به گزارش بانک اول به نقل از روزنامه قانون بحران از جایی سرباز میکند که پس از ورشکستگی یکی از مؤسسات، شایعه ورشکستگی سایر مؤسسات مالی نیز در کشور میپیچید. سپردهگذارانی که بسیاری از آنها به امید سود بیشتر، تمام سرمایه خود را در یک موسسه گذاشتند، دیگر خبری از این سرمایه ندارند.
برای سود بیشتر! حکایت تمام مؤسسات مالی و اعتباری است که مانند قارچ در سراسر کشور رشد کردهاند. این مؤسسات برای سود بیشتر پا به عرصه بانکداری گذاشتند. آنها با اعلام پرداخت سود بیشتر مورد استقبال مردم قرار گرفته و با دادن نوید سودهای چند برابری بهنوعی ملت را فریب دادند. رقابت برای دریافت سود بیشتر، ریشه در اقتصاد بانک محور ایران دارد و به روایتی مؤسسات مالی و اعتباری از ابتدای دهه ۷۰ شروع به فعالیت کردند و اوج فعالیتشان زمانی بود که درآمدهای نفتی افزایش یافت. پس از آنکه دلارهای حاصل از فروش نفتِ ۱۲۰ دلاری با سیاستهای غلط دولتهای نهم و دهم همراه و به ریال تبدیل شد، پایه پولی کشور با پول پرقدرت افزایش یافت. در این میان پولهایی سرگردان مانده بود و باید جایی مطمئن پیدا میکرد تا سود خوبی داشته باشد و زودتر ثمر دهد، در نتیجه بازار بانکها و مؤسسات مالی سکه شد. به این ترتیب، در رقابتی نابرابر هر موسسه یا بانکی که سود بیشتری به سپردهگذاران میداد، جذب سپرده بیشتری داشت اما بانکها به دلیل محدودیت در پرداخت سود و البته تبعیت از بانک مرکزی نتوانستند دیگر در این بازار به رقابت بپردازند و مؤسسات مالی و اعتباری و تعاونیهای غیرمجاز در این جدال پیروز شدند.
آغاز داستان مؤسسات اعتباری بحرانزده
پس از تشدید رکود در چند سال اخیر در اقتصاد کشورمان، شاهد رشد فعالیت بانکها و تبدیل آنها به بنگاههای اقتصادی بودیم. آنها در این مدت تلاش کردند تا خود را جایگزین شرکتهای بزرگ اقتصادی و بازارهای موازی مانند بورس کنند و از رکود این بازارها به نفع خود بهره ببرند. داستان مؤسسات اعتباری بحرانزده از آنجایی آغاز میشود که تعاونیهایی در سرتاسر کشور شروع به فعالیت میکنند و با قدرت گرفتن، دست به تغییر ماهیت خود میزنند و سرانجام به مؤسسات مالی و اعتباری تبدیل میشوند. اگرچه این مؤسسات از سالهای دور در اقتصاد ایران شکل گرفته و به تدریج قدرتمندتر شدهاند اما در فاصله سالهای ۸۴ تا ۹۱ توان بیشتری پیدا کردند. کاسپین، فرشتگان، ثامن الحجج، آرمان، میزان و… از جمله مؤسساتی هستند که صدای مرگ آنها به بلندی هر چه تمامتر کل کشور را خبردار کرده است اما سپردهگذاران آنها همچنان در انتظار بازگشت سرمایه خود هستند. افرادی که به نرخ سود ۲۶ تا ۳۰ درصدی و حتی بالاتر از آن چشم امید دوخته بودند و بیآنکه چرایی سودهای بیش از دو برابر نرخ مصوب را از خود بپرسند، سپردهگذار این مؤسسات شدند.
ابعاد بحران
ابعاد ماجرا بهگونهای است که در ابتدا بانک مرکزی تمامی آنها را غیرمجاز اعلام میکند اما وقتی اعتراضات به حد گستردهای افزایش یافته و بسیاری از آنها به ورطه ورشکستگی افتادهاند، بانک مرکزی دست به کار شده و قصد دارد که به برخی از آنها مجوز داده و زیر چتر حمایتی خود قرار دهد تا بتواند بدهی سپردهگذاران این مؤسسات را پرداخت کند؛ بنابراین در حال حاضر برخی مؤسسات مالی و اعتباری در بانکها ادغام شدند تا هر چه زودتر وضعیت سپردهگذاران تعیین و تکلیف شود. گفتنی است به اعتقاد برخی کارشناسان اقتصادی، بحران از جایی سرباز میکند که پس از ورشکستگی یکی از مؤسسات، شایعه ورشکستگی سایر مؤسسات مالی نیز در کشور میپیچید و سپردهگذاران سایر مؤسسات نیز به جوش و خروش افتاده و برای احقاق حقوق خود دست به اعتراضات فراوانی در سطح کشور میزنند. این موجب میشود که بیشتر مؤسسات مالی و اعتباری و حتی بانکها زیر ذرهبین قرار گیرند و فشارهای بیرونی را تاب نیاورند.
وضعیت مؤسسات ورشکسته
موسسه مالی و اعتباری ثامن الحجج، جزو اولین مؤسسات متخلف بود که خبر ورشکستگی آن زودتر از سایر مؤسسات به گوش رسید. پس از اعتراضات فراوان سپردهگذاران این موسسه و خبرساز شدن آن، بخشی از پول مردم بازگردانده شد؛ اما آنگونه که از شواهد امر پیداست، هنوز سپردههای کلان با رقمهای میلیاردی به صاحبان برگشت داده نشده است. در حال حاضر اموال این تعاونی توسط مرجع قضایی توقیف شده و در اختیار بانک عامل قرار گرفته است و به تدریج پاسخگوی سپردهگذاران خواهد بود. برخی اموال این موسسه اعتباری به مزایده گذاشته و حدود سه هزار و ۵۰۰ هزار میلیارد از مطالبات مردم باقیمانده که از این میزان، دوهزار میلیارد تومان تعهد شده است. در خصوص موسسه میزان نیز، این تعاونی در اردیبهشت ۹۴ منحل شد و بانک صادرات ایران، امور تسویه آن را بر عهده گرفت و اکنون بعد از دو سال و طی پنج مرحله، تعیین تکلیف حسابهای آن به سرانجام رسیده است. پس از موسسه میزان و ثامن الحجج که با ورود نظام بانکی، سپردهگذارانشان تا اندازهای تعیین تکلیف شدند، نوبت به سپردهگذاران فرشتگان و آرمان میرسد تا دلهره ناکامی در رسیدن به سود سرمایه و حتی سرمایه خود را تجربه کنند. تعاونی اعتباری فرشتگان در سال ۷۷ با عنوان «شرکت تعاونی اعتبار شهید هاشمی مشهد» در این شهر پا گرفت؛ این موسسه از اواخر دهه ۸۰ و با اقدام بانک مرکزی برای ساماندهی موسسههای غیرمجاز در فرآیند ادغام با دیگر تعاونیها قرار گرفت. این تعاونی درحال حاضر بزرگترین موسسه اعتباری غیرمجاز در کشور به شمار میرود.
انتقال داراییهای فرشتگان به کاسپین
فرشتگان که توانسته بود در این مدت هشت هزار میلیارد تومان جذب کند، در دورهای با ادغام برخی تعاونیهای دیگر تحت پوشش آرمان فعالیت میکرد و سرانجام سپردهگذاران آن تحت پوشش موسسه کاسپین قرار گرفتند. آذر سال ۹۵ بود که دادستان تهران اعلام کرد فرشتگان برای پاسخگویی به مطالبات سپردهگذارانش چهار هزار میلیارد تومان کسری دارد.
موسسه کاسپین نیز که با تجمیع چند موسسه مالی غیرمجاز به راه افتاد، نهتنها وضع این مؤسسات را ساماندهی نکرد که سامان زندگی عدهای از مردم را نیز برهمزد.
این موسسه در ۲۷ اسفند ۱۳۹۴ بهشرط انحلال هشت تعاونی فرشتگان، الزهرا، دامداران و کشاورزان کرمانشاه، عام کشاورزان مازندران، حسنات اصفهان، پیوند مشهد، بدر طوس و امید جلین از شورای پول و اعتبار مجوز گرفت. پیشتر این مؤسسات به همراه البرز ایرانیان و وحدت با تابلوی موسسه آرمان فعال بودند که بانک مرکزی شرط دادن مجوز به این موسسهها را تغییر نام آن به کاسپین عنوان کرده بود. این تعاونیها به مدد تغییر تابلوهای خود به نام کاسپین و صدور دفترچههای حساب به نام این موسسه با حکم قضایی، اقدام به جذب سپرده آن نیز با وعده سودهای بالای ۳۰ درصد کرده بودند.
سپردهگذاران کاسپین
مسدود شدن حسابهای سپردهگذاران کاسپین و عدم تعیین تکلیف این گروه از سپردهگذاران نظام بانکی، موجب شد تا جمعی از این افراد با حضور در دادستانی از رئیسکل بانک مرکزی و معاون نظارتی وی شکایت کنند. این اتفاق درست بعد از نشست خبری غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی دستگاه قضا، صورت گرفت؛ در این نشست درباره سرنوشت طلبکاران این موسسه سؤال شد و سخنگوی دستگاه قضا در خصوص شکایت از بانک مرکزی گفته بود: ما اطلاعی نداریم که از رئیس بانک شکایتی شده است، گزارشی شده که قرار بوده بانک مرکزی کارهایی انجام دهد و به قول و قرارهایی که مرتبط با تعاونیهای اعتباری بوده، عمل نکرده است. حکایت موسسه کاسپین از زبان سخنگوی قوه قضاییه به این صورت است که قرار بود هشت تعاونی اعتباری منحل شده و عناصر اصلی آن در یک موسسه اعتباری به نام کاسپین تشکیل شود و همه سهامداران در موسسه جدیدالتأسیس وارد شوند و بانک مرکزی در این زمینه قول و قرار گذاشته بود اما قبل از اینکه کار آنها به اتمام برسد و موجودیها و بدهکاریها مشخص شود، به کاسپین مجوز داده و تأسیس شد؛ بدون آنکه موضوعات این هشت تعاونی مشخص شود. مسئله بعدی این بود که بعضی از این هشت تعاونی به عدهای برخلاف اعتبار، سودهای زیاد میدادند و این سودها را از موجودیها برداشت میکردند و برخی افراد نیز در حوزه مدیریتی و هیئتمدیره تخلفاتی داشتند. سپردهگذاران کاسپین در چنین شرایطی خود را فریب خورده مجوز بانک مرکزی میدانند و از وعدههای بانک مرکزی ناامید هستند.
روزگار سیاه سپردهگذاران
در این شرایط، عدهای میگویند فریب خوردن مردم توسط این مؤسسات، طبیعی به نظر میرسد زیرا زمانی که حقوق ماهانه یک کارمند معمولی را دو میلیون تومان در نظر بگیریم، دریافت ۱۰ میلیون تومان سود، عددی نیست که بهراحتی بتوان از کنار آن عبور کرد و این نقطه آغازی میشود برای آغاز به کار مؤسساتی که میخواهند در اوضاع نامتوازن و نامساعد اقتصادی، پول بیشتری به جیب بزنند. حالا سپردهگذاران فریب خورده از روند رسیدگی به مشکلی که برایشان ایجاد شده، به شدت گله دارند. وقتی از آنها سؤال میشود که چرا در این مؤسسات سپردهگذاری کردید، پاسخ میدهند که به ما گفتند زیر نظر بانک مرکزی و در حال دریافت مجوز است. این حرف منطقی به نظر میرسد زیرا به گفته سپردهگذاران حتی روی دفترچههای تعاونی فرشتگان نیز نوشته شده بود: تحت نظارت بانک مرکزی. در این خصوص کارشناسان اقتصادی معتقدند که دولت و رسانهها هیچگونه اطلاعرسانی درخصوص مؤسسات غیرمجاز نمیکنند.
ضمن اینکه سخنگوی قوه قضاییه نیز در یکی از نشستهای اخیر خود به این موضوع اشاره کرده و گفته بود که بانک مرکزی باید تخلف این مؤسسات را توسط رسانه ملی به اطلاع مردم میرساند. عدهای از افراد، پول و سرمایه زندگی خود را در مؤسسات به امانت میگذارند تا سود بیشتری نسبت به سایر بانکها دریافت کنند؛ غافل از اینکه مجریان مؤسسات با پول آنها به نزدیکان خود وام میدهند. به اعتقاد یکی از اقتصاددانان کشورمان، زمانی که مجازات بازدارندهای برای سودجویان وجود نداشته باشد و آنها را در پستو پنهان کنند، این چرخه همچنان ادامه دارد؛ بهگونهای که عاملان ایجاد مؤسسات اعتباری، پس از ورشکستگی دوباره به سراغ ایجاد تعاونی یا موسسه دیگری میروند. او میگوید: این اتفاق باید عمومیت پیدا کند و به مردم اطلاع بدهند. اگر به مردم کوچکترین اطلاعاتی از طریق رسانه ملی ارائه میشد، این تخلفات گستردگی پیدا نمیکرد. اگر دستگاههای نظارتی-قضایی مجازات بازدارنده را در نظر بگیرند، دیگر کسی در کشورمان هوس این کار به سرش نمیزند. مقام معظم رهبری، ۱۲ سال تکرار کرد که با فساد مبارزه کنید اما مسئولان توجهی نکردند.
مردم آگاه باشند
آنقدر جامعه گرفتار این گرداب شده است که بانک مرکزی از مردم درخواست کرده تا قبل از سپردهگذاری در هر بانک و یا موسسه اعتباری، با مراجعه به پایگاه اطلاعرسانی بانک مرکزی به نشانی www.cbi.ir از لیست بانکها و مؤسسات اعتباری مجاز، اطمینان پیدا کنند.
اقدامات بانک مرکزی از گذشته تاکنون
محمود بهمنی، رئیسکل بانک مرکزی، دوره قبل بارها از تصمیم به برخورد با این مؤسسات و ساماندهی آنها خبر داد اما تا آخرین روزهای حضورش در طبقه هفدهم ساختمان فیروزهای میرداماد، از تحقق این برنامه ناکام ماند. این روزها میزان اعتراضات سپردهگذاران مؤسسات مالی، بالا گرفته است و ولی ا… سیف، رئیسکل فعلی بانک مرکزی و تیم سیاستگذار پولی کشور، بیش از هر دستگاه دیگری برای تعیین و تکلیف هرچه زودتر سهامداران این موسسه در حال فعالیت هستند. اگر خبرهای چندسال اخیر را مرور کنید، متوجه خواهید شد که پیشتر نیز، مسئولان بانک مرکزی با دادن هشدارهایی، مردم را از سپردهگذاری در مؤسسات غیر مجاز منع کرده بودند اما به گمان برخیها، مقصر اصلی بانک مرکزی است و باید زودتر جلوی فعالیت این مؤسسات را میگرفت تا به سرعت رشد پیدا نکنند.
حالا بانک مرکزی میگوید سپردهگذاران باید صبر داشته باشند تا این مسئله مرحله به مرحله حل شود زیرا عدم شکیبایی مردم، میتواند زمینه سودجویی را فراهم کند. وقتی اقتصاد بهدرستی عمل نکند، یکشبه مؤسسات مالی به وجود میآیند که با دادن سودهای کلان مشتریان را گرفتار میکنند. حالا چرخ اقتصاد لنگ میزند و خیلی از کارخانهدارها به دلیل سودهای نجومی مؤسسات مالی، دست از کار کشیده و بسیاری سرگردان شدهاند. حالا دیگر رویای شیرین سودهای میلیاردی غیرمجازها به سرابی بدل شده است. آتشی که دود آن، تنها در چشمان سپردهگذاران رفته و روزگار بسیاری از آنها را همچون شب، تیر و تار کرده است. سپردهگذارانی که بسیاری از آنها به امید سود بیشتر، تمام سرمایه خود را در یک موسسه به یادگار گذاشتند و اکنون هیچ خبری از این سرمایه نیست.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
چرا هیچ چیز در مورد ثامن الائمه نمیگید؟ تکلیفش چی میشه؟انگار همه از حرف زدن در مورد این موسسه میترسن
موسسه ای مانند فرشتگان اگر به سپرده ای سود 27% داده است در عوض آن وامی با سود 33% پرداخت کرده است چرا مسئولین این را بیان نمی کنند ؟؟؟؟
بانک مرکزی با بی خردی خود هزاران نفر را متضرر و آواره کرده و سرمایه های آنان را به باد داده است. بانک مرکزی مردم را احمق فرض می کند، می گوید باید اموال موسسه فرشتگان به فروش برود تا پول سپرده گذاران موسسه کاسپین پرداخت شود! من پول خود را در مهرماه ۹۵ در شعبه موسسه ای با تابلو کاسپین و دفترچه پس اندازی با نام و مهر کاسپین (که دارای مجوز بانک مرکزی بوده است) به امانت گذاشته ام. معنی اینکه باید اموال فرشتگان به فروش برود تا پول مرا پرداخت کنند چیست؟ بانک مرکزی مثل کبک سرش را زبر برف کرده و واقعیت ها در صدور مجوز برای کاسپین و مسئولیت های خود را انکار می کند. ما سپرده گذاران زیر بار این ستم آشکار نمی رویم و در مقابل این کلاهبرداری سازمان یافته بانک مرکزی خواهیم ایستاد و به هر قیمتی شده پولمان را پس می گیریم.