به گزارش بانک اول ، اعلام چنین تقسیمبندی به غنی و فقیر با این شدت نخستین موضوعی را که در ذهن متبادر میکند جنبش «وال استریت را اشغال کنید» در امریکاست که شرکتکنندگان آن اعتقاد داشتند که یک درصد جمعیت امریکا در سایه بهره کشی از 99 درصد مردم عادی به همه چیز رسیده است. این درحالی است که در کشور ما چنین تقسیمبندی نمیگنجد. هر چند در دوران رژیم ستمشاهی فاصله طبقاتی شدیدی به وجود آمده بود ولی با تلاش مسئولان انقلاب در نزدیک به 4 دهه گذشته ریشه بخشی از این ناعدالتیها خشکانده شد هر چند همچنان نیاز به تلاش دارد.
درهمین ارتباط حسین عبده تبریزی اقتصاددان دراین باره اعتقاد دارد: این ادعا که جمعیت 4 درصدی برخوردار و زالوصفت در مقابل 96 درصد عامه مردم قرار دارند یعنی چهار درصد مردم برابر3 میلیون و 200 هزار نفر زالو صفت هستند و روشن نیست که نامزد محترم این رقم از زالوصفتها را از کجا محاسبه کردهاند. آیا به تعداد پروندههای مالی و تجاری در دادسراهای کشور اشاره دارند؟ آیا به دهکهای جمعیتی اشاره دارند؟ درآمد دو دهک نهم و دهم (پردرآمدها) برابر 4 میلیون نفر میشود که حدود 5 درصد جمعیت است. آیا نامزد این عدد را بدین ترتیب استخراج کردهاند که شیوه محاسبه درستی نیست و نمیتوانیم کلیه اقشار دو دهک بالا را «زالوصفت» بخوانیم. وی توضیح میدهد: به هر حال، تنها معیار مهم برای محاسبه ثروتمندان میباید همین دهکها باشد، ولی اینگونه محاسبه هم مفهوم دهک را به سخره میگیرد و هم کملطفی نسبت به قشر بزرگی از دهکهای بالاست که کسبوکارها و کارخانههای کشور را اداره میکنند، میلیونها نفر را در استخدام دارند و به تولید ملی یاری میرسانند.
این اقتصاددان اضافه میکند: شاید روشی دیگر برای محاسبه تعداد 2/3 میلیون نفر زالوصفت، استفاده از ضریب جینی باشد. گفته شد که این افراد به طور مطلق امکانات کشور را در اختیار گرفتهاند. اگر فرض کنیم آنان 90 درصد از درآمدها را در حیطه کنترل خود درآوردهاند، ضریب جینی محاسبهشده نزدیک به سه برابر رقم جاری میشود. با فرض 80 درصد، باز هم رقم محاسبهشده از رقم جاری بسیار فراتر میرود. بنابراین، روشن است که محاسبهای در کار نبوده است.
چه کسانی وام بانکی گرفتهاند
به نوشته ایران، از آنجا که در ارائه اعداد و ارقام تأکید زیادی بر وامهای بانکی و در اختیار بودن تمام این منابع توسط 4 درصد جمعیت کشور شده است باید نگاهی به نحوه توزیع تسهیلات بانکی در دولت یازدهم بیندازیم. بررسی میزان مطالبات معوق که یکی از شاخصهای مهم در رهگیری تسهیلات بانکی ناصواب است نشان دهنده 17 برابر شدن مبلغ آن (از 3700 میلیارد تومان به بالای 80 هزار میلیارد تومان) در دوره فعالیت دولتهای نهم و دهم است و در ادامه نیز سود و جریمه تأخیری که براین مطالبات معوق اضافه میشود رقم آن تا 100هزار میلیارد تومان هم بالا برده است. بنابراین اینکه همواره عدهای از طریق رانت به منابع بانکی دسترسی داشتهاند شکی نیست. برهمین اساس دولت یازدهم در ابتدای فعالیت خود پرونده 5755 بدهکار دانه درشت بانکی را به قوه قضائیه ارسال کرد تا از طریق قضایی تحت پیگرد قرارگیرد. اما این نکته که درچهار سال اخیر تمام منابع بانکی به 4 درصد جامعه پرداخت شده است هیچ گزارش و مرجعی آن را ثابت نمیکند. درهمین زمینه عبده تبریزی در سرمقاله روزنامه «آرمان ملی»تأکید میکند: کل اعتبارات جدید اعطایی بانکها در چهار سال دولت یازدهم حدود حداکثر 1000هزار میلیارد تومان(یک تریلون) است که اگر آن را به عدد 2/3 میلیون نفر تقسیم کنیم، متوسط رقم 300 میلیون تومان محاسبه میشود؛ این متوسط رقم بالایی نیست. بنابراین با همان معیار، چگونه اعتبار گرفتن 300 میلیون تومانی این تعداد از افراد کشور را به زالوصفتی مرتبط میکنیم.
از سوی دیگر گزارشهای رسمی بانک مرکزی که در دورههای مختلف 3، 6، 9 و سالانه از میزان تسهیلات پرداختی کل بانکها و همچنین بخشهایی که آن را دریافت کردهاند کاملاً روشن و قابل رهگیری است. برای مثال تسهیلات پرداختی بانکها طی ۱۲ ماهه سال ۱۳۹۵ به بخشهای اقتصادی مبلغ ۵۴۸۳.۷ هزار میلیارد ریال است که در مقایسه با دوره مشابه سال ۱۳۹۴ مبلغ ۱۳۱۰.۴ هزار میلیارد ریال (معادل ۳۱.۴ درصد) افزایش داشته است.
سهم تسهیلات پرداختی در قالب سرمایه در گردش در کلیه بخشهای اقتصادی طی ۱۲ ماهه سال ۱۳۹۵ مبلغ ۳۵۱۱.۸ هزار میلیارد ریال معادل
۶۴.۰ درصد کل تسهیلات پرداختی است که در مقایسه با دوره مشابه سال ۱۳۹۴ مبلغ ۸۷۷.۵ هزار میلیارد ریال معادل ۳۳.۳ درصد افزایش داشته است. سهم تسهیلات پرداختی بابت تأمین سرمایه در گردش بخش صنعت و معدن در ۱۲ ماهه سال ۱۳۹۵ معادل ۱۳۲۵.۰ هزار میلیارد ریال بوده است که حاکی از تخصیص ۳۷.۷ درصد از منابع تخصیص یافته به سرمایه درگردش کلیه بخشهای اقتصادی (مبلغ ۳۵۱۱.۸ هزار میلیارد ریال) است. ملاحظه میشود از ۱۶۰۹.۲ هزارمیلیارد ریال تسهیلات پرداختی در بخش صنعت و معدن، معادل ۸۲.۳ درصد آن (مبلغ ۱۳۲۵.۰ هزار میلیارد ریال) در تأمین سرمایه در گردش پرداخت شده است که بیانگر توجه و اولویتدهی به تأمین منابع برای این بخش توسط بانکها در سال ۱۳۹۵ است. علاوه براین تعداد ۳۲۳ هزار و 993 فقره تسهیلات به بخش صنعت و معدن با میانگین پرداختی هر فقره ۴۹۶۷ میلیون ریال پرداخت شده که بیشتر از میانگین پرداختی سایر بخشها است. درضمن در بخش خدمات تعداد 4 میلیون و 463 هزار و 215 فقره تسهیلات با میانگین پرداخت هر فقره ۴۸۸ میلیون ریال پرداخت شده است.
همچنین حجم تسهیلات پرداختی شبکه بانکی در سال 1394، با رشد 22 درصدی نسبت به سال 1393 به 4173 هزار میلیارد ریال بالغ شد که 63.1 درصد از تسهیلات مزبور به تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی اختصاص داشت. سهم سرمایه در گردش از کل تسهیلات پرداختی شبکه بانکی به بخش صنعت و معدن در سال 1394 معادل 82.2 درصد بود. حال اگر آمار تسهیلات خرد را نیز رصد کنیم به نتیجه یکسانی میرسیم. برای مثال از ابتدای سال 1392 تا پایان سال 1395 تعداد 4 میلیون و 69 هزار و 189 فقره وام ازدواج با رقمی بالغ بر 191.322 میلیارد ریال به متقاضیان پرداخت شده است که 70 درصد نسبت به دوره مشابه قبل رشد داشته است. علاوه براین پرداخت تسهیلات مسکن مهر که 55 درصد آن در دولت یازدهم انجام شد و همچنین افزایش وام خرید مسکن که از 20 میلیون تومان هماکنون تا سقف 160 میلیون تومان افزایش یافته است نیز جزو تسهیلاتی است که در اختیار مردم قرار میگیرد.
همانگونه که مشاهده میشود با هر محاسبهای تقسیمبندی 4درصد و 96 درصدی مردم همخوانی ندارد.
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید