به گزارش بانک اول به نقل از ایبنا فعالیتهای قرضالحسنه در اقتصاد ایران دارای سابقهای گسترده بوده به طوری که هم پیش از انقلاب اسلامی و هم پس از آن مورد توجه عموم مردم بوده است.
با این حال، توسعه فعالیتهای قرضالحسنه پس از انقلاب با سرعت بیشتری همراه شده است؛ چرا که حمایت از فقرا و گروههای پائین یکی از مهمترین ویژگیهای نظام اقتصادی اسلام محسوب میشود.
بر این اساس، در عمل انواعی از تسهیلات قرضالحسنه به شکلهای گوناگون مصرفی و تولیدی در کشور ارائه و طرحهای مختلفی نیز جهت ارائه تسهیلات قرضالحسنه به افراد نیازمند اجرایی شده است.
یکی از انواع مدلهای قرضالحسنه که در شبکه بانکی کشور و خارج از آن اجرایی شده، اعطای تسهیلات به شرط سپردهگذاری است که به نظر میرسد از منظر بانکداری اسلامی نیازمند ارزیابی میباشد.
در تحلیل این موضوع به نظر میرسد لازم است حداقل باید بین دو شیوه اجرایی تفاوت قائل شد و هر یک تحلیل خاص خود را میطلبد. در ادامه به تببین این دو شیوه پرداخته میشود.
الف- اعطای وام بدون شرط سپردهگذاری
در این تصویر حقوقی بانک یا موسسه اعتباری بر اساس عقد قرض نسبت به دریافت سپرده از مشتریان اقدام میورزد و در ذیل آن هیچ نوع تعهد حقوقی یا شرطی مبنی پرداخت قرض متقابل درج نمیکند. اما به لحاظ عملی رویه بانک آن است که به افراد سپردهگذار تسهیلات قرضالحسنه پرداخت میکند.
با این حال در این جا بانک یا موسسه اعتباری صرفا تعهد اخلاقی مبنی بر عمل به رویههای موسسه جهت پرداخت قرضالحسنه دارد و هیچ نوع تعهدی قراردادی نه به صورت صریح و نه به صورت ضمنی وجود ندارد.
بر این اساس، اگر موسسه پس از سپردهگذاری مشتری به هر دلیل از پرداخت تسهیلات قرضالحسنه ناتوان شود و یا اینکه میزان آن از مقداری که معمولا پرداخت میشود کمتر باشد، مشتری حق هیچ گونه اعتراضی را نخواهد داشت.
به لحاظ فقهی، به دلیل آنکه در این جا شرط یا تعهدی در سپردهگذاری بر اساس عقد قرض مبنی بر دریافت تسهیلات قرضالحسنه وجود ندارد، لذا نمیتوان این مورد را از مصادیق ربای قرضی محسوب کرد.
ب- اعطای وام با شرط سپردهگذاری
در این تصویر حقوقی رابطه بین مشتری و بانک یا موسسه اعتباری بر اساس «عقد قرض مشروط» ساماندهی میشود.
بدین معنی که در قرارداد سپردهگذاری، بانک یا موسسه متعهد میشود که پس از گذشت مدتی نسبت به پرداخت وام قرضالحسنه اقدام ورزد. این شیوه مصداق کاملی از زیاده مشروط در عقد قرض (ربای قرضی) بوده و بر اساس نظر تمامی فقها و مراجع تقلید شیعه و اهل سنت جایز نیست.
با این حال در عمل کمتر صراحتا شرط پرداخت قرض در قراردادها ذکر میشود؛ اما شرط قرعهکشی درج میگردد. به این معنی که هر چند بانک یا موسسه خود را متعهد به پرداخت قرضالحسنه در زمانی خاص نمیکند، اما به لحاظ حقوقی متعهد است که نسبت به انجام قرعهکشی در تاریخهای از پیش تعیین شده اقدام نماید و اگر نام مشتری انتخاب شود، نسبت به پرداخت قرض تعهد پیدا میکند.
در این جا نیز به دلیل آنکه شرط قرعهکشی به لحاظ عرفی مازاد محسوب میشود، لذا ادله حرمت ربای قرضی شامل این تصویر نیز میشود زیرا در اینجا مشتری منابع خود را به بانک یا موسسه اعتباری قرض میدهد مشروط بر اینکه در قرعهکشی شرکت داده شود؛ که این شرط، زیاده محسوب شده و قابل پذیرش نیست.
سید مجید حسینی؛ صاحبنظر پولی و بانکی
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید