به گزارش بانک اول این فرهنگ سالهاست که به شکل دیگری خود را نمایان کرده تا جایی که فرهنگ پسانداز بین مردم استانهای کشور نیز متفاوت است. در این بین مازندران، یزد و گیلان در وضعیت بهتری قرار دارند و اردبیلیها و کرمانشاهیها هم نشان دادند که دخل و خرجشان با هم همخوانی ندارد و با کسری درآمد مواجهند. در این گزارش دیدگاههای اقتصادی شهروندان چند استان درباره تغییر و تحولات فرهنگ پسانداز بررسی شده است. نظراتی که البته حول و حوش مسائل اقتصادی میچرخد و مهمترین عامل حذف این فرهنگ عنوان میشود. هر چند که برخی هم معتقدند حتی با وجود همه تنگناهای مالی، تغییر شیوه زندگی و مصرفگرایی موجب حذف فرهنگ پسانداز شده است.
یاد دفترچههای قرضالحسنه بهخیر!
یکی از ساکنان زنجان به گذشته اشاره میکند که در کمد هر خانهای چند دفترچه قرضالحسنه وجود داشت و هر ماه رقم موجود در این حساب کم و زیاد میشد. محمد هادوی میافزاید: این روزها دیگر کسی در بانک پول نگه نمیدارد. اگر هزار تومان داشته باشی، فردا با آن یک بطری آب معدنی هم نمیتوانی بخری. آنقدر ارزش پول نقد در کشور ما بیثبات شده که ترجیح میدهیم به جای حساب پسانداز یک میلیون تومانی در بانک، یک تکه طلا بخریم تا کمتر ضرر کنیم.
عماد قائمیان، ساکن ارومیه، میگوید: پسانداز دیگر به معنای سابق نیست. مگر سکه و طلا پسانداز میشود؟ از قدیم پسانداز میکردیم برای روز مبادا، اما اگر شب و نصفهشب به مشکلی بربخوریم مگر سکه به درد میخورد؟ یادم میآید هر وقت فامیل برای ما طلا کادو میآورد، مادرم آن را میفروخت و پولش را در حساب بانکی میگذاشت. اما این روزها نگه داشتن پول نقد و پسانداز مادی دیگر عاقلانه نیست. وقتی بچه بودیم برای اینکه تشویقمان کنند تا پسانداز کردن را یاد بگیریم، قلک میخریدیم و 10 تومان 10 تومان پول جمع میکردیم. اما امروز چی؟ حتی اگر یک قالیچه هم بخریم به جای نگه داشتن پول نقد، بعد از چند ماه حداقل با همان قیمت یا کمی بالاتر میفروشیم. اما با تمام این مسائل نباید فراموش کرد که پسانداز به آدم قدرت میدهد و کاش میشد همانند گذشته حسابهای مالی غنی داشتیم تا اینکه سکه و ارز خریداری کنیم.
پسانداز دیگر معنا ندارد
فرحناز چراغی: علی یزدانی شهروند ۳۶ ساله کرمانشاهی هم با بیان اینکه در شرایط امروز نمیشود پسانداز کرد، اظهار میکند: کارمند جماعت با حقوق 3 میلیون تومان و کرایه 2 میلیون تومانی چطور میتواند پسانداز هم داشته باشد؟ با وجود اینکه همسرم هم کار میکند و حدود ۵ میلیون تومان در ماه درآمد داریم، اما به خرج زندگی هم نمیرسیم چه برسد به پسانداز. پول آب، برق و هزاران خرج و برج دیگر تا آخر ماه ما را بدهکار نکند، پسانداز پیشکش. هر چند که یک عادت عجیب در ما ایرانیها ترک نمیشود، اینکه اگر صد تومان اضافه داریم بگذاریم برای روز مبادا. یکی از طلافروشان بازار امیرکبیر تبریز هم عنوان میکند: مردم این شهر از گذشتهها عادت داشتند که بخشی از درآمدشان را به خرید طلا اختصاص دهند، مسالهای که آنها را به هوشمند بودن در صرفهجویی و اقتصاد معروف کرده است. رسم خرید طلا به عنوان پسانداز سالهاست در میان مردم منطقه آذربایجان مرسوم است اما از حدود 2 سال قبل و با افزایش تورم، کاهش خرید طلا حکایت از توان کم مالی مردم بهویژه در قشر کارمند و حقوقبگیر دارد. آنقدر قیمت طلا و مایحتاج زندگی افزایش پیدا کرده که مردم با تتمه حقوقشان اگر ماه را به سر کنند، کافی است. یکی از فروشندگان مواد غذایی تبریز هم در تایید صحبتهای برخی شهروندان مبنی بر همخوانی نداشتن دخل و خرج به نکته جالبی اشاره میکند. علی روفهگر میگوید: مدتهاست که بسیاری از مشتریان ما باز هم به همان حساب و کتابهای دفتری برگشتهاند. حتی شرایط به گونهای شده که نه برای خرید کالا که برای گذران زندگی برخی هممحلهایها در فاصله زمانی چند روز مانده به پایان ماه از ما پول دستی میگیرند و سر برج تسویه میکنند. این وضع نشان میدهد که نه تنها شرایطی برای پسانداز وجود ندارد بلکه مردم بدهکارتر هم شدهاند.
پسانداز را فراموش کردیم
فتانه احدی – البرز: شهروند کرجی هم درباره فرهنگ پسانداز عنوان میکند: یکی از مواردی که در جامعه نقش اساسی دارد فرهنگ است که گاهی درست اجرا نمیشود و گاهی افراط و تفریط شرایط آن را به هم میریزد. فرهنگ پسانداز هم با همین چالشها مواجه است.
زینب منجیری میافزاید: در گذشته خانوادههایمان به ما پسانداز کردن یاد دادهاند. آنها اگر پول توجیبی به ما میدادند تاکید داشتند مقداری از آن را پسانداز کنیم و در قلک بیندازیم. این اتفاق شاید در گذشته کاربرد خوبی داشت و با جمع شدن پولهایمان میتوانستیم چیزی را که نیاز داریم بخریم. اما اکنون با توجه به سیر صعودی تورم و افزایش قیمتها، پسانداز معنای گذشته خود را از دست داده و هیچ شیوه جدیدی هم جایگزین آن نشده است.
وی تاکید میکند: به جرات میتوانم بگویم این روزها عموم مردم امنیت مالی ندارند. به امید پسانداز قید خیلی چیزها مانند تفریح را میزنیم تا مبلغی را برای کاری پس انداز کنیم، اما در نهایت یکشبه همه چیز بر باد میرود و با افزایش چند برابری قیمتها، حسرت به دست آوردن هر چیزی به دلمان میماند. آنقدر با گرانی و تورم روبهرو هستیم که تمام فکرمان به پایان رسیدن ماه و دریافت حقوق بعدی است. در این شرایط مگر جایی برای پسانداز میماند؟ تنها سعی میکنیم از پس مخارج روزمره زندگی بربیاییم.
مازندرانیها سرمایه نقدی ندارند
اشکان جهانآرای – مازندران: استان مازندران در حالی به عنوان استان برتر در حوزه میزان پسانداز مطرح است که ساکنان آن نظری متفاوت دارند و معتقدند بر خلاف دادههای مرکز آمار، مازندرانیها به پسانداز نقدی کمتر از سرمایهگذاری اعتقاد دارند. محمد امیریان یکی از شهروندان بابلی میگوید: پسانداز در شرایط کنونی فایدهای ندارد. چون اگر کالایی را بخری بیشتر سود میکنی. امروز بهترین پسانداز سرمایهگذاری است. البته نقطه مقابل این نگاه هم دیده میشود. رضا سالاریان، شهروند ساکن نور، بیان میکند: اکنون برای سرمایه راکد با رقم بالا بهترین کار خوابِ پول در حسابهای سپرده است که در صورت رسیدن به یک سقف مشخص تعیینشده از سوی بانک، سود خوبی هم به آن تعلق میگیرد. به همین دلیل سعی میکنم بخشی از درآمدم را سالانه به مبلغ بانکی اضافه کنم که هم پساندازم بیشتر شود و هم سود بیشتری به پولم برسد. اما سمانه چمانی، شهروند ساکن ساری، عنوان میکند: با توجه به وضعیت تورمی موجود، نگه داشتن پول در بانک به دلیل کمارزش شدن آن پس از چند مدت ضرر است. پول نقد کلا در شرایط کنونی اعتبار ندارد و باید بیشتر به سمت امور غیرنقدی پرطرفدار در بازار رفت.
مصرفگرا شدهایم
پوپک قاسمی – اردبیل: اردبیل سالهاست که، به دلیل نبود صنایع و آمار بیکاری، سرانه درآمد مردمش نصف میانگین کشوری است و همین اقتصاد ضعیف باعث شده تا آنها در تامین حداقلی هزینه زندگی روزمره با مشکلات زیادی مواجه و مازادی برای پسانداز نداشته باشند. اما به گفته یکی از ساکنان شهر اردبیل، خصلت عجیبی در میان مردم این استان وجود دارد که مشکلی اجتماعی است. اشرف اقدسی میگوید: گرایش به تجملات بهویژه در سالهای اخیر به تبع کل کشور در اینجا هم افزایش قابل توجهی داشته است. حتی چند وقت پیش برخی رسانههای استان به این موضوع پرداختند و تقریبا همه به این باور رسیدهاند که اردبیلیها مبالغ زیادی را برای داشتن زندگی تجملاتی هزینه میکنند و این اتفاق فرصت هر گونه پسانداز را از آنها میگیرد.
پسانداز برای حفظ موقعیت شغلی
مهدیه صالحی – اراک: یکی از شهروندان اراکی از سوال ما تعجب میکند و میگوید: من برای خرج ماهانه خانوادهام هم نمیتوانم کاری بکنم و با آنکه بعد از ظهرها هم در شغل دیگری فعالیت دارم باز هم آخر ماه کم میآورم. محمد صفایی با ابراز نگرانی برای آینده فرزندان خود که نمیتواند برای آنها پسانداز داشته باشد، بیان میکند: با این وضع تورم و گرانی برای قشر ما پول به پسانداز نمیرسد.شهروز امیری، یکی دیگر از شهروندان اراکی، که به گفته خودش وضعیت نسبتاً خوبی دارد هم عنوان میکند: پسانداز پول در کشور ما کار بسیار اشتباهی است، چراکه هر روز از ارزش پول کاسته میشود. من پولهایم را با خرید ملک، طلا، خودرو و هر کالایی که بهسرعت قابل خرید و فروش باشد پسانداز میکنم، چراکه هم سرمایهام از بین نمیرود و هم اینکه ارزش آن هر روز بیشتر میشود. مصیب منوچهری هم کارمند رسمی یکی از نهادهای استان قم است. 3 فرزند دانشجو و محصل دارد و درباره پسانداز میگوید: حقوق کارمندی بهسختی کفاف هزینه خانوادهام را میدهد. از این حقوق چیزی نمیماند که به فکر سرمایهگذاری یا پسانداز باشیم. مصطفی مرادی، کارگر یکی از شرکتهای صنعتی، هم عنوان میکند: به تنها چیزی که نمیتوانم فکر کنم، پسانداز است. اقتصاد زندگی ما با حذف برخی کالاها از سبد معیشتی دوام دارد.
مهدی سالار سروی، دیگر شهروند قمی، هم معتقد است در شرایط کنونی اقتصاد کشور نمیشود با چند میلیون تومان، به فکر سرمایهگذاری بود. علی روشنایی که تولیدکننده کفش در قم است با بیان اینکه هر چه مازاد درآمد دارد برای خرید مواد اولیه هزینه میشود، بیان میکند: مجبورم برای حفظ شغلم، در هزینه زندگی صرفهجویی کنم و به همین دلیل بخشی از درآمدم را پسانداز میکنم. البته دیگر به این شرایط پسانداز نمیگویند چون ماه دیگر شاید هیچ پولی در حسابم نداشته باشم.
پسانداز به شرط گذشتن از توقعات
فاطمه کاظمی – همدان: یکی از شهروندان همدانی هم معتقد است فرهنگ پسانداز با صرفهجویی ارتباط مستقیم دارد. نازنین محمدی میگوید: در شرایط کنونی قیمت همه چیز روزانه در کشور افزایش پیدا میکند اما این مساله هم موجب نشده که زندگی تشریفاتی و مصرفگرایی که سالهاست بین ایرانیها رواج پیدا کرده تحت تاثیر قرار بگیرد. در شرایط کنونی فرهنگ پسانداز به خود فرد برمیگردد. اگر کسی به پسانداز اعتقاد داشته باشد صرفهجویی را در زندگی خود نهادینه میکند، اما کسی که چنین دیدگاهی ندارد، حتی حاضر است قرض کند، اما از خواستههای تجملگرایانهاش دست نکشد. معتقدم با تمام مشکلات اقتصادی و تورمی که زندگی همه را تحت تاثیر قرار داده باز هم پسانداز ممکن است، اما مجبوریم برای داشتن پشتوانه مالی به نام پسانداز از جنبههای تشریفاتی زندگی صرف نظر کنیم.
فرهنگی برای پسانداز نداریم
صحبتهای مردم را یک جامعهشناس هم تایید میکند. اینکه مشکلات کنونی اقتصاد یکی از عوامل مهم از بین رفتن فرهنگ پسانداز است. در حالی که اگر به صورت تاریخی و اجتماعی به زندگی ایرانیها نگاه کنیم متوجه میشویم پسانداز به نوعی با زندگی مردم عجین و فرهنگ نهادینهشده در میان آنهاست. شریف محمدی ادامه میدهد: فرهنگ پسانداز در جامعه کمرنگ شده و باید با کمک آموزش و فرهنگسازی، شکل جدیدی از پسانداز به جوانان معرفی شود.
وی میافزاید: خانوادهها درگیر مشکلات اقتصادی هستند و دیگر نمیتوانند پسانداز کردن به شیوه سنتی را به فرزندانشان آموزش دهند. اما نباید نسبت به این مساله بیتوجه باشیم که ایران در طول تاریخ با مشکلات مختلف از جمله بحران، خشکسالی، قحطی و بلایای طبیعی دیگر روبهرو شدهاند، اما عبور مردم از این دوران با موفقیت بوده است. در شرایط کنونی هم این درست که کمبود درآمد و مشکلات اقتصادی گریبانگیر مردم شده اما کمبود درآمد تنها به عصر حاضر مربوط نمیشود. محمدی تاکید میکند: معتقدم حتی با حداقل درآمد هم میتوان پسانداز کرد، اما باید فرهنگ پسانداز از طریق آموزش و فرهنگسازی در جامعه نهادینه شود. برای نهادینه کردن آن هم رسانهها، مراکز آموزشی و مراکز تبلیغی عامل موثر هستند. بیتوجهی به بحث پسانداز در جامعه ما بیشتر ریشه فرهنگی دارد و باید به حل آن توجه کرد.
پسانداز با منفعت شخصی مطلوب نیست
مدیر کل دارایی و اقتصادی استان اردبیل کمرنگ شدن فرهنگ پسانداز در استان و سایر شهرهای کشور را ناشی از 2 عامل میداند و میگوید: پایین بودن سطح درآمد مردم و افزایش مصرفگرایی 2 علت مهم کاهش پسانداز در اردبیل است.
هاشم مظفری میافزاید: چندی پیش آماری استخراج شد که میزان مصرف مردم استان نسبت به کشور بالاتر است و با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر استان به دلیل کشاورزی سنتی و نبود صنایع برای اشتغالزایی بیشتر، قرار گرفتن این استان در رتبههای پایین پسانداز را میتوان توجیه کرد.
وی تاکید میکند: هر چند که امروزه شکل پسانداز هم تغییر کرده و پول نقد جای خود را به دارایی غیرنقدی داده است. در این شرایط سرمایهگذاری و پسانداز شکل مطلوب ندارد، چون پول در اختیار صاحب آن است و هر جا منافع شخصی باشد، خرج میشود. مشکل هم اینجاست که این سرمایه و پسانداز صرف نظر از ایجاد امنیت خاطر برای فرد، هیچ منفعتی برای اقتصادملی ندارد. بیشک پساندازی که تبدیل به سرمایهگذاری شود شکل ایده آل دارد، اما این سرمایه نباید به مفهوم سرمایه فردی و بلوکه شدن پول باشد.
مظفری با اشاره به تورم و بیارزش شدن پول ملی بیان میکند: زمانی که میزان تورم در جامعه کم باشد مردم ترجیح میدهند پول را بیشتر نگهداری کنند اما در زمان تورم اصطلاحی تحت عنوان «پول داغ» مطرح میشود به این مفهوم که پول باید سریعتر به چیزی دیگر تبدیل شود. اتفاقی که با دلالی ارز و سکه منجر به منفعت شخصی است. به همین دلیل در شرایط کنونی نیاز داریم که فرهنگ پسانداز را با استفاده از آموزشهای لازم در میان مردم نهادینه کنیم، اما این فرهنگ باید همسو با سرمایهگذاری در اقتصاد ملی کشور رقم بخورد تا توسعه در همه حوزهها را شاهد باشیم.
کاهش خرید طلا
خرید طلا به عنوان پسانداز سالهاست در میان مردم منطقه آذربایجان مرسوم است اما از حدود 2 سال قبل و با افزایش تورم، کاهش خرید طلا حکایت از توان کم مالی مردم بهویژه در قشر کارمند و حقوقبگیر دارد. آنقدر قیمت طلا و مایحتاج زندگی افزایش پیدا کرده که مردم با تتمه حقوقشان اگر ماه را به سر کنند، کافی است
عوارض مصرفگرایی
با وجود تورم و گرانیهای موجود اما اعتقاد به پسانداز به خود فرد برمیگردد. اگر کسی به پسانداز اعتقاد داشته باشد صرفهجویی را در زندگی خود نهادینه میکند، هر چند با ترویج زندگی مصرفگرایانه و تجملی این روزها کسی که چنین دیدگاهی نداشته باشد، حتی حاضر است قرض کند، اما از خواستههای تجملگرایانهاش دست نکشد
پول داغ
زمانی که میزان تورم در جامعه کم باشد مردم ترجیح میدهند پول را بیشتر نگهداری کنند اما در زمان تورم اصطلاحی تحت عنوان «پولداغ» مطرح میشود به این مفهوم که پول باید سریعتر به چیزی دیگر تبدیل شود. اتفاقی که مدتهاست با دلالی ارز و سکه منجر به منفعت شخصی شده است و سودی برای اقتصاد ملی کشور ندارد./*مریم سرخوش ـ خبرنگار
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید