به گزارش بانک اول به نقل از ایبنا بازار بین بانکی، هسته اصلی بازار پول را تشکیل داده و منظور از آن، بازاری است که در آن بانکهای دارای مازاد، منابع خود را برای بازه زمانی مشخص در اختیار بانکهای دارای کسری قرار میدهند. به لحاظ سررسید، عمده مبادلات بازار بین بانکی زیر یک هفته و بخش مهمی از آنها اصطلاحا «شبانه» است.
دو مورد از اصلیترین کارکردهای بازار بین بانکی عبارت از مدیریت نقدینگی و سیاستگذاری پولی است. بر این اساس، بانکها و بانک مرکزی، بازیگران اصلی بازار بین بانکی را شکل میدهند. علت حضور بانکهای تجاری و غیرتجاری در بازار بین بانکی، تامین منابع در کوتاهمدت است. به این معنی که ممکن است مثلا یک بانک تجاری در پایان یک روز کاری، با کسری منابع مواجه شود و نتواند چکهایی که موظف به تسویه آنها است را پاس کند؛ یا اینکه به هر دلیل، منابع نقد جهت تودیع هفتگی سپرده قانونی نزد بانک مرکزی در اختیار نداشته باشد. در این شرایط، بانک تجاری دارای کسری به بازار بین بانکی مراجعه کرده و منابع نقد را از بانکهای دارای مازاد دریافت میکند.
اما هدف اصلی بانک مرکزی از حضور در بازار بین بانکی، نظارت بر بازار و سیاستگذاری پولی است. در واقع بانک مرکزی از یک طرف بر تمام معاملات و فعالیتهای انجام شده در بازار بین بانکی نظارت میکند و از سوی دیگر، جهت اثرگذاری بر متغیرهایی چون کلهای پولی یا نرخ سود کوتاهمدت، وارد مبادلاتی با بانکهای حاضر در بازار بین بانکی میشود.
در نظام اقتصادی کشور، هر چند بازار بین بانکی از سال ۱۳۸۷ تشکیل شده و به فعالیت مشغول است، اما همچنان مشکلات مهمی در رابطه با فعالیت این بازار مشاهده میشود. این چالشها سبب گردیدهاند که بازار بین بانکی نتواند کارکردهای اصلی خود (مانند جهتدهی به نرخهای سود سپردهها، تسهیلات و غیره) را به صورت صحیح انجام دهد. با توجه به این توضیحات، پیشنهادهای ذیل جهت تقویت کارکردهای بازار بین بانکی و به ویژه استفاده مناسب از اوراق بدهی جهت افزایش کارایی این بازار، قابل ارائه است:
الف- اوراق بدهی از ظرفیت بالائی جهت کمک به متنوعسازی ابزارهای موجود در بازار بین بانکی برخوردار است. در واقع، انواع گوناگونی از اوراق بهادار دولتی (مانند: اسناد خزانه اسلامی، صکوک مرابحه، صکوک اجاره و صکوک استصناع) از شایستگی کافی جهت ورود در بازار بین بانکی برخوردار بوده و ورود این ابزارها به این بازار، به تقویت و تعمیق هر چه بیشتر آن کمک خواهد کرد.
ب- میتوان از ظرفیت اوراق بدهی جهت بالا بردن تضمین معاملات در بازار بین بانکی استفاده کرد. در واقع، اگر بانکها بتوانند در بازار اوراق بدهی وارد شده و این اوراق را جهت مدیریت نقدینگی خود خریداری کنند، این امکان فراهم خواهد شد تا در مبادلات بین بانکی، از این اوراق به عنوان وثیقه تسهیلات استفاده کرد. در این شرایط، ریسک معاملات بازار بین بانکی و همچنین نرخ سود بازار کاهش خواهد یافت.
پ- یکی از مسائل کلیدی در توسعه بازار بین بانکی، الزام بانکهای دولتی به تامین نیازهای نقدینگی خود از این بازار است. در واقع، در حال حاضر برخی بانکهای دولتی به دلیل آنکه به دریچههای اعتباری بانک مرکزی (مانند: خطوط اعتباری و اضافه برداشت) تقریبا به راحتی دسترسی دارند، از انگیزه کافی جهت ورود در بازار بین بانکی برخوردار نیستند. مثلا در شرایطی که بانک الف این امکان برایش فراهم است که کسری نقدینگی خود را با اضافه برداشت از منابع بانک مرکزی تامین کند و جریمه ۳۴ درصدی نیز در عمل بخشیده خواهد شد، عملا انگیزهای جهت حضور در بازار بین بانکی و دریافت منابع با نرخهای سود بازار از سایر بانکها، نخواهد داشت.
ت- آخرین پیشنهاد در این رابطه، افزایش تعداد اعضای بازار بین بانکی است. در واقع تجارب بینالمللی در این رابطه نشان میدهد که هر چند بانکها اصلیترین بازیگران بازار بین بانکی را شکل میدهند، اما موسسات دیگری نیز با تائید بانک مرکزی میتوانند در این بازار حضور یابند. لیزینگها، تعاونیهای اعتبار، بیمهها، صندوقهای بازنشستگی و غیره، برخی از این موسسات را شکل میدهند (به شرطی که حجم گردش مالی فعالیتهایشان از حداقل مشخصی که توسط بانک مرکزی معین میشود، بالاتر باشد). در بازار بین بانکی کشور نیز گرچه در حال حاضر صرفا بانکها و موسسات اعتباری غیربانکی حضور دارند، اما مناسب است بانک مرکزی زمینه حضور موسسات شایسته دیگر را نیز فراهم کند.
در پایان لازم به ذکر است که بازار بین بانکی یکی از مهمترین بازارهای موجود در نظام مالی کشور است که میتواند اثرگذاری بالایی در بازار پول و سرمایه به همراه داشته باشد. بر این اساس، تعامل سازنده این بازار با بازارهای بدهی و سرمایه، از اهمیت بالائی برخوردار است. در واقع، بازارهای مذکور ظرفیتهای خوبی فراهم میکنند که میتوان با استفاده از آنها به توسعه بازار بین بانکی کشور اقدام کرد.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید