به گزارش بانک اول به نقل از ایبنا ماندگاری نرخهای سود بانکی علیرغم تلاشهای صورت گرفته توسط سیاستگذاران، باعث شده برخی از کارشناسان عرضه اسناد خزانه اسلامی را به عنوان یکی از عوامل مهم نرخ سود بالای سپردههای بانکی بدانند و نسبت به انتشار بیشتر این اوراق به خصوص در شرکت فرابورس مخالفت کنند. واکاوی بالا رفتن نرخ سود بانکی و علت چسبندگی آن میتواند به قضاوت صحیح از این گزاره کمک کند.
بالا رفتن بدهی بخش دولتی به بانکها، رشد مطالبات غیرجاری و سرمایهگذاری بانکها در داراییهایی با نقدشوندگی پایین و فاقد جریانهای درآمدی باعث بوجود آمدن تنگنای مالی و مشکلات ترازنامهای شبکه بانکی شده است. بانکها نیز به منظور برطرف کردن ناترازیهای موجود، به ناچار در رقابتی فشرده سعی میکنند سپردههای بیشتری را به سمت خود جذب نمایند و همزمان مانع خروج سپردههای قبلی به بانکهای رقیب شوند.
در شرایطی که نرخ تورم در محدوده ۱۰ درصدی قرار دارد و اقتصاد کلان از ثبات نسبی برخوردار است (که این باعث شده سودآوری و امکان سفتهبازی در سایر بازار داراییها به حداقل ممکن برسد) پیشنهاد نرخهای سود بالا انگیزه کافی به پساندازکنندگان بخش خصوصی میدهد که پساندازهای خود را در بانکها به شکل سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت و بلندمدت نگهداری کنند. از طرفی هر یک از بانکها میدانند که پیشنهاد نرخ سود کمتر از نرخ تعادلی شکل گرفته، موجب خروج بخش زیادی از سپردههایش میشود.
همزمان با مشکلات بوجود آمده در شبکه بانکی، انباشت بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی به طلبکاران یکی دیگر از مشکلات اقتصادی ایران است؛ که این مسئله با افت درآمدهای مالیاتی و نفتی دولت بواسطه کوچک شدن اقتصاد و کاهش قیمت نفت، دولت را در بازپرداخت این بدهیهای عظیم ناتوان میسازد.
به این ترتیب دولت تصمیم گرفت بدهیهای قبلی خود را به صورت اوراق بهادار به پیمانکاران طلبکار پرداخت کند. این نوع از اوراق بدهی با نام «اسناد خزانه اسلامی» (اخزا) با سررسیدهای کمتر از ۵۲ هفته برای نخستین بار در سال ۱۳۹۴ و در حالیکه نرخ سود بانکی بالا بود، منتشر و از طریق مکانیزم عرضه و تقاضا در اولین روز عرضه کشف قیمت و پس از آن و در بازار ثانویه از همین طریق معامله شد.
مهمترین عواملی که نرخ سود انتظاری یک سرمایهگذاری را مشخص میکند، دوره سرمایهگذای، ریسک و نقدشوندگی است. بازار اوراق بدهی و بازار پول از نظر دوره سرمایهگذاری بسیار به یکدیگر نزدیک هستند و از نظر ریسک و نقدشوندگی با هم تفاوت دارند. بانکها برای سپردهگذاران امکان برداشت وجه و مبادله از طریق نظامهای پرداخت را فراهم می کنند و از این رو نقدشوندگی سپردهگذاری بانکی نسبت به سرمایهگذاری در اسناد خزانه اسلامی بیشتر است.
با نگاهی به گذشته بانکها و اعتبار دولت در انتشار اوراق بدهی تاکنون هیچ بانکی دچار ورشکستگی نشده است؛ در حالیکه دولت تاکنون نسبت به بازپرداخت سود برخی از اوراق بازار سرمایه تاخیر و بدحسابی داشته است. بنابراین به نظر میرسد ریسک سرمایهگذاری اسناد خزانه اسلامی نسبت به سپردهگذاری در بانکها بیشتر باشد.
به این ترتیب نقدشوندگی پایینتر، ریسک نکول بیشتر و البته هزینههای بیشتر مربوط به خرید و فروش اوراق بدهی نسبت به افتتاح سپرده بانکی، باعث شده نرخ سود اسناد خزانه اسلامی اندکی بیشتر از نرخ سود سپردهگذاری بانکها تعیین شود.
از سوی دیگر، انتشار بیشتر اسناد خزانه اسلامی و عرضه آن توسط پیمانکاران نشان میدهد که انتشار اوراق جدید تاثیر معناداری بر میزان بازدهی این اوراق نداشته و میتوان چنین نتیجه گرفت که با افزایش عرضه اسناد خزانه اسلامی تقاضای کافی از این اوراق نیز بوجود آمده که مانع افزایش ناگهانی نرخ سود آن شده است.
در اینجا لازم به ذکر است که بالا رفتن نرخ سود بانکی در اثر شکلگیری جنگ قیمتی میان بانکها افزایش یافته است و لذا بالا بودن نرخ سود اسناد خزانه اسلامی را باید معلول بالا بودن نرخ سود بانکی دانست و نه علت آن. تامین مالی دولت به شکل انتشار اوراق بدهی فرآیندی است که در خارج از شبکه بانکی و در میان دارندگان سپردههای بانکی انجام میشود که البته این فرآیند تنها از طریق بسترهای فراهم شده توسط شبکه بانکی عملیاتی می شود.
با توجه به اینکه در ایران بخش قابل توجهی از تامین مالی دولت از طریق درآمدهای نفتی صورت میپذیرد و نوسانات قیمت نفت و مقدار صادرات آن درآمدهای نفتی را با نوسانات بالایی همراه میسازد، پس راهاندازی و توسعه بازار بدهی اوراق دولتی برای هموار نمودن مصرف بخش دولتی بسیار مهم و حائز اهمیت است. ضمن آنکه توسعه و تعمیق این بازار ابزار مفیدی را برای سیاستگذار پولی جهت عملیات بازار باز و کنترل تقاضای اقتصاد فراهم میسازد.
با توجه به آنچه مطرح شد به نظر میرسد در حال حاضر مهمترین اقدام در جهت اصلاح نرخ سود بانکی، انجام اصلاحات ساختاری در شبکه بانکی و برطرف کردن مشکلات ترازنامهای بانکها است که کاهش نرخ سود بانکی و البته به موازات آن کاهش نرخ سود اوراق بدهی دولتی را در پی خواهد داشت و به این ترتیب هزینه تامین مالی اقتصاد از طریق شبکه بانکی و بازار بدهی کاهش خواهد یافت.
هومن کرمی
صاحبنظر پولی و بانکی
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید