بازدهی بازار سهام از کف به ۳۰ درصد رسید

برندگان و بازندگان بورس در رالی تازه

بررسی عملکرد ۴۰ صنعت بورسی در دوره صعود اخیر نشان می‌دهد تنها ۱۰ صنعت توانسته‌اند بازدهی بالاتر از شاخص کل ثبت کنند.

برندگان و بازندگان بورس در رالی تازه

شاخص کل بورس تهران در ادامه روند رو به رشد هفته‌های اخیر، با عبور از مرز ۳.۱ میلیون واحد، به بالاترین سطح خود از خردادماه رسید. این رشد ۱.۴ درصدی در روز گذشته، بازدهی بورس از کف شهریورماه تا امروز را به بیش از ۳۰ درصد رساند؛ عددی که نشان می‌دهد رالی صعودی اخیر، دیگر محدود به نوسان‌گیری‌های کوتاه‌مدت نیست و نشانه‌هایی از تغییر فاز در بازار دیده می‌شود.
 
مشارکت گسترده و صف‌های خرید


نشانه‌های رونق در بازار به وضوح در رفتار معامله‌گران قابل مشاهده است. دیروز ۷۶ درصد نمادها در محدوده مثبت معامله شدند و ارزش صف‌های خرید در پایان معاملات به حدود دو هزار میلیارد تومان رسید. این میزان تقاضای انباشته در کنار افزایش ارزش معاملات خرد، حاکی از بازگشت نسبی اعتماد به بازار است؛ هرچند هنوز اثری از ورود سرمایه‌های بزرگ تازه یا سهامداران حقیقی جدید به اندازه دوران رونق‌های گذشته دیده نمی‌شود.
 
برندگان رالی: پالایشی‌ها فلزات و پتروشیمی‌ها


بررسی عملکرد ۴۰ صنعت بورسی در دوره صعود اخیر نشان می‌دهد تنها ۱۰ صنعت توانسته‌اند بازدهی بالاتر از شاخص کل ثبت کنند. در صدر جدول، گروه پالایشی با بیش از ۵۰ درصد بازدهی قرار گرفته است؛ گروهی که از همزمانی رشد قیمت نفت، بهبود نرخ کرک اسپردها و چشم‌انداز افزایش سودآوری شرکت‌ها بهره‌مند شده است.
پس از آن، فلزات اساسی و پتروشیمی‌ها نیز در جمع صنایع پربازده دیده می‌شوند. این موضوع اهمیت وزن بالای نمادهای بزرگ و شاخص‌ساز را در رالی اخیر نشان می‌دهد؛ جایی که رشد قیمت جهانی کالاها، تثبیت نسبی نرخ ارز و افزایش انتظارها از بهبود درآمدهای صادراتی، به نفع سهام بزرگ و بنیادی عمل کرده است. به همین دلیل، در این دوره شاخص کل عملکردی بهتر از شاخص هم‌وزن (نماینده سهام کوچک‌تر) داشته و سود اصلی نصیب سرمایه‌گذاران در نمادهای بزرگ بازار شده است.

بازندگان کوچک: منسوجات
و چوبی‌ها در سراشیبی


در مقابل، برخی صنایع کوچک‌تر در حاشیه رشد بازار باقی مانده‌اند. گروه منسوجات با زیان حدود ۱۲ درصد و محصولات چوبی با افت ۸ درصدی، در انتهای جدول بازدهی‌ها قرار گرفته‌اند. کاهش حاشیه سود، رکود در تقاضای داخلی و کمبود نقدینگی در این صنایع از مهم‌ترین عوامل عقب‌ماندگی آنها عنوان می‌شود. درواقع، در شرایطی که صنایع بزرگ از متغیرهای جهانی و صادراتی سود می‌برند، سهم‌های کوچک‌تر که بیشتر وابسته به تقاضای داخلی هستند، هنوز از رکود اقتصادی و هزینه‌های مالی بالا آسیب می‌بینند.

دو نگاه متفاوت به آینده بورس


با داغ‌تر شدن بحث‌ها درباره تداوم رالی صعودی بورس، دو رویکرد تحلیلی متفاوت در میان فعالان بازار شکل گرفته است.
گروه اول، معتقدند که سهام کوچک‌تر جامانده‌اند و در ادامه روند صعودی بازار، نوبت به آنها خواهد رسید. به باور این دسته، تجربه دوره‌های گذشته نشان داده پس از رشد نمادهای بزرگ، سرمایه‌ها به تدریج به سمت سهم‌های کوچک‌تر حرکت می‌کند و فاز دوم رشد بازار شکل می‌گیرد.


در مقابل، گروه دوم بر این باورند که رشد اخیر بر پایه ارزندگی و عوامل بنیادی شکل گرفته و نه رفتارهای هیجانی. از نگاه آنها، افزایش سودآوری واقعی در صنایع بزرگ باعث شده این گروه‌ها مستحق رشد باشند، در حالی‌که بسیاری از سهم‌های کوچک فاقد پشتوانه بنیادی کافی برای صعود قیمت هستند. بنابراین، از دید این تحلیلگران، نباید انتظار داشت همه سهم‌ها در ادامه مسیر رشد کنند یا روند بازار به شکل عمومی ادامه یابد.

بازار تحلیلی‌تر از گذشته


یکی از نکات مهم در رالی اخیر، تحلیلی‌تر شدن فضای بازار است. برخلاف دوره‌های هیجانی که هجوم سرمایه‌گذاران تازه‌وارد به رشد عمومی قیمت‌ها منجر می‌شد، این بار تقاضا بیشتر بر پایه ارزیابی سودآوری، نرخ‌های جهانی و ترازنامه شرکت‌ها شکل گرفته است. کارشناسان معتقدند تا زمانی که جریان نقدینگی تازه و گسترده به بازار تزریق نشود، احتمال تداوم تمرکز بر نمادهای بزرگ‌تر بیشتر است و نمی‌توان انتظار داشت شاخص هم‌وزن به سرعت عقب‌ماندگی خود را جبران کند.
بازار سهام پس از دوره‌ای طولانی از رکود، اکنون وارد مرحله تازه‌ای از تحرک و امید شده است. رشد ۳۰ درصدی شاخص از کف شهریور، نشانه‌ای از بازگشت نسبی اعتماد و چرخش نگاه‌ها به سمت متغیرهای بنیادی است. اما مسیر پیش‌رو، بستگی به این دارد که آیا سرمایه‌ها همچنان تمایلی به بورس نشان می‌دهند؟ سیاست‌ ارزی به سوی حذف رانت دلار می‌رود؟ نرخ بهره به کدام سو خواهد رفت؟ و شاید مهم‌تر از همه، ریسک‌های غیراقتصادی پایین می‌ماند؟

 

ارسال نظر