انحصارگران در ایران فرمول ثابتی دارند. تا انتها همراه باشید تا برایتان بگویم. چند روزی است بانک مرکزی حراج سکه طلا را شروع کرده است و در فرآیندی که آن را حراج نامیده است، تعداد معدودی سکه عرضه میکند.
اما این فرآیند کاملا غیرشفاف است و در آن کف و سقف قیمت و تعداد سکهای که قرار است فروخته شود (قبل از حراج) و کمترین و بیشترین قیمت برندهشده (بعد از حراج) مشخص نیست.
در واقع هیچ شباهتی به انواع روشهای حراج (شامل انگلیسی، هلندی، ویکری، بوک بیلدینگ و…) ندارد.
تنها چیزی که درباره این بازار مشخص است این است که فروشنده انحصاری، میانگین قیمت برندهشده را طوری اعلام میکند که «قدری» کمتر از بازار باشد. حالا چه «قدر» و چرا؟
پاسخ این است: آنقدری که به دلیل اختلاف با بازار، انگیزه برای خرید وجود داشته باشد. این فرمول طلایی انحصارگران در ایران است.
در واقع انحصارگران در ایران، از خودرو گرفته تا سکه، فرمول ثابتی دارند: در بازاری که خود عرضهکننده انحصاری هستند، عرضه نمیکنند تا قیمتها در بازار بالا برود، بعد همواره میزان عرضه خود را طوری تعیین میکنند که قدری کمتر از قیمت بازار باشد تا همیشه تقاضا برای جنس گرانشان وجود داشته باشد.
به محض اینکه ببینند قیمتهای بازار در حال کاهش است عرضه را کم میکنند تا فاصله قیمتی (بخوانید انگیزه خریداران برای خرید) حفظ شود.
اما در این بین مغالطههایی وجود دارد که حتی برخی از اقتصاددانها را هم دچار خطا میکند.
اولا دقت کنید که اینجا ما از بازار طلا یا ارز صحبت نمیکنیم که بازارهای تقریبا رقابتی دارند. از بازار «سکه طلا» صحبت میکنیم که یک بازار کاملا انحصاری است و کسی جز بانک مرکزی حق ضرب سکه ندارد.
ثانیا کسی انتظار ندارد که بانک مرکزی منابع خود را به صورت مفت و ارزان حراج کند، اما چیزی که بانک مرکزی میفروشد حباب زیادی دارد، یعنی ارزش طلای سکه (با قیمتهای جهانی طلا و قیمت ارز بازار آزاد) کمتر از قیمت حراج است.
برای همین است که گفته میشود بانک مرکزی ربع سکه را با دلار ۹۵هزار تومانی به مردم میفروشد.
ثالثا در بازار انحصاری، قیمت بازار و سازوکار عرضه و تقاضا یک مغالطه است. بروید یک کتاب اقتصاد خرد را باز کنید و بخوانید: در بازار انحصاری، منحنی عرضه وجود ندارد و انحصارگر قیمت بازار را تعیین میکند.
آنچه تابهحال گفتیم برای مردم عوام بود. اما چطور یک انحصارگر موفق باشیم؟
یک. از طریق قوانین و لابی برای ممنوعیت رقابت، انحصار یک کالا را در اختیار بگیرید.
دو. نکته مهمی که باید بدانید این است که به محض اینکه کالا را در بازار انحصاری (بازار اولیه) فروختید، یک بازار ثانویه شکل میگیرد که کالاها در آن دست به دست میشود ولی سودش به جیب شما نمیرود! اما نگران نباشید، شما در تعیین قیمت بازار، نقش اصلی را دارید.
سه. برای اینکه همیشه مشتریان برای کالای شما صف بکشند، همیشه بازار را تشنه نگه دارید. این باعث میشود قیمتها در آن بازار ثانویه بالا برود.
چهار. حالا شما به عنوان یک نجاتبخش وارد شوید و با منت، قیمت را قدری زیر قیمت بازار ثانویه عرضه کنید. چشمتان همیشه به آن بازار ثانویه باشد. به محض اینکه دیدید قیمت آنجا در حال کاهش است عرضه را متوقف کنید وگرنه مشتریان انصراف خواهند داد.
نکته طلایی: همیشه رانت قیمتی را حفظ کنید، نگران نباشید، شما ضرر نمیکنید، ولی در عوض همیشه مشتری خواهید داشت./بنکر
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید