به گزارش بانک اول به نقل از تسنیم صبح امروز بعد از مدتها مجدداً عرضه سکه توسط بانک مرکزی آغاز خواهد شد. بانک مرکزی علاقهمند است همه تغییرات رخداده و شتابان چه در حوزه ارز چه در حوزه سکه را به عوامل فصلی مرتبط کند. اگرچه مدتهاست که عرضه سکه بهصورت قابل توجه رخ نداده اما تصور اینکه این حباب 200 هزار تومانی صرفاً ناشی از عدم عرضه است طبعاً خطاست، چرا تا به حال اینهمه تقاضا ناگهان وارد بازار نشده بود؟
واقعیت آن است که جمع دو واقعه فشار رو به بالایی را به قیمت سکه وارد آورده. نخست عدم اطمینان جدی در بازار ارز بهدلائل بنیادی و دوم کاهش دستوری و پیگیر نرخ سود اول در بانکها و بعد با اتخاذ مجموعهای از رویهها در بازار اوراق. درباره نرخ ارز بازار میداند که بانک مرکزی تا حداکثر توان برای کنترل شده بودن افزایش نرخ ارز تلاش خواهد کرد و سؤال غامضی که وجود دارد و به دهها عامل مختلف مربوط است آن است که؛ این شکل پلهوار صعود تا کی ادامه خواهد داشت؟ جمع این قطعی بودن افزایش ریسک و غیرقطعی بودن زمان تسلیم، باعث شده سرمایه بهسراغ داراییای برود که پگ به دلار است و ضمناً نرخ آن آنقدر برای بانک مرکزی حیاتی نیست که بخواهد یک جنگ تمامعیار بر سر آن داشته باشد.
اگر بپذیریم که آنچه در بازار سکه میگذرد اساساً به تقاضای مصرفی سکه بیارتباط است، نتیجه آن میشود که حجم نقدینگیای که بالقوه الآن آماده محافظت کردن منافع خود در بازار سکه، و بعد از تغییر شکل افزایش، در بازار ارز است، در خوشبینانهترین حالت ممکن حدود 600 هزار میلیارد تومان است که شامل سپرده کوتاهمدت و سود تولیدشده بعد از شهریور است. برای کنترل چنین تقاضایی چقدر سکه (و بعدتر چقدر ارز) باید فروخت؟ چند موج سفتهبازانه را میتوان با فروش فیزیکی یا حتی ورود در بازار آتی یا غیر از آن رد کرد؟ در سال ٩١ همه نقدینگیای که بانک مرکزی توانست بهوسیله سکه از بازار جمع کند به 20 هزار میلیارد نرسید و تازه در آن زمان عدد نقدینگی و طبعاً اجزای آن حولوحوش یکسوم اعداد فعلی بود.
باز بسیاری بهیاد دارند که همه صفهای پشت در بانک کارگشایی، همه فریادها، همه حضور بانک مرکزی با کدهای مختلف در بازار آتی بهاندازه افزایش نرخ بهره به بیست درصد در فرونشاندن التهاب اثر نداشت.
مدیران بانک مرکزی! با همه هزینهای که کاهش دستوری نرخ سود در زمانی بسیار اشتباه برای اقتصاد داشت، هنوز هم فرصت جبران هست. بهصورت غیررسمی به همه بانکها اجازه دهید نرخ بهره را بالا ببرند. آنچه امروز با افزایش پنجدرصدی نرخ بهره از لحاظ حفظ ثبات بازارهای مالی بهدست خواهیم آورد، فرداروز و بعد از تکمیل حلقه فشارها با ده درصد افزایش هم بهدست نخواهد آمد. این که پنج سال بعد از تابستان ٩١ باز هم همان مسیر آزمون و خطا را طیّ کنیم، نتیجهای بهتر را نخواهد ساخت.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
باسلام. بنده هم نظرم اینه که باید سود بانکی افزایش بدن تا پولهای سرگردان به سمت حباب سکه نرود . برای رونق تولید باید اشتغال ایجاد کرد با منابع بانکی که از سپرده ها جمع میشود کارخانه های بزرگ و قابل رقابت نه با کاهش نرخ سود