به گزارش بانک اول به نقل از ایبنا قبل از بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸، مهترین وظایف بانک مرکزی اجرای سیاست پولی و ایجاد ثبات مالی بود. اما پس از بحران، مدیریت ریسک در بانک مرکزی و ممانعت از ایجاد ریسک سیستماتیک برای آن دارای اهمیت خاصی است. مدیریت ریسک یکی از بخشهای مستقل در بانک مرکزی با منابع مستقل در جهان در حال گسترش است.
بر اساس ادبیات نظری تنوع در سبد دارایی و بدهی بانک مرکزی، آن را با ریسکهای مختلفی مواجه میسازد. ریسکهای پیشروی بانک مرکزی به پنج گروه ریسکهای عملیاتی، استراتژیک، پروژه، مالی و شهرت قابل تقسیم است. البته در بسیاری از بانکهای مرکزی دنیا نظیر بانک مرکزی فرانسه، ریسک پروژه، بخشی از ریسک عملیاتی است. ریسک شهرت نیز ریسک جامعی است که مشتمل بر هر چهار گروه ریسک عملیاتی، استراتژیک، پروژه و مالی است.
بنابراین با توجه به ترکیب دارایی و بدهی بانکهای مرکزی طراحی مکانیسم شناسایی ریسکهای پیشروی بانک مرکزی و مدیریت مکانیسم انتقال آن دارای اهمیت است. البته باید اذعان نمود، از الزامات مدیریت ریسک موفق در بانکهای مرکزی ایجاد استقلال مالی بانک مرکزی و تجدید نظر در ساختار حاکمیت شرکتی آن است.
بر اساس اسناد منتشر شده توسط صندوق بینالمللی پول، شش اصلی در ایجاد ساختار مدیریت ریسک در بانکهای مرکزی باید مورد توجه قرار گیرد. استقلال واحد مدیریت ریسک، جداسازی حوزه سیاست از حوزه سرمایهگذاری بانک مرکزی (نقش مدیریت ریسک)، شفافیت و پاسخگویی، کفایت منابع، مسئولیت تقسیم ریسک، فرهنگ مدیریت ریسک.
بین مدیریت ریسک در بانکها و بانکمرکزی تفاوت وجود دارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اهداف غیر مالی: اهداف بانک مرکزی متفاوت از اهداف بانکها است. بانکها بهدنبال ایجاد ارزش برای سهامداران خود هستند. این جهت گیری به طور کامل توجیه می کند که تمام حوادث عملیاتی، حتی آنهایی که به جنبههای کیفی مانند شهرت یا کیفیت خدمات مرتبط هستند، در نهایت باید در ارزش مالی در معرض خطر محاسبه شوند. بنابراین مدیریت ریسک عملیاتی در بانکها میتواند و باید بر مبنای روشهای مقداری باشد.
در مقابل، اهداف و داراییهای مهم بانکهای مرکزی دارای ماهیت غیر مالی هستند و الزامات قانونی و نهادی خاص برای آنها وجود ندارد. از آنجا که تأثیرات شدید رویدادهای ریسک عملیاتی بانک مرکزی را نمیتوان به صورت پولی سنجید، بانکهای مرکزی تمایل طبیعی و کاملاً قانونی برای تأکید بر رویکردهای کیفی دارند. مسلماً، در مورد برخی از موارد ریسک عملیاتی نظیر ریسک ناشی از تراکنشهای بانکی را میتوان بهصورت کمی سنجید با این حال، در پایان روز، بانک مرکزی با ریسکهایی که ماهیت کیفی دارند مواجه میشود.
ارزشها و انگیزههای غیر انتفاعی: دومین تفاوت بین ماهیت ریسک در بانکهای مرکزی و بانکهای تجاری، در ماهیت پایه سیستم ارزشها و مشوقها است. الزامات جدید مانند بازل II که باعث تشویق بانکهای بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در طراحی چارچوب و پیادهسازی سیستمهای مدیریت ریسک میشود.
با این حال، سیستمهای ارزشی و انگیزشی بانکداران مرکزی دارای ماهیت متفاوت است، هیچ الزام قانونی و نهادی برای طراحی مکانیسم مدیریت ریسک وجود ندارد. بلکه بانکهای مرکزی صرفاً بنا به ارزشهای غیر انتفاعی خود را ملزم به طراحی مکانیسم مدیریت ریسک میکنند.
در کشور ما، بانک مرکزی بنا به ماهیت فعالیت خود، با انواع ریسکهای مالی و غیر مالی مواجه است. در این راستا، برای اندازهگیری و مدیریت ریسکهای پیشرو، اداره مدیریت ریسک تشکیل شده است. اداره مدیریت ریسک زیر مجموعهای از بخش مدیر کل حسابرسی و ریسک است. علیرغم وجود قدمت مدیریت ریسک در بانکهای مرکزی دنیا، مدیریت ریسک در بانک مرکزی، دوران نوپایی خود را طی میکند.
بنابراین هنوز طراحی چارچوب مناسب آن نیازمند بازنگری در ماهیت استقلال این واحد و نوع تأمین مالی آن است. در این راستا، بررسی نمونههای موفق در دنیا میتواند به طراحی مکانیسم مناسب مدیریت ریسک کمک نماید.
در پایان پیشنهاد میشود، بخش مدیریت ریسک بانک مرکزی کشور، مکانیسم مناسب شناسایی ریسکهای پیشروی بانک مرکزی را طراحی و مدیریت نماید. به همین منظور بهرهمندی از تجارب موفق نظیر تجربه کشورهای توسعهیافتهای نظیر بانک مرکزی کانادا، آلمان، فرانسه و کشورهای در حال توسعه نظیر، ترکیه و کویت میتواند راهگشا باشد.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید