مقایسه کردن خود با سایر سرمایه گذاران کار خطرناکی است. حسادت یا احساس عدم کفایت ممکن است باعث شود تصمیم بگیریم، از تصمیمهای سرمایهگذاری دیگران تقلید کنیم. کاری که کاملا احساسی است و نه عقلانی. ما دوست داریم به آن چه آنها را به دست آوردهایم برسیم. میل به دنبال کردن ردپای آنها مانع از این میشود که در مورد مناسب بودن این سرمایهگذاری یا مخاطراتی که به درستی فکر میکند. همین موضوع کار را برای کلاهبرداران ساده میکند تا با استفاده از احساسات ما، وادارمان تصمیمگیری کنند که پشیمانی را به بار میآورد.
در دنیای امور مالی باید کنجکاو باشید
زمانی که بحث پول در میان باشد، هیچ پرسشی احمدی نیست. اما خصلت ذاتیمان این است که از اعتراف به ندیستن تفره برویم و همین موضوع را در دام کلاهبرداری مالی یا پیروی کورکورانه از اینفلوئنسرها میاندازد.
در دنیای امور مالی اگر کارها کاملا سودآور به نظر می رسد مشکلی در کار است. اما گاهی کلاهبرداران متقاعدتان میکنند هیچ اشکالی ندارد و دقیقاً همینجاست که باید شک کنید.
ممکن است سرمایه سرمایه گذاری شود. به طور خلاصه، وعده هایی بسیار خوب که محال به نظر میرسند. اگر چنین حسی احتمالاً در معرض کلاهبرداری مالی هستید. اما زمانی که احساساتمان حرکت میکند و معمولا سخت است که این هشدارها را دریابیم چون کلاهبرداران در فعالیتهای احساسات ما و بازی با حرص، طمع، ترس و نامیدی ما استاد هستند.
داشتن برنامه بلندمدت برای رسیدن به سرمایهگذاری، برنامهریزی و مفیدتر از این است که صرفاً مدام دنبال درآمد بیشتر میشویم. شاید کنجکاوی گاهی اوقات خلاف احساسات باشد اما شما را از تصمیمهای بد و هزینه نجات میدهد.
چرا ما به دام تلههای «سریع ثروتمند شوید» میافتیم؟
همه دوست دارند باور کنند رازی برای سریع و آسان ثروتمند شدن وجود دارد. این موضوع با ناامیدی روزافزون ما از شرایط مالی توضیح میدهد انسانهای خردمند هم به دلیل تصمیمهای همراه از هیجانات لحظههای پولهای کلانی از دست میدهند. شاید بتوان گفت: «وه ثروت بادآورده به راحتی مردم را تحت تأثیر قرار میدهد».
حقهبازها و کلاهبرداران میدانند که از مردم چیزی درباره پول نمیدانند گرچه وانمود میکنند که میدانند! ما معمولا کنجکاوی نمیکنیم و سوالهای عجیب نمیپرسیم، نمیخواهیم جلوی دیگران را بگیریم، اما این رفتار احمقانهتر است.
مرز بسیار باریکی میان سرمایهگذاریهای پرخطر، قمار و کلاهبرداری مالی وجود دارد که در آنها مجرمان عامدانه فریبمان میدهند. در تمام موارد این میتوانیم سریع ثروتمند شویم که اما میزان فریب احساسی همان چیزی است که ما نسبت به مخاطرات کور میکند. زمان زیادی میطلبد تا کمکم ثروتمند شوید اما اگر طمع کنید، خیلی راحت همه چیز را از دست میدهید.
ظهور کلاهبرداریهای مالی رمزارزی
ماهیت بسیاری از سرمایهگذاریهای رمزارزی یعنی خریدن زودهنگام یک ارز تازه و سپس پول درآوردن. همین امر باعث می شود امکان کلاه برداری در آن بسیار بالا بروود. بر اساس بررسیهای انجامشده، افراد زیر 25 سال بیشتر میتوانند در فضای مجازی برای تصمیمگیری سرمایهگذاری اعتماد کنند. البته این موضوع تعجبآور نیست زیرا حالا دیگر فضای مجازی فضای مجازی ارائه مشاوره مالی، خدمات جدید و غیره است. اما فضای مجازی مدام ما را در مقایسه با دیگران میدهد، مقایسههایی که نه مفید است و نه سالم. میل ما به چشموهمچشمی دقیقاً همان چیزی است که کلاهبرداران و شیادان از آن سوءاستفاده میکنند.
آخرین شیوه کلاهبرداری، شبیه سازی از حساب های اینستاگرامی اینفلوئنسرهای معتبر مالی است. کلاهبرداران از تمام عکسها و ویدئوهای چشمهای معروف کپی میکنند و اسم حسابشان را با حساب آنها، با تفاوت چند حرف، میگذارند. بعد از آن به تمام فالوئرهای این عشق پیام میدهند و میپرسند آیا دوستهایی که درآمدشان را زیاد میکنند، سپس از آنها میخواهند پولشان را برای سرمایهگذاری در رمزارز به حساب آنها بریزند. پس از هر زمان در فضای مجازی پیشنهادی برای سرمایهگذاری انجام میشود.
آیا شما فریب این کلاهبرداری مالی را میخورید؟
کلاهبرداران با احساسات ما بازی میکنند. به همین دلیل کلاهبرداری آنلاین در دوران شدیدی بود که گرفت. این که ما هر روز بیشتر در فضای مجازی صرف میکنیم همراه با شرایطی که باعث افزایش نگرانیها در ارتباط با آن میشود.
بحران، بحران زندگی فرصت بهتری هم به کلاهبرداران داده تا از ما سوء استفاده کنند. مردم به هر دری میزنند تا پولی را که از دست نمیدهند و میگویند این موضوع پیامهای بسیاری است که در ارتباط با موبایلهایمان میبینیم.
کلاهبرداران همچنین سعی میکنند ما را بترسانند. پیامهایی مثل «حساب شما تعلیق شد» ممکن است ما را بترسانند و وادارمان کنند دست به عمل بزنیم. اگر فریب این پیامها را بخورید، فورا پولی از دست نمیدهید. وقتی وارد این صفحات میشوید ظاهری کاملا حرفهای هستند و از شما میخواهند اطلاعاتتان را وارد کنید. پس مشکل کجاست؟ مشکل این است که این وب سایت ها اطلاعات شما را می دهند. بدون این که فکر کنم اسم، آدرس، تاریخ تولد، شماره تلفن و اطلاعات حساب را به دست کلاهبرداران دادهایم. شاید از ما خواستهایم که برای حسابمان رمز ورود بسازیم و ما را هم بدانیم که برای سایر حسابهایمان، مثلاً ایمیلمان، استفاده میکنیم.
این اطلاعات باارزش ممکن است فروخته شوند و بعداً برای کلاهبرداری مالی با جعل هویت استفاده شوند. آنها ممکن است تماس بگیرند و وانمود کنند که از طرف بانکها زنگ بزنند.
قانون طلایی: هر زمان پیامک، پیام تلگرامی، ایمیل یا دایرکتی با لینک دریافت کرد، اول از هر چیز بنا را بر دروغ بودنش گذاشت. به هیچ وجه واردش نشوید! مراقب باشید و اگر به طور مستقیم با سازمان تماس بگیرید.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید