به گزارش بانک اول به نقل از ایبنا - یکی از مباحث پذیرفته شده در بانکداری مرکزی و سیاستگذاری پولی نوین، مقوله ضرورت وثیقهگذاری در روابط بانک مرکزی و بانکها در بازار بین بانکی است. در واقع بانکهای مرکزی اعلام میدارند که دریافت هر نوع تسهیلات از بانک مرکزی، منوط به دریافت وثیقههای مشخصی است که معمولا این وثیقهها انواع گوناگونی از اوراق بدهی هستند.
شاید به همین دلیل است که در بازارهای بین بانکی توسعه یافته، اکثر وامهایی که به صورت شبانه، سه روزه، یک هفتهای، یک ماهه، سه ماهه، شش ماهه و حتی یک ساله بین بانک مرکزی و بانکهای فعال در بازار جابجا میشود، وامهای وثیقهدار (Collateralized Loans) هستند؛ که این وثایق را هم عمدتا اوراق بدهی کوتاهمدت شکل میدهند.
در واقع اوراق بدهی این فرصت را برای بانک مرکزی فراهم میکنند تا از آنها در سیاستگذاری پولی به شیوه مناسب استفاده کند. به عبارت دیگر، در عملیات بازار باز، اوراق بدهی خرید و فروش شده عملا کارکرد وثیقهای دارند. به عنوان مثال، وقتی بانک مرکزی جهت عملیات انبساطی نوعی خاص از اسناد خزانه دولتی را بر اساس عملیات رپو از بانکها خریداری میکند، اوراق تا سررسید کارکرد وثیقه برای بانک مرکزی ایفا میکنند.
بر این اساس، بانکهای مرکزی کشورهای گوناگون در دورههای مختلف، لیستی از اوراق بدهی با قابلیت پذیرش به عنوان وثیقه را منتشر میکنند. لیست مذکور اصطلاحا وثائق معتبر (Eligible Collaterals) نامیده میشود. البته اوراق معتبر در شرایط گوناگون قابلیت تعدیل دارند. مثلا در بحران مالی سال ۲۰۰۸ در آمریکا، لیست اوراق قابل قبول جهت عملیات بازار باز و یا دریافت تسهیلات از فدرال رزرو تا حد زیادی توسعه یافته بود.
با این حال، در حال حاضر روابط بانک مرکزی کشور با بانکها در بازار بین بانکی و سایر روابط، مبتنی بر وثیقه نیست. به عبارت دیگر، بانکهای کشور به دو دریچه اعتباری بانک مرکزی (خطوط اعتباری و اضافه برداشت)، تقریبا به راحتی دسترسی دارند و دریافت تسهیلات از این دریچهها بر مبنای وثیقهگیری طراحی نشده است.
با توجه به این مسئله، ضروری است که مفهوم وثیقهگذاری در روابط بانک مرکزی کشور و بانکها در بازار بین بانکی تعریف گردد. در واقع، لازم است بانک مرکزی چارچوبی را برای نحوه دسترسی بانکها به منابع بانک مرکزی (با توجه به درجه اعتباری هر بانک) تعیین کند؛ به نحوی که بانکها موظف باشند بر اساس درجه اعتباری خود، جهت استفاده از منابع بانک مرکزی تأمین وثیقه کنند. در این شرایط، دسترسی بانکهایی که از درجه اعتباری پایینتری برخوردارند، به منابع بانک مرکزی سختتر خواهد بود؛ زیرا این دسته از بانکها باید برای دریافت منابع از بانک مرکزی، وثائق بیشتری تودیع کنند.
اگر این پیشنهاد اجرایی شود، در هر برههای از زمان، حجم مشخص و قابل اتکائی از اوراق بدهی در ستون دارایی ترازنامه بانکهای فعال در بازار بین بانکی وجود خواهد داشت که میتواند به عنوان وثیقه دریافت منابع از دریچههای اعتباری بانک مرکزی در نظر گرفته شود. مسلما وثیقهدار شدن دریچههای اعتباری بانک مرکزی از منظر بانکها نوعی هزینه به حساب آمده و انگیزه آنها جهت استفاده از پایه پولی (پول پرقدرت) جهت مدیریت نقدینگی را کاهش میدهد. دلیل این مسئله آن است که اگر بانک دریافت کننده تسهیلات در موعد مقرّر نسبت به بازگرداندن منابع دریافت شده اقدام نکند، بانک مرکزی اجازه دارد اوراق (وثائق) را تملّک کرده و با فروش آنها در بازار، به منابع نقد دست یابد.
در پایان لازم به ذکر است که وثیقهدار کردن کلیه دریچههای اعتباری بانک مرکزی، یکی از موثرترین شیوههای علمی، جهت محدود کردن استفاده شبکه بانکی از منابع پرقدرت بانک مرکزی است؛ که نسبت به شیوههای دستوری، بخشنامهای و ناکارآمدی که تاکنون تجربه شده، برتری دارد.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید