نگاهی به این مباحث نشان میدهد که اکثر قریب به اتفاق آنها تنها از زاویه بازار سرمایه و آثار این اتفاق بر بورس به موضوع نگاه کرده اند. به طوری که کمتر کسی به بررسی آثار منفی بسته بودن نماد بانکها بر خود بانکها پرداخته است. این در حالی است که آثار سوء عدم فعالیت بانکها در بورس، برای بانکها اگر بیشتر از سهامداران نباشد، کمتر نیست.
به نظر میرسد یکی از مهم ترین پیامدهای منفی بسته بودن طولانی مدت نماد بانکها، ایجاد مانع بر سر پروژه عظیم اصلاح نظام بانکی است. شاید این ادعا در نگاه اول کمی اغراقآمیز باشد؛ اما با اندکی تامل صحت آن ادراک میشود.
اصلاح نظام بانکی (که به دلایل مختلف از ضروریات امروز اقتصاد ایران است) نیازمند مقدمات و الزامات مهمی است؛ الزاماتی که اگر به آنها توجه نشود، می تواند آینده اصلاح نظام بانکی را در هاله ای از ابهام قرار دهد. این پروژه عظیم که ابعاد مختلفی دارد، باید در بستری مناسب آغاز و ادامه پیدا کند.
یکی از الزامات موفقیت این اقدام تاریخی در اقتصاد ایران، همراهی و مشارکت مردم در اجرای آن است. از آنجا که نظام بانکی با زندگی روزمره مردم سروکار دارد و سرمایه های بخش قابل توجهی از آنها را به امانت گرفته است، همواره برای مردم دارای اهمیت بوده و حساسیت بالایی نسبت به آن وجود داشته است. بدیهی است در این شرایط، هرگونه تغییر و تحولی در نظام بانکی برای مردم حساسیت برانگیز و بااهمیت باشد.
اصلاح نظام بانکی نیز که ابعاد گستردهای دارد و تغییرات مهمی در بانکها ایجاد خواهد کرد، برای مردم بسیار بااهمیت خواهد بود. لذا اگر مردم به نظام بانکی اعتماد کافی نداشته باشند و یا با تصمیماتی که گرفته می شود احساس خطر کنند، قطعا با این تغییرات همراهی مناسب نخواهند کرد.
به عقیده اقتصاددانان موفقیت چنین اقداماتی نیازمند وجود سرمایه اجتماعی بالا در جامعه است. سرمایه اجتماعی، همان مفهوم علوم اجتماعی است که در اقتصاد نیز کاربردهای زیادی دارد و در سالهای اخیر توجه زیادی به آن شده است. سرمایه اجتماعی به زبان ساده عبارت است از: پتانسیل نهفته در روابط بین و میان افراد و گروههای یک جامعه. اگر در جامعهای سرمایه اجتماعی وضعیت مناسبی داشته باشد، بین مردم از یکسو و بین مردم و حاکمیت از سوی دیگر، اعتماد شکل میگیرد. در این شرایط مردم به تصمیمات دولت اعتماد میکنند و با آن همراهی میکنند.
بسته شدن نماد بانکها، آن هم برای مدت طولانی، میتواند بر سرمایه اجتماعی تاثیر منفی داشته باشد. در واقع، فارغ از اینکه دلیل توقف نماد بانکها چیست، مردم نمی توانند توقف طولانی مدت مبادلات مالی بانکها را بپذیرند. حتی اگر این اتفاق با دلایل کاملا منطقی و علمی نیز انجام شده باشد، در طولانی مدت میتواند تاثیرات منفی بر ذی نفعان بر جای بگذارد.
مدیران و سیاستگذران بازار پول و سرمایه باید بدانند که قبل از آغاز اصلاحات اساسی در نظام بانکی، باید از طریق تقویت سرمایه اجتماعی، عموم مردم را همراه خود کنند. غفلت از نقش مردم در موفقیت اصلاح نظام بانکی، میتواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین اقدامات جهت همراه کردن مردم با نظام بانکی و تقویت سرمایه اجتماعی، بازگشایی نماد بانکها در بورس است.
بنابراین، دولت دوازدهم برای عمل به وعده مهم خود مبنی بر اصلاح نظام بانکی باید به فکر همراه کردن مردم و تقویت سرمایه اجتماعی باشد. برای این منظور ضروری است از هر اقدامی که منجر به کاهش سرمایه اجتماعی سهامداران و سپردهگذاران بانکها شود، اجتناب کرد/ایبنا
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید