به گزارش بانک اول این روزها کریپتو (رمزارزی) با عنوان پای نتورک به صورت گسترده توسط افراد گوناگون در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام تبلیغ میشود. پیامهای زیادی هم در واتساپ ردوبدل میشود که افراد را دعوت به حضور در پروژهای میکند که قرار است خیلی سریع آنها را پولدار کند! جالب این جاست که این پروژه «اسکم» و تقلبی توجه حتی افراد تحصیلکرده و نخبه جامعه را هم به خودش جلب کرده است. در ادامه خیلی مختصر توضیح میدهم که چرا «پای نتورک» یک پروژه اسکم پیچیده و چند لایه، ولی با استفاده از حقههای تکراری و قدیمی است.
میگویند بهترین جا برای پنهان شدن، پنهان شدن در میان جمعیت و در روشنایی است و نه در تاریکی؛ این اصلی است که سازندگان اپلیکیشن «پای نتورک» به خوبی میدانند. تخصص یکی از این ۳ نفر (نیکولاس کوکالیس مدیر فنی پروژه و دانشجوی دکتری استنفورد) طبق گفته کرانچبیس طراحی اپلیکیشنهای اجتماعی است که میتوانند از طریق بازاریابی دهان به دهان «وایرال» شوند.
سواستفاده از برند استنفورد
یکی از مهمترین مواردی که درباره این «اسکم» تبلیغ میشود این است که ۳ طراح آن دانشجوی دانشگاه استنفورد هستند. یکی از این ۳ نفر (نیکولاس کوکالیس) واقعا دانشجوی دکتری دانشگاه استنفورد است و حتی حوزه تخصصیاش هم در زمینه بلاکچین است؛ از یکی دیگر (چنگدیائو فان) اطلاعات خاصی وجود ندارد. نفر سوم (وینسنت مکفیلیپ) هم فارغالتحصیل MBA همین دانشگاه است. این کل دارایی منابع انسانی این پروژه است و هیچ کدام تاکنون در کامیونیتی بلاکچین حضور و نقشی نداشتند.
با این حال باید توجه داشت که که دانشجو بودن یا حتی فارغالتحصیل بودن از یک دانشگاه معتبر دلیلی بر این نیست که یک پروژه اهداف درستی دارد. در وبسایت دانشگاه استنفورد هیچ نامی از این پروژه نیست و حتی در صفحه نیکولاس در دانشگاه نیز هیچ اشارهای به این پروژه نشده است.
وبسایت این پروژه ادعا کرده که «پای نتورک» اسکم نیست، ولی نگفتهاند که ۱۲ سال بعد از معرفی بیتکوین آنها چه نوآوری فنی داشتهاند که حالا خودشان را با بیتکوین مقایسه میکنند؛ طراحان این پروژه به مدد توانی که در استفاده از روشهای بازاریابی دهان به دهان و وایرال شدن دارند تلاش میکنند از کاه کوه بسازند!
آنها در پاسخ به این سوال که اسکم نیستند بسیار هوشمندانه نوشتهاند هیچ تضمینی برای موفقیت پروژه وجود ندارد و این از معدود جاهایی است که اشاره کردهاند که این یک پروژه است و هیچ تضمینی برای موفقیت آن در آینده وجود ندارد؛ با این حال در وبسایت و خصوصا شبکههای اجتماعی مدام بر این تاکید کردهاند که میخواهند فرصتی برابر به همه مردم جهان برای موفقیت بدهند.
پای نتورک از چه چیزی سواستفاده میکند؟
کسانی که در ایران افراد را دعوت به حضور در «پای» میکنند استنادشان به این گزاره است که اگر درسال ۸۸ صد دلار بیتکوین خریده بودند امروز ۹ میلیون دلار سرمایه داشتند. چیزی که آنها نمیگویند این است که بیتکوین نه در سال ۸۸ و نه حتی امروز هیچ گاه ادعا نکرده که به آسانی کسی را پولدار میکند.
بیتکوین ادعا کرد که میخواهد مسئله انتقال ارزش بین افراد را بدون استفاده از یک سیستم مرکزی حل کند و موفقیتی که در پاسخ به این ادعا داشت باعث شد توکنهایی که در این شبکه مبادله میشود در طول زمان ارزش پیدا کنند. حالا پای دقیقا قرار است چه مسئلهای را حل کند؟ بردن ماینینگ به درون گوشیهای هوشمند؟
کسانی که افراد را دعوت میکنند میگویند وقتی بیتکوین به آنها معرفی شد آن را جدی نگرفتند ولی حالا میخواهند شانس خودشان را امتحان کنند. آنها میخواهند مردم سریع باشند و برای حضور در این شبکه عجله کنند و فرصت پولدار شدن را یک بار دیگر از دست ندهند.
پای نتورک چگونه کلاهبرداری خود را انجام میدهد؟
نکته مهم این است که افرادی که موبایلهایشان را در اختیار شبکه پای قرار میدهند در بهترین حالت چیزی از دست نمیدهند ولی چیزی هم به دست نمیآورند. آنها فقط با موبایلهایشان سربازهای لشکری میشوند که در نهایت صاحبان این شبکه در زمان مناسب به واسطه قدرت این لشکر بهرهبرداری خودشان را از آن انجام میدهند. پس اگر برای شما مشکلی نیست که بخشی از طرح کلاهبرداری یک عده در استنفورد باشید «پای» مناسب شماست.
طراحان این پروژه بر روی دو چیز مانور میدهند: دانشگاه استنفورد و تعداد کاربران اپلیکیشن. در زمینه دانشگاه استنفورد باید دقت کرد که این پروژه هیچ ارتباطی به این دانشگاه ندارد و به عبارتی طراحان آن خیلی ظریف در حال سواستفاده از برند دانشگاه استنفورد هستند. نکته دو هم این که هرچقدر تعداد بیشتری به این پروژه اضافه میشوند به مشروعیت بیشتر آنها کمک میکنند. به عبارتی اگر امروز رسانههای دانشجویی مانند استنفورد دیلی به آنها میپردازند یا با صرف هزینه میتوانند در جاهایی مانند یاهو فایننس «پرس ریلیز» منتشر کنند به لطف حضور افراد بیشتر میتوانند از فرصت دیده شدن توسط رسانههای جریان اصلی بهرهمند شوند و این حلقه همینطور تکرار میشود.
هر طرح در زمینه کریپتوها باید در ۳ زمینه حرفی برای گفتن داشته باشد: فنی، کسبوکاری و حقوقی. بیتکوین حدود ۱۲ سال پیش برای اولین بار پاسخهای فنی به مسئله دو بار خرج کردن پول در شبکههای توزیعشده داد. اتریوم با طرح ایده اپلیکیشنهای توزیعشده و قراردادهای هوشمند علاوه بر مسائل فنی کسبوکار را نیز یک گام به جلو برد؛ لیبرا هم سال گذشته به واسطه توان فیسبوک تلاش کرد مسائل حقوقی را حل کند که این تلاش هنوز در ابتدای راه است. سوال این است که «پای نتورک» دقیقا از این ۳ موردی که گفته شد دقیقا کدام یک را و به چه شیوهای حل کرده است؟
کدام ماینینگ؟
ادعایی که طراحان پای دارند این است که برای اولین بار کرپتویی ساختهاند که افراد میتوانند با تلفنهای همراه خود آن را «ماین» کنند. ولی چیزی که واضح نمیگویند این است که از نظر فنی نام فعالیتی که توسط تلفنهای همراه انجام میشود ماینینگ نیست! افراد با نصب اپلیکیشن هر روز مقداری توکن دریافت میکنند که هیچ پشتوانهای ندارد؛ در واقع برخلاف بیتکوین که ماینینگ بخش مهم و جدایی ناپذیر شبکه بیتکوین است در عمل در پای ماینینگی وجود ندارد و فقط توزیع توکنهای بیارزش است. در صورتی که افراد بیشتر و بیشتری وارد این شبکه شوند این توکنها ممکن است روزی ارزش پیدا کنند؛ ولی در حال حاضر نه این شبکه ارزشی خلق کرده نه توکنهایش ارزشی دارند.
نکته عجیب این جاست که حتی اساتید دانشگاههای ما و کسانی که حسابداری و مالی میدانند و درس میدهند اکنون مدافع این کلاهبرداری شدهاند و مهمترین استدلالشان این است که چون پولی نمیدهند اگر سود نکنند در نهایت ضرری هم نمیکنند.
مسئله اجماع
چیزی که این کریپتو روی آن حساب کرده شبکه اجتماعی افراد است؛ طراحان این پروژه مدام تکرار میکنند که ماینینگ «پای» برخلاف ماینینگ بیتکوین انرژی مصرف نمیکند و بنابراین نه باتری موبایل و نه دیتای موبایل را مصرف نمیکند. سوال ساده این است که چه مکانیسمی برای اجماع در این کریپتو وجود دارد که هیچ انرژی مصرف نمیکند و افراد داخل این شبکه فقط در هر ۲۴ ساعت باید یک دکمه را در گوشیشان فشار دهند؟ آیا این منطقی است؟ اگر ماینینگ بیتکوین با مصرف انرژی همراه است دلیل آن حل مسئله اجماع در سیستمهای توزیع شده است. پس مسئله اجماع در «پای» چگونه حل می شود؟
برای پاسخ به این سوال باید وایتپیپر پای را بخوانیم؛ بخش زیادی از وایتپیپر این کریپتو توضیح واضحات است و تنها نکته جالب آن برای اهل فن این است که مکانیسم اجماع آن برای مبنای Stellar Consensus Protocol است که یکی از اساتید دانشگاه استفورد مطرح کرده است. به جز این اشاره چیزی از جزییات اجماع گفته نشده است.
بنابراین متوجه شدیم که در حال حاضر پای هیچ ارزشی ندارد و افراد با دعوت کردن از دوستانشان امیدوارند در نهایت این توکنها ارزشمند شوند. آیا این قصه آشنا نیست؟ آیا قصه گربه نره و روباه مکار دوباره تکرار میشود؟
چرا میخواهیم سریع پولدار شویم؟
تا امروز کلاهبرداریهایی مانند دکتر روجا ایگناتوا را دیدهایم که با «وان کوین» ۱۵ میلیارد دلار کلاه مردم را برداشت و خودش هم ناپدید شد؛ ولی نکته مهم این است که این «اسکم» یکی از تمیزترین طرحهای اسکمی است که تا امروز دیدهام و به همین دلیل بسیاری از فعالان کامیونیتی بلاکچین علیه آن صحبت نمیکنند و اگر آن را نقد میکنند سعی میکنند محافظهکارانه برخورد کنند.
پای نتورک یک کلاهبرداری است و انتخاب با ماست که بخشی از یک طرح کلاهبرداری باشیم یا نه.
و در نهایت این سوال تکراری باقی میماند که چرا جامعه به این سو رفته که به سرعت پولدار شدن به هدف حتی افراد نخبه جامعه تبدیل شده است؟ این اتمسفر زمینه رشد علفهای هرزی مانند پای نتورک را فراهم کرده است. پای نتورک روی گرفتن کاربر در کشورهای جهان سوم حساب خاصی باز کرده است. مراقب دوروبریها خودتان باشید!
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید