به گزارش بانک اول اقتصادد انان در گفتوگو با «شهروند» توضیح دادهاند که دلیل رشد دلار چه بوده، چرا قیمتها افت کرده و آینده قیمت دلار چه خواهد بود
اگر افزایش قیمت دلار در ماههای اخیر شوک بزرگی به بازار کشور و مردم بود، حالا کاهش قیمت آن و فروشندگانی که میخواهند هرچه زودتر دلارهایشان را بفروشند، شوک دیگری است که بسیاری را سردرگم کرده است و همه میخواهند بدانند آینده این وضعیت چه خواهد بود. علاوه بر دلایل گوناگونی که چندین ماه قیمتها را در بازار ارز افزایش داده بود، در این چند روز سناریوهای مختلفی برای دلایل کاهش قیمت دلار ترسیم شده است؛ از توافق ایران با کشورهای اروپایی تا برخوردهای قضائی اخیر و نقش دولت و بانک مرکزی در اینباره. حتی محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات نقش شبکههای اجتماعی را در اینباره پررنگ دانسته و گفته بود: «آیا در تیتر فردای روزنامهها و طرح دیدگاههای صاحبنظران، به نقش شبکههای اجتماعی در همدلی ملی و سقوط دلار پرداخته خواهد شد؟ شاید این تجربه خوبی بود که نشان دهد برخی ایرادات مطروحه ناشی از عدم وجود سیاست صحیح در نحوه استفاده از رسانههای نوین است نه نفس توسعه شبکههای اجتماعی.» در اینباره سه سوال را با بهمن آرمان و مهدی پازوکی، دو اقتصاددان مطرح کردیم که پاسخهایشان به این پرسشها درباره دلار در ادامه میآید:
چرا در ماههای اخیر شاهد افزایش افسارگسیخته قیمت دلار بودیم و چطور در یکی، دو روز گذشته این وضعیت تغییر کرده و شاهد افت ناگهانی و گسترده قیمت دلار هستیم؟
بهمن آرمان: در جهان امروز نرخ برابری ارزها شدیدا متاثر از عوامل سیاسی است تا متغیرهای کلان اقتصادی. مشاهده میکنیم در همین چند روز اخیر آمریکا نرخ بهره خود را افزایش داده است و اقتصاد منطقه یورو با وجود آنکه در شرایط چندان خوبی نیست ولی آمریکاییها اجازه کاهش ارزش دلار را نمیدهند و دلار را میان ٣/١ تا ٥/١ در مقابل یورو نگه داشتهاند. آمریکا یکچهارم اقتصاد جهان را بهصورت مستقیم در دست دارد و به صورت غیرمستقیم سهم بسیار بیشتری دارد، در نتیجه ابزارهای مالی فراوانی هم برای مدیریت این وضعیت دارد. آمریکاییها با کاهش ارزش ریال میخواستند به ایران نشان دهند که عرصه را تنگتر از اینها میکنند و در نتیجه وجوه اقتصادی معمول و علمی ندارد. از سوی دیگر آنچه در ایران اتفاق افتاد از شرایط اقتصادی حاکم بر ایران هم متاثر است.
مهدی پازوکی: یکی از اصلیترین دلایل بالا رفتن ناگهانی قیمت دلار عوامل روانی و سیاسی بود و نمیتوان برایش دلایل اقتصادی دقیقی را در این برهه تعریف کرد. نه برای صعود بیاندازه و نه برای وضعیت فعلی که قیمتها با افت مواجه شده است.
آیا ممکن است قیمتها در نقطهای ثابت شود و باقی بماند؟
بهمن آرمان: علم اقتصاد بسیار پیچیده است و پیشبینی این مورد کار راحتی نیست و نمیتوان در اینباره به راحتی اظهار نظر کرد. متغیرهای بسیار زیادی را باید در اینباره دخیل دانست و در نهایت خروجی به دست داد. همه این موارد را هم باید با توجه به اینکه نرخ برابری ارزها در جهان امروز بیشتر سیاسی است تا اقتصادی بررسی کرد. اگر نرخ برابری ریال هر ساله متناسب با تورم داخلی اصلاح میشد، شاهد فساد گسترده موجود که از طریق واردات تغذیه میشود، نبودیم.
مهدی پازوکی: ثبات بازار به عوامل گوناگونی بستگی دارد. یکی از آن موارد، تعامل ایران با جهان در چارچوبهای مشخص است. نکته دیگر این است که بانک مرکزی باید استقلال واقعی خودش را باز یابد و خط قرمزش ثبات پولی و حفظ ارزش پول باشد. بانک مرکزی نباید به صندوقدار دولت بدل شود و باید به وظیفهاش یعنی ایجاد انضباط اقتصادی بپردازد و در حقیقت رابطه سیاست با بانک مرکزی مانند سم است. در نتیجه اگر این انضباط محقق شود، میتوان به ثبات امیدوار بود.
نظرتان درباره آینده قیمت دلار چیست؟
بهمن آرمان: از نظر من کاهش نرخ برابری ریال تا سقف ١٢ تا ١٤ هزار تومان با وضعیت فعلی کشور تا حدودی برای آینده قابل پذیرش است. قدرتهای تصمیمگیرنده اقتصادی جهان تعمدا ارزش ریال را بیشتر از آنچه بود، تعیین کرده بودند تا بتوانند قاچاق، واردات و سرکوب تولید داخلی را به نتیجه برسانند. آن نرخ ارز ٤ هزار تومانی فقط میتوانست رانت و فساد و قاچاق ایجاد کند. حالا خارجیها هجوم آوردهاند ایران که کالای ایرانی بخرند چون قیمت بنزین در ایران به دلیل سوبسیدی که پرداخت میشود چند برابر ارزانتر از کشورهای همسایه است. اما در نهایت پیشبینی وضعیت اقتصادی و آینده قیمتها در وضعیت کنونی تا حدودی دشوار به نظر میرسد.
مهدی پازوکی: صحبت درباره آینده کمی دشوار به نظر میرسد، اما باید بگویم در صورتی که هرچه کمتر به تشنجات بینالمللی وارد شویم و سعی کنیم روابط ایجادشده با اتحادیه اروپا را تحکیم کنیم، میتوانیم به آیندهای باثبات امیدوار باشیم. درحال حاضر سیاست کشور باید سیاست تنشزدایی باشد و هرچه بیشتر با آلمان، قطب اقتصادی اروپا و فرانسه تبادلات اقتصادی داشته باشیم و همچنان میز مذاکره را به عنوان ابزاری در نظر گرفته و آن را از دست ندهیم.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید