به گزارش بانک اول در خوانش رسمی، ریال واحد اصلی و دینارِ منسوخ شده، زیر واحد آن است. در خوانش مردم تومان واحد اصلی و ریال زیر واحد آن است.
تومان، واحد شمارشی است که از زمان سیطره مغولها بر ایران، مطرح شد و مورد استفاده قرار گرفت. در آن زمان، ارزش هر تومان معادل ۱۰ هزار دینار بود. در عصر صفویه، پولی به نام محمدی به ارزش ۱۰۰ دینار ضرب میشد. در دوره قاجار، دوباره تومان، معادل ۱۰ هزار دینار، ضرب شد. رسمیت یافتن ریال به عنوان واحد اصلی پول ملی، به سال ۱۳۰۸ باز میگردد که به ارزش ۱۰۰ دینار معرفی شد.
پرسشها:
۱- آیا این اقدام تاثیری بر کنترل تورم دارد؟
پاسخ قطعاً منفی است. میزان تورم را توانایی سیستم اقتصادی در تبدیل منابع تولید و نقدینگی به ظرفیتهای تولیدی، تعیین میکند. وقتی این توانایی یا ظرفیت جذب، بسیار ضعیف باشد، هم تورم و هم رکود (بر حسب میزان بیکاری)، در سطح بالایی باقی میماند.
۲- آیا این اقدام به بروز حس تقویت ارزش پول ملی در برابر ارزهای دیگر، از جمله دلار منجر میشود؟
پاسخ قطعاً منفی است. الان هر دلار برابر ۱۵۷۱۱۰ ریال است. با اجرای این سیاست، هر دلار برابر ۱۵ تومان و ۷۱ ریال میشود یا دقیقتر ۷۱۱/۱۵ تومان.
قیمت جهانی یک اونس طلا ( معادل ۱/۳۱ گرم)، در حال حاضر برابر ۰۴/۱۷۰۳ دلار است. این قیمت طلا، برابر ۲۶۷۵۶۴۶۱۴ ریال و به واحد جدید برابر ۴۶/۲۶۷۵۶ تومان است. این تغییر، تفاوتی در ارزش پول ملی برحسب طلا یا دلار نمیگذارد.
در گذر زمان اگر برای مثال ارزش پول ملی تا آخر سال، ۳۰ درصد افت کند و برابر ۲۰۴۲۴۳ ریال بشود در موقعیت جدید از ۱۵ تومان و ۷۱ ریال به ۲۰ تومان و ۴۲ ریال افزایش خواهد یافت. یعنی، این سیاست و تغییر خوانش پول ملی تاثیری بر تقویت یا کاهش ارزش آن ندارد. عملکرد اقتصاد است که این را تعیین میکند.
۳- آیا این اقدام موجب تغییر برداشت افکار عمومی از تحولات اقتصادی در دو دوره زمانی مختلف میشود؟
پاسخ قطعا منفی است. مردم بر مبنای تجربه زیست شدهشان دارای آگاهی لازم هستند. با توجه به تورم ساختاری و مزمن تاریخی، بر قدرت خرید درآمدشان و اینکه با آن، چه مقدار امکانات بر حسب کالاها و داراییهای مختلف میتوانند به دست اورند، توجه میکنند. یعنی دچار توهم محاسباتی نمیشوند.
میدانند که برای ارزیابی تغییر و تحولات، دادهها باید همجنس باشند. یعنی اگر یک دلار در سال ۱۳۹۰ برابر حدود ۱۰۰۰۰ ریال (۱۰۰۰ تومان) بود و بعد از اجرای این سیاست با نرخ کنونی برابر ۱۵ تومان و ۷۱ ریال است، برای مقایسه باید یا آن هزار تومان ریال را به روش فعلی محاسبه کرد یا این نرخ اخیر را به روش قبل در نظر گرفت. به بیانی دیگر، میتوانند تشخیص دهند که افزایش نرخ دلار از هزار تومان سابق به ۱۵/۷۱ تومان جدید، به معنای افزایش آن از ۱۰۰۰ به ۱۵ هزار و ۷۱۱ تومان و ۱۵/۷ برابر شدن آن است. نه تقویت ارزش آن.
۴- هزینه اجرای این سیاست چقدر است؟
چاپ اسکناس و سکه جدید بهعلاوه نظارت بر تبدیل قیمتها به پول جدید و زمان لازم برای اجرای این تغییر و تحول در حسابها و جابهجایی سکهو اسکناس در گردش، هزینههای مهم این سیاست است.
طبق آمار اعلامی، هشت میلیارد اسکناس در گردش هست. هزینه چاپ یک میلیارد اسکناس جدید، ۴۰۰ میلیارد تومان است. با فرض انتشار اسکناسهای ۱، ۱۰ و ۱۰۰ تومانی در شرایط جدید و سکههای ۱ تا ۹۹ ریالی، اسکناس کمتری لازم خواهد بود.
ولی با فرض لازم بودن هشت میلیارد اسکناس در گردش کنونی، ۳۲۰۰ میلیارد تومان هزینه چاپ اسکناس جدید خواهد بود.
اگر هزینه ضرب سکه را هم حداکثر به همین اندازه در نظر بگیریم، در مجموع ۶۴۰۰ میلیارد تومان، هزینه چاپ اسکناس و ضرب سکه خواهد بود.
۵- آیا امکان عملیاتی شدن این سیاست وجود دارد؟
پاسخ مثبت است. برخلاف آنچه برخی اعلام کردهاند که این سیاست پنج سال زمان خواهد برد، امکان عملیاتی شدن آن، در صورت انجام کار مقدماتی چاپ اسکناس و ضرب سکه در چند ماه نیز وجود دارد.
البته با توجه به زمان اجرای هر پروژهای در ایران که بسیار بهدرازا میکشد، این سیاست نیز ممکن است زمانبر بشود. ولی با استانداردهای زمانه، کار سهل و آسانی است. آنچه سخت است، اجازه ندادن به کاهش ارزش پول ملی در گذر زمان است.
۶- آیا کاهش میزان تورم ترکیه ناشی از حذف شش صفر از لیر است؟
پاسخ قطعاً منفی است. این کاهش ناشی از درک بهتر جهان و تلاش برای انطباق با استانداردهای مدیریتی اروپا، جذب سرمایه جهانی، توسعه گردشگری و تعاملات جهانی کمتنش بوده است.
*علی دینی ترکمانی/ اقتصاددان
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید