به گزارش بانک اول به نقل از تسنیم آشفته بازار هفتههای اخیر بازار ارز و سکه، سئوالات متعددی را در ذهن مردم ایجاد کرده است که آیا سیاستهای دولت، میتواند در نهایت وضعیت این دو بازار را سامان دهد یا خیر و یا اینکه منشأ تلاطم بازار سکه و ارز از کجا آغاز میشود.
اینکه دولتهای قبلی و دولت کنونی در شرایط مختلف تلاش خود را برای ساماندهی بازار سکه و ارز به کار گرفتند شکی نیست اما با نگاهی به وضعیت این بازارها در سالهای اخیر میتوان دید که سیاستهای اقتصادی و ارزی هر کدام از دولتها تنها توانسته است در مقاطع زمانی کوتاه، بازار سکه و ارز را سامان دهد و اینجاست که به جای پرداختن به سیاستها، بیش از پیش به راهبردی اصلی توجه داشت، راهبردی که بتوان با آن، سیاستهای اقتصادی در بازار سکه و ارز را پیاده و وضعیت کنونی بازار سکه و ارز را سامان داد.
در این میان، نمایندگی خبرگزاری تسنیم در اصفهان با همکاری سازمان بسیج اساتید و بسیج رسانه استان اصفهان، میزگرد ارز و اقتصاد مقاومتی را با حضور 2 تن از اقتصاددانان کشورمان برگزار کرد، دکتر محمد واعظ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و دکتر محمدرضا حیدری اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و دبیر کارگروه اقتصاد مقاومتی بسیج اساتید استان اصفهان میهمانان این نشست تخصصی بودند.
در ادامه متن گفتوگوی خبری با دکتر محمد واعظ، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان را از نظر میگذرانید:
تسنیم:در مقدمه بحث ارز و اقتصاد مقاومتی، راهبردها و سیاستهای به کار گرفته شده از سوی دولتهای مختلف، در ساماندهی بازار ارز را چگونه ارزیابی میکنید؟
واعظ: امروزه نخبگان و دغدغهمندان اقتصاد کشور، اقتصاد نفتی و اقتصاد دولتی را به عنوان 2 ویژگی منفی اقتصاد ایران معرفی میکنند، مهمترین مسألهای که یک ساختار اقتصاد نفتی دولتی دارد این است که ادامه حیات آن یا غیر ممکن است و یا با چالشهای جدی رو به رو است، چراکه اولاً این ساختار اقتصادی وابسته است و قدرت تأثیرپذیری از اقتصادهای مسلّط را دارد.
دوم اینکه این ساختار اقتصادی در درون خودش تمایلی به گسترش و توسعه دارد، شبیه به یک سلول سرطانی که اگر جلوی این گسترش و توسعه به دلیلی گرفته شود، آثار منفی آن در محیط اقتصادی ظاهر میشود؛ برای مثال یکی از مشکلاتی که به صورت ملموس برای فارغالتحصیلان دانشگاهی میبینید این است که آنان نمیتوانند پس از تحصیل، در بخش دولتی مشغول به کار شود، در حالیکه 20 سال قبل، اینگونه نبود و هر کسی، پس از پایان تحصیلات، جذب دستگاههای دولتی میشد.
اگر به 50 سال قبل مراجعه کنیم، با وجود اینکه تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی کم بود اما قدرت جذب بخش دولتی برای به کارگیری فارغالتحصیلان پایین بود و معضل اشتغال فارغالتحصیلان در سال 1349 و 1350 وجود داشت، اما در فاصله سالهای 1351 تا 1377 با افزایش قابل توجه قیمت نفت و به دنبال آن افزایش قدرت هزینه کردن دولت، قدرت جذب فوق العادهای برای جذب فارغالتحصیلان دانشگاهی در بخش دولتی شکل گرفت.
فارغ از اینکه افزایش بروکراسی خوب یا بد است و یا اقتصادی یا غیراقتصادی است، باید دید که بزرگ شدن بروکراسی دولت توسط افزایش جذب فارغالتحصیلان دانشگاهی، به صورت درونی پویا است یا خیر؟
پاسخ این است که رشد این بروکراسی، یک رشد درونزا و قائم به ذات نیست چراکه تا زمانی که افزایش درآمد نفت وجود دارد، این بروکراسی میتواند گسترش پیدا کند، اما در بلند مدت که این افزایش درآمد نفت، امکان پذیر نیست و مانع از گسترش این بروکراسی میشود و جذب فارغالتحصیلان کاهش یا متوقف میشود.
تسنیم: اصولاً اقتصاد نفتی دولتی چه معایب دیگری دارد که میتواند تاثیر سوء بر تصمیمات کلان پیرامون جامعه داشته باشد؟
واعظ: اقتصاد نفتی دولتی، اساساً اقتصاد قائم به ذات نیست یعنی نمیتواند مثل یک موجود زنده طبیعی، حیات داشته باشد و در مسیر حیات با وقفه یا توقف مواجه میشود، همانند موضوع بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی که در سایر کشورهایی مثل عربستان که اقتصاد نفتی دارند، نیز وجود دارد؛ این کشور جمعیت کمتری نسبت به ایران و درآمد نفتی بیشتری دارد اما با مشکل اشتغال فارغالتحصیلان مواجه است.
در حقیقت اقتصاد نفتی دولتی مثل مسئله بنگاههای مالی است که از طریق ایجاد بدهیهای فزاینده میخواهد ادامه حیات دهد، مثلاً در اصفهان در سال 82 و 83، قرضالحسنههای بزرگی همچون آل طه با بحران مواجه شدند، چراکه قاعده عملیاتی این بنگاهها اینگونه بود که قائم به ذات نبودند، آنان میتوانستند در سایه افزایش بدهی در طی زمان، ادامه حیات دهند، یک اقتصاد نفتی دولتی به همین شکل است.
حالا برای برطرف کردن مشکلات اقتصاد نفتی همچون مشکلات بازار ارز و طلا دو راهکار پیش رو داریم؛ یکی اینکه اینگونه مشکلات را ذیل ساختار اقتصاد نفتی و دولتی برطرف کنیم و یا اینکه و یا اینکه به صورت موردی برای مسئله ارز چاره اندیشی کنیم.؛ چاره اندیشی برای مسئله ارز ذیل ساختار اقتصاد نفتی، یک تحلیل ارزشمند است اما در مقابل، متأسفانه عدهای به صورت آگاهانه و غیر آگاهانه با پذیرش صریح و یا ضمنی ساختار اقتصاد نفتی دولتی میخواهند برای مسائل منفی این اقتصاد همچون بیکاری فارغالتحصیلان و یا افزایش نرخ ارز چاره اندیشی کنند.
تسنیم:جایگاه اقتصاد مقاومتی در این میان، کجاست؟
واعظ: اقتصاد مقاومتی به عنوان یک راهبرد مطرح است و میخواهد بر مسائل و مشکلات اقتصاد کشور را به صورت ریشهای برطرف کرده و این مشکلات را ذیل اقتصاد نفتی بررسی کند، اقتصاد مقاومتی در حقیقت میخواهد اساس حیات این اقتصاد را متحول کند و پیشرفت را به همراه داشته باشد.
تسنیم:آیا سیاستهای دولت توانسته است بازار ارز و سکه را ساماندهی کند؟
واعظ: اگر چه قیمتها در بازار ارز و سکه، روند افزایشی داشته اما این روند به صورت هموار نبوده است، مثلاً در مقطعی که سیاست ارزی جدید دولت اعلام شد به یک باره نرخ ارز، افت کرد و پس از آن، افزایش پیدا کرد، در مسیر افزایش نیز، وقفههای زیادی وجود داشت، بازار طلا و سکه همین حالت را دارد، برای مثال سکه، هفته قبل افت قیمت داشت، این هفته شاهد افزایش قیمت هستیم.
این نوسانات نتیجه این است که نیروهای عرضه و تقاضا در بازار، هر دو، در حال فعالیت هستند، به این معنا که از طرفی، عاملی در اقتصاد سبب افت تقاضا میشود به دنبال آن عاملی سبب افزایش تقاضا برای طلا یا ارز میشود. مثلاً دولت یا مقام ارزی آن یعنی بانک مرکزی، اعمال سیاست میکند و نیرویی در بازار در مسیر کاهش نرخ ارز وقیمت طلا به وجود میآید و همزمان نیرویی خلاف آن وارد میشود.
اما باید دانست که منشأ این نیروی خلاف کجاست که میتوان این نیروی خلاف را به عنوان حمله ارزی نامگذاری کرد، اگر چه این نیرو توسط فعالان معمول بازار وارد شود اما محل سازماندهی این نیرو و خط مشی دهی به این نیرو، در یک جای دیگری است که امروزه به آن معاونت خزانه داری آمریکا به عنوان اتاق جنگ اقتصادی اطلاق میشود.
تسنیم: در نهایت، سیاستهای اجرا شده، برای ساماندهی بازار ارز مؤثر بوده است؟
واعظ: نه میتوانیم بگوییم که سیاستهای مقام ارزی بی اثر بوده است چراکه در کوتاه مدت اثر داشته است و نه نمیتوان گفت که این سیاستها موفق بوده است، چراکه شاهد تلاطمهای بسیاری هستیم، باید به این فکر کنیم که چرا این الگوی سیاستی نتوانسته روند قیمت در این 2 بازار را تحت تأثیر قرار دهد؟ باید اندیشید که آیا ما با این راهبرد میتوانیم، روند را تغییر دهیم یا اینکه باید راهبرد تغییر کند و در ذیل راهبرد جدید، اعمال سیاست صورت بگیرد؟
تسنیم: منظور شما این است که ما نیاز به یک راهبرد جدید داریم تا سیاستهای اقتصادی، نتیجه بخش شود؟
واعظ:برای واضحتر شدن موضوع و اینکه ما نیازمند راهبرد هستیم تا سیاستها نتیجه بخش شود، مثالی از جنگ تحمیلی میزنم؛ چند ماه که از جنگ تحمیلی گذشت در همان سال 59، عملیات بزرگ ضد حمله علیه عراقیها که صورت میگرفت که عمدتاً ناکام شد، البته برخی از این عملیاتها موفق بود، از یک طرف دشمن متوقف شده بود اما امکان پس زدن دشمن وجود نداشت، چرا؟ پاسخ این سئوال یک پاسخ ساده و مهم است، چون راهبرد دفاعی ایران در آن زمان، راهبردی مؤثری برای عقب زدن دشمن نبود، توضیح اینکه؛ تا زمانی که بنی صدر فرماندهی کل قوا را بر عهده داشت، راهبرد نظامی ایران در عملیاتهای بزرگ، مبتنی بر جنگ کلاسیک بود که اجرای آن، نه با بنیه تجهیزاتی نیروهای مسلح و نه با بنیه ارضی ما تناسب داشت و نه برای دشمن ناشناخته نبود و همین موضوع سبب شده بود تا جنگ گره بخورد.
شهید حسن باقری یکی از نوابغ نظامی ایران است، ایشان با توجه به اخلاص، استعداد فوق العاده و اشراف اطلاعاتی، در تابستان 1360 چند ماه روی این موضوع که چگونه با دشمن بجنگیم، فکر کرد و به این نتیجه رسید که باید راهبرد دفاعی ما از کلاسیک به یک راهبرد متناسب با مقدورات و توانمندیهای خودی تعریف شود، توانمندیهایی که غیر قابل خثنی شدن توسط دشمن باشد مثل نیروی انسانی پر انگیزه مبتکر.
اگر دقت کنید میبینید که سلسله عملیاتهایی که از پاییز 60 تا بهار 61 صورت گرفت مبتنی بر همین تغییر راهبرد بود که نتیجه خوبی داشت و صحنه جنگ، تغییر اساسی پیدا کرد؛ دشمن تقریباً از خاک ایران بیرون زده شد.
امروز در عرصه اقتصاد، ما به 2 شکل میتوانیم با مسائل اقتصادی رو به رو شویم، یکی این که میتوانیم به صورت موردی برای مسائل چاره اندیشی کنیم، یعنی برای مشکل ارز سیاستهایی را به کار بگیریم که البته این کار بد نیست اما مهم این است که برطرف کردن اساسی این مسائل، ابتدا به تأملات راهبردی نیاز داریم، این تأملات باید مبتنی بر پیگیری اقتصاد مقاومتی باشد تا بتوان به صورت اساسی صحنه اقتصاد را متحول کنیم، در غیر این صورت حداکثر پیشرفت ما، توقف پیشرفت دشمن در عرصه اقتصاد است.
تسنیم: این تغییر راهبرد چگونه، صورت میپذیرد؟
واعظ:تغییر راهبرد با تغییر تفکر امکان پذیر است، اما در شرایط کنونی باید از ظرفیتهای این دولت، به میزان توانایی دولت انتظار داشته باشیم یعنی در این حد که پیشروی دشمن را متوقف کنیم.
تسنیم:مکانیسم تعیین نرخ ارز در کشور چگونه است؟
واعظ:نرخ ارز تحت تأثیر عرضه و تقاضا تعیین میشود؛ ممکن است بانک مرکزی، حجم زیادی موجودی ارزی داشته باشد و یا تقاضای زیادی به صورت بالقوه در حوزه ارز وجود داشته باشد، بخشی از این موجودی ارزی که برای فروش به بازار ارائه میشود و بخشی از تقاضا که به فعلیت میرسد، محیط بازار ارز را تشکیل میدهد، مثلاً ممکن است بانک مرکزی 50 میلیارد دلار ذخایر ارزی داشته باشد، اینکه نرخ ارز امروز چقدر است به این بستگی دارد که مقدار ارزی که بانک مرکزی برای فروش عرضه میکند، چقدر است.
رفتارهای عرضه و تقاضاکنندگان ارز، روند افزایشی نرخ ارز را شدت میدهد
روند نرخ ارز وقتی رو به افزایش میرود، انتظار افزایش قیمت ارز در میان عرضه کنندگان ارز شکل میگیرد و در عرضه ارز خود تأخیر میاندازند، مثلاً یک بنگاه پتروشیمی مقداری ارز به دلیل صادرات در اختیار دارد، اگر این بنگاه احساس میکند که فردا نرخ ارز بیشتر از امروز است و اگر بتواند موجودی ارز خود را به بازار عرضه نکند، زمان عرضه ارز را به تأخیر میاندازد، در چنین شرایطی، عکس این رفتار برای تقاضا کنندگان ارز اتفاق میافتد، یک بنگاه تولیدی، برای واردات مواد اولیه خود نیازمند ارز است، اگر بداند که نرخ ارز فردا افزایش مییابد، در تقاضا شتاب ایجاد میکند.
تأخیر در عرضه و سرعت بخشیدن به تقاضا، سیر افزایشی نرخ ارز را شدت میبخشد، بنابراین تغییر شرایط بازار ارز در ابعادی، باید به صورت دستوری باشد یعنی در این چنین مواقعی، نمیتوان بازار را به حال خود رها کرد، چون که انتظارات افزایش نرخ ارز شکل گرفته شده بین عوامل بازار، موجهایی را ایجاد میکند.
تسنیم: شما معتقد هستید نرخ ارز را باید بازار تعیین کند و یا دولت؟
واعظ: بازار باید تعیین کند اما با چهارچوبها و زمینه سازی دولت، به نظر بنده در چهارچوب سیاستهای کنونی دولت یک نظام 3 یا 4 نرخی ارز برای بازار ارز مناسب است، یعنی هر چه نیاز ضروری باشد، نرخ ارز پایینتر و برای گروههای دیگر، نرخ بیشتر ارز در نظر گرفته شود.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید