به گزارش بانک اول به نقل از مهر دلار از مرز ۵ هزار تومان گذشت وشاید این مهمترین خبر اقتصادی در روزهای ابتدای ۹۷ و بعد از تحلیل شعار سال که توسط مقام معظم رهبری نام گذاری شده باشد. اینکه عوامل خارج از کشور چه مقدار در این التهاب قیمت سهیم هستند، موضوعی است که به موقع خود باید آن را تحلیل کرد اما مسئله اصلی در این گزارش بازیگران و عوامل موثر داخلی در موضوع ارز است.
مهمترین عامل تاثیر گذار در موضوع ارز را می توان بانک مرکزی دانست؛ بر اساس ماده ۱۱ قانون پولی بانکی کشور مصوب تیرماه سال ۱۳۵۱ بانک مرکزی متولی تنظیم سیاست های مالی و حفظ و ارتقای واحد پولی کشور است. در هنگام بالا رفتن قیمت دلار افکار عمومی بیشتر تقصیر ها را از جانب بانک مرکزی می دانند زیرا افکار عمومی معتقد هستند که بانک مرکزی با توجه به در اختیار داشتن ارز و پخش آن در بازار می تواند بامدیریت بهتر و نظارت بیشتر از ملتهب شدن بازار ارز جلوگیری کند.
ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی اوایل بهمن ماه سال گذشته با اشاره به اینکه اکنون شاخصهای کلان اقتصادی اعم از تورم و رشد اقتصادی در وضعیت مناسبی قرار دارند، گفته بود: در کنار آن درآمدهای ارزی نسبت به گذشته وضعیت خوبی دارند، به طوری که صادرات نفت نسبت به سال قبل افزایش دارد و قیمت هر بشکه آن به دامنه ۷۰ دلار رسیده است، بنابراین دلیلی وجود ندارد در بلندمدت وضعیت ارزی دچار نوسان شود.
سیف با بیان اینکه بانک مرکزی به طور طبیعی فضای موجود و نوسان بازار را کنترل میکند، اظهار کرده بود: قیمت ارز در دو ماهه پایانی سال که اکنون وارد آن شدهایم، روندی کاهشی در پیش میگیرد.
وی در رابطه با سرمایهگذاری در بازار ارز و خرید دلار نیز توضیحاتی داشت و گفته بود: سرمایهگذاری در نرخ ارز به هیچ عنوان نمیتواند توجیه اقتصادی داشته باشد. کسی که منابع خود را به ارز تبدیل میکند، ضرر خواهد کرد.
اما مهمترین بخش سخنان رئیس کل بانک مرکزی توصیه به مردم بود که گفته بود: مردم ریسک و خطر موجود در بازار ارز را نپذیرفته و به سمت سرمایهگذاری امن حرکت کنند، هرچند که به طور حتم به زودی بازار در فضایی آرام حرکت میکند.
آقای رئیس علت صحبت هایش را نیز در همایش بانکداری اینگونه توضیح داد: به مردم به هیچ عنوان توصیه نمی کنیم تا در بازار ارز سرمایه گذاری کنند، چرا که تجربه نشان داده طی سال های گذشته سرمایه گذاری در خرید ارز هیچ گاه سودآور نبوده است به این معنا که اگر فردی پول خود را در نظام بانکی با همان نرخ های مصوب سپرده گذاری کرده بود، طی پنج سال گذشته ۸۰ درصد سود کرده بود؛ در حالی که از سال ۹۲ تاکنون افزایش نرخ ارز تنها ۵۰ درصد بوده است، بنابراین سرمایه گذاری درخرید ارز به هیچ عنوان سودآور نیست.
لبته وعده های ارزی، محدود به رئیس کل بانک مرکزی نبود؛ حسن روحانی، رئیس جمهور هم در نشست خبری اش در بهمن ۹۶ گفته بود : قیمت ۴۸۰۰ تومانی نرخ ارز را متعادل نمی بینم و باید به تعادل برسد. اگر نرخ ارز بالاتر از هفته های پیش است لزوما دلایل اقتصادی و تجاری ندارد. چون در تامین ارز و مخارج ارزی، تراز ما مثبت است و درآمد ارزی ما بیش از مخارج ارزی ماست. مضاف بر اینکه دولت کسر بودجه ندارد که بخواهد نرخ ارز را تغییر دهد. اگرچه در سالهای گذشته در چنین ماههایی مشکلاتی داشتیم. این موضوع دلایل تبلیغاتی دارد... می خواهم مردم را به آینده امیدوار کنم. آینده ما حتما بهتر خواهد بود. ۳۰ هزار میلیارد دلار فاینانس خارجی در اختیار داریم. تصمیماتی اتخاد شده که بخشی از ان را رییس بانک مرکزی اعلام کرده و مواردی نیز در آینده اعلام خواهد شد.
وی تاکید کرده بود: به مردم توصیه می کنم که در این مسیر پر ریسک قدم برندارند و از مسیرهای دیگری برای حفظ مایملکشان استفاده کنند. امیدوارم مردم به توصیه های بانک مرکزی توجه کنند تا ضرر نکنند.
باوجود همه این صحبت ها و وعده ها، اما قیمت ارز در روزهای آغازین امسال، راه دیگری در پیش گرفت و برای دومین بار طی سه ما ه گذشته، مرز ۵ هزارتومان را پشت سر گذاشت.
حسن روحانی وقتی به مردم آمار برای گزارش عملکرد می دهد باید نتایج آن را نیز اعلام کند وقتی که می گوید ۳۰هزار میلیارد فاینانس در کشور انجام می شود، تلقی همگان این است که به صورت علمی و به دور از سیاسی کاری در علم اقتصاد می گویند آورده ای برای کشور بوده که مطمئنا نتایج مثبتی داشته اما متاسفانه آمار وارقام ارائه شده، تنها برای گزارش دادن خوب بوده و کارکرد دیگری در اقتصاد و صنعت کشور نداشته است. به هر حال وقتی دو شخص عالی رتبه کشور وعده متعادل شدن قیمت و همچنین تعدیل آن را می دهند، انتظار است که این مصاحبه ها و اطمینان خاطر دادن به مردم به پشتوانه بررسی های کارشناسی باشد و حالا که نتایج آن معکوس شده، مردم انتظار توضیح دارند که علت این نوسان تاریخی چیست
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید