دارند و برای ادامه فعالیت خود، به جنگ متکی هستند. آن‌ها منحصراً از مخارج دولتی تأمین می‌شوند و تمام وجودشان متکی به وجود جنگ‌های دائمی است که نیاز به هزینه‌های تسلیحاتی بزرگ‌تر دارد. این موضوع بیش از هر عملیات استراتژیک، فرهنگی، ایدئولوژیکی یا امنیتی روشن می‌کند که چرا ایالات متحده درگیر تنش‌های بسیاری، در بخش‌هایی از جهان بوده است که هیچ تأثیری بر زندگی یک آمریکایی معمولی نداشته باشند. بلکه تنها با پول نامطلوب این شرکت‌ها می‌توانند به چنان عظمتی رشد کنند که بتوانند مطبوعات، دانشگاه‌ها و اتاق‌های فکر را تحت تأثیر قرار دهند، تا مدام بر طبل جنگ‌های بیشتر بکوبند".

به طور خلاصه، تصمیمات سیاسی در استاندارد بیت‌کوین بسیار شفاف‌تر و کارآمدتر می‌شوند. بازار منابع را بسیار کارآمدتر و بدون دخالت دولت‌های بزرگ تخصیص خواهد داد.

4. بانک‌های مرکزی برنده می‌شوند

بانک‌های مرکزی از قرن هفدهم به عنوان نوعی «بانک برای بانکداران» و به عنوان خریداران بدهی‌های دولتی وجود داشته‌اند. حتی بسیاری از آن‌ها انحصار صدور پول ملی خود را داشتند که هنوز هم در اختیار دارند. با این حال، در سال 1913 بود که تأسیس سیستم فدرال رزرو، وظایف بانک‌های مرکزی در سراسر جهان را دوباره تعریف کرد.

این نهاد‌های مالی اکنون نه تنها مسئول تثبیت پول یک کشور، بلکه کل اقتصاد آن نیز هستند. هدف دوم این نهاد‌ها از نظر تئوری، ثبات قیمت ارز از طریق چاپ پول بیتشر و سپس تورم است. اما در واقعیت، نتایج زیبا نبوده است، بحران نیمه اول قرن بیستم بزرگترین بحرانی بود که بشر تا کنون دیده است. همچنین نشان‌دهنده تعهدی همیشه شکست خورده به استاندارد طلا بود. طبق این استاندارد، لازم بود که دلار فقط در صورت قابل بازخرید برای طلای سخت چاپ شود.

زمانی که دولت آمریکا با این محدودیت مواجه شد، ثابت کرد که نیازی به بازی عادلانه با شهروندان خود ندارد. در سال 1933، رئیس جمهور فرانکلین دی (Franklin D)، روزولت فرمان اجرایی 6102 را امضا کرد که طبق آن مالکیت خصوصی شهروندان بر طلا را ممنوع می‌کرد. او آن‌ها را مجبور کرد که دارایی‌های خود را با نرخ 20.67 دلار در هر اونس به فدرال رزرو بازخرید کنند، اما با تصویب قانون ذخیره طلا در سال بعد، ارزش دارایی‌های آن‌ها به 35 دلار در هر اونس افزایش یافت. در واقع ثروت شهروندان به زور از آن‌ها ربوده شد، تا دولت آن‎ها بتواند هر برنامه‌ای را که برای تحریک اقتصاد می‌خواهد، تأمین مالی کند. در همین حال، توانایی آن شهروندان برای مقاومت در برابر فشارهای تورمی با نگهداری طلای سخت از آن‌ها سلب شد، تا اینکه در سال 1974 فرمان 6102 لغو شد. همان طلای 20 دلاری در هر اونس که از شهروندان مصادره شد، اکنون بیش از 1900 دلار در هر اونس ارزش دارد.

بیت‌کوین این مشکل را نه تنها با غیر تورمی بودن، بلکه غیرقابل مصادره بودن نیز حل می‌کند. تا زمانی که فرد کلید خصوصی کیف ‌پول‌های نگهداری ارز خود را بداند، دولت نمی‌تواند آن را حتی به زور تصرف کند. در مقابل، بیت‌کوین پول بانک مرکزی را مجبور می‌کند تا با شکل سخت‌تری از پول در بازار آزاد رقابت کند، نه اینکه مردم را به زور در معرض کاهش ارزش خود قرار دهد.

5. انتقال انرژی با شکست مواجه می‌شود

بیت‌کوین اغلب به دلیل اتلاف، سیاره افکنی و سوء استفاده از محیط زیست مورد انتقاد قرار گرفته است. فرآیند استخراج انرژی بر آن، باعث شده است که افراد مشتاق این دارایی به دلیل نگرانی‌های ESG (زیست محیطی، اجتماعی و حاکمیتی) از آن فاصله بگیرند. از جمله ایلان ماسک، مدیرعامل تسلا و اریک آدامز، شهردار نیویورک از این دسته‎اند. اما در درازمدت، احتمالاً خلاف آن صادق خواهد بود.

مکانیسم اثبات کار بیت‌کوین که اکنون سالانه انرژی بیشتری نسبت به فنلاند مصرف می‌کند، به انتقال جهان به یک استاندارد انرژی تجدیدپذیرتر و سبزتر کمک خواهد کرد.شاید سوالی که در اینجا پیش بیاید، این است که چگونه این اتفاق ممکن است؟ در پاسخ باید گفت؛ با افزایش قیمت بیت‌کوین، تقاضا برای واحدهای تازه استخراج شده قوی‌تر می‌شود. امروزه ماینینگ تنها یک بازی نیست، بلکه یک صنعت کامل است و با صنعت، نوآوری نیز به وجود می‌آید. مطالعه‌ای که سال گذشته توسط Square و Ark Invest انجام شد، استدلال کرد که استخراج بیت‌کوین می‌تواند انگیزه‌ای برای تولید انرژی‌های تجدیدپذیر باشد. در عمل به عنوان اولین و آخرین خریدار انرژی، می‌تواند شبکه‌های برق را با عرضه و تقاضای متفاوت انرژی از طریق یک مورد استفاده کاملاً جدید تثبیت کند و اقتصادی مولد ایجاد کند.

این امر به ویژه برای منابع انرژی تجدید پذیر مهم است. به عنوان مثال، انرژی خورشیدی در طول روز تقاضای بسیار زیادی تولید می‌کند، در حالی که در شب چیزی تولید نمی‌کند. قدرت باد حتی کمتر قابل پیش بینی است. ماینینگ می‌تواند انرژی اضافی تولید شده توسط این فناوری‌ها را در زمآن‌های مشخصی جذب کند و در نتیجه سودآوری بیشتری داشته باشد. در نهایت، این فناوری به رفع کمبود انرژی در سراسر جهان نیز کمک خواهد کرد.

توسعه‌دهندگان مایلند منابع انرژی بیشتری را در مناطقی که تقاضای ناپایدار دارند بسازند، زیرا می‌دانند که می‌توانند انرژی اضافی خود را از طریق استخراج بیت‌کوین در زمانی که تقاضا کم است، یارانه بدهند. به این ترتیب، زمانی که تقاضا زیاد باشد، آن‌ها همیشه برای ارائه خواهند بود.

فرماندار تگزاس، گرگ ابوت (Greg Abbott)، این موضوع را درک کرده است. سال گذشته، شبکه برق ایالت او با تقاضای زیادی مواجه شد که منجر به خاموشی‌هایی شد که صدها کشته بر جای گذاشت. به این ترتیب، او در حال حاضر در تلاشی غیرمنتظره برای تثبیت شبکه خود در درازمدت و از استخراج بیت‌کوین، با حداکثر سرعت ممکن است. در کوتاه‌مدت هم استخراج‌کنندگان بیت‌کوین در صورت درخواست در زمان اوج تقاضا، برای توقف فعالیت‌های خود دستمزد دریافت می‌کنند.

بنابراین می‌توان گفت، بیت‌کوین یک راه حل بازار آزاد و رقابتی برای توسعه و پذیرش انرژی‌های تجدیدپذیر ارائه می‌دهد. این متفاوت از تلاش‌های اجباری دولت برای اعمال استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر، مالیات بر انرژی‌های تجدیدناپذیر و آسیب رساندن به اقتصاد برای دستیابی به انرژی پاک تر است. با بیت‌کوین می‌توان آینده‌ای سبز را بدون قرار دادن پول و قدرت بیشتر در دستان دولت‌ها، تحقق بخشید.

کلام آخر

بیت‌کوین نباید شکست بخورد. این شبکه بیش از راهی برای کسب درآمد، آزادی، حریم خصوصی و حفاظت از دارایی‌ها و منابع را به گونه‌ای که هیچ فناوری یا دولتی پیش از آن وجود نداشت، وعده می‌دهد.

نیروهایی که از موفقیت بیت‌کوین ضرر می‌کنند، بدون شک سعی در متوقف کردن آن خواهند داشت. با این حال، اگر شبکه آنقدر قدرتمند و امن است که ما فکر می‌کنیم، پس تلاش‌های آن‌ها باید بی نتیجه باشد. این شبکه برای دوام ساخته شد و پایدار در میان استرس، تهدیدی برای رژیم‌های استبدادی و یک موهبت اقتصادی برای جوامع آزاد نیز می‌باشد.

سلب مسئولیت: سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه‌ اولیه‌های آن‌ها (ICO)  بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیه‌ای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده برای سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال یا سایرICOها نیست. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.

اقتصاد آنلاین

اخبار مرتبط
رابرت کیوساکی، نویسنده کتاب پرفروش «پدر پولدار، پدر بی‌پول»، از پیش‌بینی مایکل سیلور، بنیان‌گذار شرکت مایکرواستراتژی، درباره افزایش قیمت بیت‌کوین (BTC) تا ۱۳ میلیون دلار حمایت کرده است.
نخستین نشانه، نسبت MVRV (نسبت ارزش بازار به ارزش تحقق یافته) است که ارزش بازار بیت کوین (مجموع ارزش تمام کوین‌هایی که تاکنون استخراج شده‌اند) را در برابر ارزش تحقق‌یافته آن (مجموع آخرین قیمت فروش تمام بیت کوین‌های در گردش) می‌سنجد. اگر این نسبت از ۳.۷ فراتر رود، معمولاً نشان می‌دهد که بیت کوین به اوج ارزش‌گذاری خود در آن مقطع رسیده است. طبق داده‌های کوین گلس (CoinGlass)، این شاخص در حال حاضر عدد ۲.۶۷ را نشان می‌ده
کاهش ۰.۲۵ درصدی نرخ بهره توسط فدرال رزرو نیز می‌تواند باعث افزایش سرمایه‌گذاری فعالان بازار در ارزهای دیجیتال شده باشد. کاهش نرخ بهره معمولاً به افزایش ریسک‌پذیری سرمایه‌گذاران می‌انجامد. تحلیلگران پیش‌بینی می‌کنند که بازار ارزهای دیجیتال فعلاً به روند صعودی خود ادامه دهد. در ادامه به پنج ارز دیجیتال که می‌توانند در دسامبر ۲۰۲۴ سودآوری خوبی داشته باشند، نگاهی می‌اندازیم.
اولین کاری که می‌توانید برای آغاز مسیر تریدینگ انجام دهید، استفاده از سرمایه شخصی خودتان است. در این روش، شما بخشی از سرمایه که به زندگی شما لطمه نمی‌زند را در ارزها و دارایی‌های مختلف سرمایه گذاری می‌کنید تا از این طریق سود به دست بیاورید. البته، شما نباید تمام سرمایه خود را وارد این حوزه کنید؛ زیرا ریسک و نوسان هم در آن وجود دارد.

دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید

captcha


امتیاز:

دسته بندی مقالات
آخرین مقالات
تگ ها