به گزارش بانک اول یکی از موارد قابل توجهی که در قبال سهام تازهوارد میتوان مطرح کرد اثر دو گانهای است که عرضه اولیه بر کلیت بازار میتواند داشته باشد. یکی از اثرات آن که چندین بار در «دنیای بورس» نیز مورد بررسی قرار گرفته است، فشار ناشی از تامین نقدینگی عرضههای اولیه با فروش دیگر نمادهای بازار است.
اما در دو روز گذشته به صورت مشخص جهش شاخص کل بورس تهران در مواجهه با یک عرضه اولیه بزرگ 1800 میلیارد تومانی تا حدود زیادی این فرض را زیر سوال برد.
شاید اینگونه به نظر رسد که با معاملات خرد نزدیک به 9 هزار میلیارد تومانی سهام، تامین حجم نقدینگی 1800 میلیارد تومانی چندان دشوار نیست. اما به صورت مشخص باید میان گردش نقدینگی در بازار (ارزش معاملات) و میزان نقدینگی جذبشده تفکیک قائل شد.
بر این اساس اگر ضریبی برای گردش نقدینگی در بازار تعریف میکنیم میزان واقعی نقدینگی که ارزش معاملات 9 هزار میلیارد تومانی را ایجاد میکند کمتر از این عدد است. اما در عرضه اولیه دقیقا 1800 میلیارد تومان از سمت یک سهامدار جذب میشود و به نوعی این عدد میتواند از معادلات خارج شود.
اما اگر میزان جذب نقدینگی تا به این حد بالا است پس چرا اثر آنچنانی بر بازار سهام ما نداشته است و آیا عرضههای سنگینتر نیز بر معاملات سهام بیتاثیر خواهد بود. بررسی کدهای معاملاتی نتایج جالبی را به دنبال داشت. آمار به دست آمده از سپردهگذاری مرکزی نشان میدهد که تا پایان سال 98 تعداد کل کدها به 11 میلیون و 665 هزار عدد رسیده است. اما نکته جالب توجه اینکه حدود 9 درصد از کل تعداد کدها حداقل فعالیت را در معاملات سهام دارند.
کمتر از یک میلیون و صد هزار معاملاتی به صورت میانگین بین یک تا ده معامله را در ماه انجام میدهند. حالا این عدد را اگر با میزان مشارکت در عرضههای اولیه یعنی تعداد کد معاملاتی نزدیک به یک میلیون و 700 هزار نفری مقایسه کنیم میتوان به نتایج جالبی دست یافت.
میتوان گفت افرادی که بین یک تا ده معامله انجام میدهند تا حدود زیادی اثر آنچنانی در رویه قیمتی سهام ندارند. بر اساس آمار سپردهگذاری افرادی بین 11 تا 20 معامله را در ماه انجام میدهند به حدود 126 هزار کد کاهش پیدا میکنند.
بر این اساس به صورت مشخص میتوان گفت تعداد زیادی از کدهای خریدار عرضه اولیه در معاملات عادی سهام شرکت ندارند و تنها برای عرضههای اولیه حاضر میشوند (اثر دوم: جذب نقدینگی تازه به بازار سهام به واسطه عرضه اولیه). در نتیجه در عرضه اولیه جدید احتمالا نقدینگی مورد نیاز خود را یا ازعرضه اولیه قبلی تامین کرده یا اینکه نقدینگی جدیدی را به بازار اضافه میکنند.
اما در معاملات روز بعد از عرضه اولیه شاهد تشکیل صفهای خرید بسیار سنگین، بعضا تا چندین برابر حجم عرضه هستیم که به نظر میرسد این بخش نیز مشتریان خاص و کدهای ویژه را داشته است که امید بالایی دارند از رانت این بخش استفاده کنند.
بر این اساس به نظر میرسد عرضههای اولیه به خوبی در حال جذب نقدینگی تازه به بازار است. در چنین شرایطی وضعیت عرضه اولیه صبا یا عرضههای اولیه پتروشیمی آریاساسول یا سرمایهگذاری تامین اجتماعی در هفتههای آتی از نگاه نگارنده جالب خواهد بود. به نظر میرسد بتوان شاهد تغییری در معادلات عرضههای اولیه به دنبال عرضههای آتی باشیم که رصد این موضوع جذاب خواهد بود.
در چنین شرایطی و با انتظار برای عرضههای اولیه سنگین مانند عرضه اولیه امروز صبا و با وجود اینکه به نظر میرسد عرضه اولیه و نقدینگی جذبشده اثری بر معاملات سهام نداشته است، این سوال مطرح میشود که آیا عرضه اولیه نزدیک به 6 هزار میلیارد تومان احتمالا طی دو هفته آینده نیز اثری معاملات سهام نخواهد داشت؟
محاسبات اولیه نشان میدهد که ده درصد آریا ساسول میتواند نقدینگی معادل صبا را از بازار جذب کند. 12 درصد عرضه شستا نیز به نظر میرسد بتواند تا 4500 میلیارد تومان نقدینگی جذب کند. البته گرانفروشیهای اخیر عرضه اولیه مبنای این محاسبات بوده است و امیدواریم که ارزشگذاریهای منصفانهتری را برای سهام تازهوارد شاهد باشیم.
حال که به نظر میرسد عرضههای اولیه نقدینگی تازهنفس به خود جذب میکنند آیا عرضههای اولیه آتی به صورت کامل در سقف قیمتی انجام میشود؟ آیا نقدینگی مورد نیاز برای عرضههای اولیه آتی نیز مانند صبا اثر آنچنانی بر دیگر نمادهای بازار نخواهد داشت؟ تمام این موارد میتواند عرضههای آتی را از منظر تحلیلی جذابتر از همیشه کند./دنیای بورس
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید