به گزارش بانک اول به نقل از ایبنا بازار مشتقات ارزی، یکی از بازارهای نوین مالی محسوب میشود که در مدیریت انتظارات عموم ذینفعان و پوشش ریسک نوسانات نرخ ارز نقش مهمی دارد. وجود این بازار سبب میشود تا اشخاصی که در آینده جهت پوشش نیازهای خود به ارز نیاز دارند (مانند واردکنندگان کالاها و خدمات) و همچنین سفتهبازارن بتوانند به جای خرید ارز به صورت فیزیکی و ایجاد اخلال در برنامههای اقتصادی، اوراق مشتقه ارزی را خرید و فروش کنند.
بانکهای مرکزی و بانکهای تجاری، از جمله اصلیترین ذینفعان حاضر در بازار مشتقات ارزی محسوب میشوند. بانکهای مرکزی در اکثر کشورها بر اساس قانون، به عنوان بازارساز و بازیگر عمده در بازار ارز حضور دارند و لذا تلاش میکنند تا با حضور فعال در بازار مشتقات ارزی، در مسیر هدایت نرخ ارز به سمت اهداف تعیین شده حرکت کرده و با این کار از ایجاد نوسانات ناگهانی در بازار ارز جلوگیری کنند.
مسلما عدم دسترسی بانک مرکزی به بازار ابزارهای مشتقه ارزی، منجر به آن خواهد شد تا بانک مرکزی مستقیما از ذخایر ارزی خود جهت مدیریت بازار ارز استفاده کند. به عبارت دیگر، در صورتی که بیثباتی در بازار ارز ایجاد شود، بانک مرکزی مجبور خواهد شد تا با خرید و فروش نقدی ارز، بازار را تحت کنترل درآورد.
انجام این کار در عمل بسیار مشکلتر از مدیریت بازار با استفاده از ابزارهای مشتقه است. زیرا، برای خرید ابزارهای مشتقه، صرفا نیاز به حجم کمی از منابع است؛ اما برای خرید و فروش نقدی ارز، لازم است کل منابع توسط بانک مرکزی تامین شود. علاوه بر این، بانکهای مرکزی معمولا بدنه کارشناسی قوی دارند و این به آنها کمک میکند تا بتوانند پیشبینیهای بهتری از وضعیت آتی بازار ارزهای گوناگون داشته باشند. این پیشبینی میتواند در اتخاذ موقعیتهای مناسب در بازار مشتقه، بسیار دارای اهمیت باشد.
البته نباید فراموش کرد که هدف اصلی بانک مرکزی از ورود در بازارهای مشتقه ارزی و انجام خرید و فروش ابزارهای مشتقه، به هیچ عنوان کسب سود نبوده و هدف نهایی تامین وظایف بانک مرکزی مانند حفظ ثبات بازار ارز و دستیابی ثبات مالی است.
علاوه بر بانکهای مرکزی، بانکهای تجاری نیز به صورت جدی در بازار ابزارهای مشتقه ارزی حضور دارند. البته بر خلاف بانکهای مرکزی که انگیزه اصلی ورودشان در خرید اوراق مشتقه، حفظ ثبات بازار ارز از منظر اقتصاد کلان است، بانکهای تجاری به طور عمده با هدف پوشش ریسک (و در مواردی کسب سود) در این بازار حضور پیدا میکنند.
در واقع، اصلیترین و مهمترین هدف قابل تصور برای بانکهای تجاری جهت حضور در بازار مشتقات ارزی، مدیریت ریسک تغییرات قیمت ارز در آینده است. زیرا بانکهای تجاری معاملات ارزی گوناگونی با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی دارند که در تمامی آنها خطر افزایش قیمت ارز در آینده، همواره بانکها را تهدید میکند.
به عنوان مثال، بانک تجاری میتواند از یک طرف با چند مشتری قرارداد سپردهپذیری ارزی تدوین کرده و ضمن دریافت دو میلیون دلار، معادل ریالی آن را به مشتریان تحویل دهد. از طرف دیگر، به آنها تعهد میدهد که چهار ماه دیگر، در قبال دریافت معادل ریالی، یک میلیون دلار بپردازد. در ادامه، بانک تجاری جهت مدیریت ریسک افزایش نرخ ارز، یک قرارداد تهاتر ارزی با بانک مرکزی تدوین کرده و دلار را در اختیار بانک مرکزی قرار میدهد و معادل ریالی آن را دریافت میکند. از طرف دیگر، بانک مرکزی متعهد میشود در سررسید، ارز یاد شده را به قیمتهای مشخص به بانک تجاری تحویل دهد.
در پایان لازم به ذکر است که یکی از اصلیترین مشکلات بخش تولید و سرمایهگذاری در اقتصاد کشور مشخص نبود مسیر آتی نرخ ارز است؛ به نحوی که حتی تعیین نرخ ارز برای یک ماه آینده نیز امکانپذیر نیست و این ریسک سیستمی، میتواند برنامههای تولیدکنندگان و سرمایهگذاران را با چالش جدی مواجه سازد. این در حالی است که بانک مرکزی میتواند به جای تزریق نقدی ارز در بازار به صورت گسترده، با حجم بسیار کمتری از منابع نسبت به راهاندازی بازار مشتقات ارزی اقدام کند. مسئلهای که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه جهت پوشش ریسک نوسانات ارز مورد استفاده واقع شده است.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید