«هیجانی رفتار کردن در فضای اقتصاد، یک آفت بسیار بزرگ است. اینکه مثلا شاهدیم با اندک افزایش قیمت ارز یا طلا، سیلی از مردم به سمت این بازارها هجوم می برند به هیچ عنوان نَه درست و نَه منطقی است.»
تحولات اقتصادی و یا آن دسته از رویدادهایی که بر مسائل اقتصادی اثرگذار هستند را دنبال کنند.
بانک اول، اقتصاد ایران در سال های اخیر فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده است. موضوعی که سبب شده تا اقتصاد و محاسبات و معادلات اقتصادی نیز از اهمیت قابل توجهی در زندگی مردم کشورمان برخوردار شوند و آن ها با دقت بیشتریدر این راستا مثلا شاهد بوده ایم که مردم برای حفظ ارزش پول خود و مصون ماندنِ آن از نوسانات قیمت ارز و کم ارزش شدن پول ملی، اقدام به سرمایه گذاری آن در بازارهای مختلف کرده و می کنند. با این همه، آنچه مهم است این نکته می باشد که عموم مردم کشورمان در حوزه اقتصاد، همچنون مردم دیگر کشورها، لزوما از تخصص برخوردار نیستند و این مساله می تواند برای آن ها و رفتارهای اقتصادیشان و نتایجی که به بار می آورند، ایجاد چالش کند.
از این رو، به طور کلی، افراد نَه فقط در ایران بلکه در اقصی نقاط جهان، بایستی از ارتکاب به 3 اشتباه بزرگ در قالب رفتارهای اقتصادی خود بپرهیزند. مواردی که در ادامه به آن ها اشاره می شود.
اولا، هیجانی رفتار کردن در فضای اقتصاد، یک آفت بسیار بزرگ است. اینکه مثلا شاهدیم با اندک افزایش قیمت ارز یا طلا، سیلی از مردم به سمت این بازارها هجوم می برند به هیچ عنوان نه درست و نه منطقی است و خود هم برای کشور مشکلزا است و هم نوعی تقاضای کاذب و مقطعی درست می کند که در ادامه راه می تواند خیلی زود معکوس شود و موجب ضرر کردن مردم شود. از این رو، در حوزه معادلات اقتصادی باید احساسی رفتار کردن را کنار گذاشت و در عوض، منطقی رفتار کردن را جایگزینِ آن کرد.
دوم اینکه هر کنش و رفتار اقتصادی باید نیم نگاهی جدی به آینده نیز داشته باشد. تردیدی نیست که نگاه های مقطعی، با کسب دستاوردهای مقطعی و محدود همراه خواهند بود و در ادامه راه می توانند خود چالش های جدی را برای افرادی ایجاد کنند که این قبیل دیدگاه ها و نگاه ها را اتخاذ می کنند. در سال های گذشته بارها شاهد بودهایم که مثلا یک نفر خانه خود را فروخته تا آن را در بورس یا بازار ارز سرمایه گذاری کند. اقدامی که به هیچ عنوان منطقی نیست و عاری از توجه به زندگی آینده افراد است.
نوع نگاهی که صرفا سعی در کسب سود در کوتاه مدت دارد و در نهایت چیزی جز ضرر و زیان سنگین نصیب افراد نمی کند. جدای از همه این ها، باید توجه داشته باشیم که نباید با پشتوانه کل داراییِ زندگی خود وارد معادلات ریسکی اقتصادی شویم.
و در نهایت سوم اینکه عموم مردم باید باور کنند که اقتصاد یک علم است و اساسا عوام در آن تخصصی ندارند. از این رو، شکل گیری این درک در برخی افراد که همه چیز را می دانند چندان منطقی نیست و باید در مسیر تصمیمات بزرگ اقتصادی زندگیشان، تا جای ممکن با افرادی که در حوزه علم اقتصاد تخصص دارند، مشورت کنند.
اقدامی که هم ریسک کنش های اقتصادی آن ها را کاهش می دهد و هم می تواند شانس کسب دستاورد و سود را برایشان افزایش دهد.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید