به گزارش بانک اول چندین سال پیش، زمانی که پرتکرارترین سوال کودکی یعنی همان «میخواهی در آینده چکاره شوی؟» از ما پرسیده میشد، دلمان غنج میرفت و علایقمان را بازگو میکردیم. یک نقاش چیره دست، نویسندهای بزرگ، خلبان، مهندس یا دکتر؛ علایقی که شاید در بزرگی به هیچ کدام از آنها دست نیافتیم. اگرچه آن روزها در ذهنمان علایق بزرگ جای داشت اما حالا مهمترین دلیلی که جوانان یا همان کودکان روزهای گذشته را به دانشگاه و کلاسهای درس میکشاند، گرفتن مدرک و پولدارشدن است، نه علایقی که در کودکی به جستوجوی آنها حتی با بازی نقش آن، دل خوش بودند. اکنون بیشتر دانشجویان از زمان ورود به دانشگاه به میزی طلایی فکر میکنند که قرار است پس از گرفتن مدرک دانشگاهی و گذراندن واحدهای درسی، پشت آن بنشینند. سوالی که پیش از رفتن به دانشگاه و در دوره دبیرستان، ذهن بسیاری را به خود مشغول میسازد، مربوط به این است که چه رشتهای میتواند در آینده پولساز باشد و کمتر کسی شاید به علایق واقعی خود در این زمینه فکر کند.
تفاوت رشتههای پردرآمد در ایران و دنیا
در این میان شاید ایراد را باید در سیستم آموزشی کشور جستوجو کرد یا شرایط بد اقتصادی که جوانان به جای دست یافتن به علایق خود و موفق شدن در آن، این روزها به دنبال یافتن شغل فقط برای کسب درآمد بیشتر هستند؛ این درحالیاست که مسئولان مربوطه بارها به عدم توانایی و مهارت دانشجویان فارغالتحصیل اشاره کردهاند و میگویند شاه کلید اشتغال، مهارت است. در این زمینه طرحهایی همچون کارورزی رقم خورد که سرنوشت آن نامعلوم بوده و عدهای در این خصوص نیز انتقاداتی را مطرح کردهاند. در این میان میتوان به رشتههایی اشاره کرد که در ایران به نوعی درآمد بیشتری از طریق آنها کسب میشود و برخی این مشاغل را پیشنهاد میدهند. البته با نگاهی به لیست مشاغل درآمدزا در سایر کشورهای جهان میبینیم که تفاوت زیادی میان مشاغل پول ساز در ایران با سایر کشورها وجود دارد.
رشته های دانشگاهی پول ساز در آنسوی دنیا
برای مثال در کشورهای اروپایی، مهندسان هستهای میتوانند در زمان مبتدی بودن و نداشتن سابقه کار، حدود ۶۷ هزار دلار و در زمان نیمه حرفهای بودن ۱۱۷ هزار دلار درآمد داشتهباشند. پیادهسازی نظریهها، تست محصولات مختلف، طراحی منابع تغذیه و کارهایی از این قبیل، کارهای رایج این مهندسان است. بیشتر رشتههای پردرآمد در شاخه مهندسی هستند. به این ترتیب پردرآمدترین رشتههای دانشگاهی که میتوانند هزینه صرف شده در تحصیلات را به شما برگردانند، شامل مهندسی نفت با ۱۶۰ هزار دلار درآمد، متخصصان ریاضیات آماری با ۱۲۰ هزار دلار درآمد، مهندسی هستهای با ۱۱۷ هزار دلار درآمد، مهندسی شیمی با ۱۱۶ هزار دلار و مهندسی هواو فضا با۱۰۹ هزار دلار درآمد میشوند. البته این رشتهها و درآمد آنها بسته به منطقه زندگی ممکن است کمی متفاوت باشد اما در مجموع برخی رشتهها با مقدار ساعت کاری کمتر و فعالیت سبکتر در بیشتر مناطق زمین، درآمد بهتری دارند و به همین دلیل بهعنوان پردرآمدترین رشتهها در جهان معرفی شدهاند. اگرچه درآمد یک رشته نباید تنها دلیل انتخاب آن رشته دانشگاهی باشد اما آشنا بودن با این رشتهها میتواند کمک زیادی به انتخاب رشته افراد کند.
اگر میخواهید پولدار شوید، زیاد درس نخوانید!
صدها هزار نفر از جوانان در حال برنامهریزی برای دانشگاه، در زمان شروع ۲۰۱۸ هستند. انتخاب آنها می تواند درآمد آتی را به شدت کاهش دهد؛ چراکه برای بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاه، داشتن مدرک اولویت محسوب میشود. جالب است بدانید برخی مطالعات نیز نشان میدهد که اگر میخواهید ثروتمند باشید، باید از تحصیل اجتناب کنید! تحقیقات انجام شده میگوید شکاف درآمد بین دانش آموزانی که موضوعات مورد علاقه خود را جذب میکنند و بالاترین و کمترین حقوق را میگیرند، قابل توجه است. موضوع دیگر اینکه رشتهای که در دانشگاه انتخاب میکنید، میتواند موجبات حرفهای و پولدار شدن افراد را در آینده محدود سازد.
انتخاب می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند
برخی دانش آموزان آینده نگر از طریق پول، انگیزه میگیرند و برخی مسیرهای شغلی برای داشتن حقوق بالاتر از سایر مسیرها مشهورتر هستند که از جمله آن، انتخاب یک رشته دانشگاهی پردرآمد است. تحقیقات جدید از موسسه مطالعات مالی دستمزد سالانه افرادی که در دورههای مختلف، پنج سال پس از فارغ التحصیلی، درجه بندی شدهاند، این موضوع را به صراحت نشان میدهد. جزییات تحقیق در مورد این است که چگونه کسانی که پزشکی یا دندانپزشکی خواندند، می توانند در عرض پنج سال تحصیل در دانشگاه، حدود ۴۷ هزار پوند درآمد داشته باشند؛ در حالی که سایر مقاطع میتوانند نیمی از آن را به دست آورند.
درآمدطلایی
اینکه چه رشتهای برای تحصیل در دانشگاه میتواند درآمدهای آتی را افزایش دهد، تصمیم بزرگی به نظر میرسد. در این میان میتوان شکاف درآمد پنج سال پس از فارغ التحصیلی بین دانشآموزانی را که بیشترین و کمترین حقوق را دارند، مورد بررسی قرار داد. برای مثال فارغالتحصیلان پزشکی و دندانپزشکی به طور متوسط به ۴۶ هزار و ۷۰۰ پوند دست پیدا میکنند، در حالیکه افرادی که رشته آنها اقتصاد بوده،۴۰هزار پوند به دست میآورند. این ارقام دو برابر دستمزد متوسط فارغ التحصیلان هنرهای خلاق (۲۰ هزار و۱۰۰ پوند)، کشاورزی (۲۲ هزار پوند) و ارتباطات جمعی (۲۲ هزار و ۳۰۰ پوند) است. البته این شکاف درآمد در برخی موارد بزرگتر میشود، زمانی که دانشگاه معتبرتر و نمرات دانشجویان نسبت به یکدیگر متفاوتتر یا بالاتر باشد. با این وجود یکی از نشریههای انگلیسی زبان، فهرستی از پولسازترین مشاغل دنیا را در سال میلادی جدید منتشر کرد که در صدر آن رشتههای مدیریت، علوم ارتباطات، علوم کامپیوتر، طراحی و گرافیک، مهندسی نفت و مهندسی مکانیک جاخوش کردهاند.
پردرآمدترین ها در ایران
حالا از پردرآمدترین رشتههای کالجهای دنیا فاصله میگیریم و به پول سازترین رشتههای دانشگاهی در ایران میپردازیم. در این دوره از تاریخ که ما روزگار میگذرانیم،پولدار شدن مهمترین دلیل دانشآموزان ایرانی برای رفتن به دانشگاه و انتخاب پردرآمدترین رشتههای دانشگاهی است. دکتر یا مهندس شدن، آرزوی بسیاری از دانشآموزان است. متاسفانه امروز تنها مهندسی، دکتری و وکالت جزو رشتههای پردرآمد در ایران به حساب میآیند و رشتههایی همچون فنی و حرفهای و بیشتر رشتههای علوم انسانی به فراموشی سپرده شدهاند که به عقیده جامعه شناسان، این نیاز جامعه نیست بلکه اولویتهایی است که دولتمردان برای جامعه تعریف کردهاند؛ برای مثال اگر دولتمردان بهتک تک افرادجامعه اهمیت میدادند و برای مسائل اجتماعی به دنبال راه حلهای ریشهای بودند، حالا رشتهای همچون روانشناسی جزو رشتههای با اهمیت و باارزش به حساب میآمد و رغبت دانشآموزان و جوانان برای کشش به سمت این رشتهها بیشتر میشد .
کامپیوتر: رشته روز و رشته آینده است. روند رو به رشد استفاده از کامپیوتر در زندگی روزانه، اشتغال فارغ التحصیلان این رشته را فراهم کرده است که بتوانند در قالب شرکت های تولید کننده قطعات، شرکت های تولیدی و خدماتی، شرکتهای تولیدکننده نرم افزارها و هر شرکتی که نخواهد از این قافله عقب بماند، فعالیت داشته باشند.رشته کامپیوتر دارای دو گرایش سخت افزاری و نرم افزاری است. فارغالتحصیلان گرایش نرم افزار در صورتی که از برنامهنویسان حرفهای باشند به دلیل نیاز هر شرکت به این گرایش، می توانند با درآمد بالا بهراحتی جذب بازار کار شوند.
مدیریت MBA: رشته MBA حدود ۱۰ سال است که در دانشگاههای کشور تدریس می شود.این رشته، یکی از پرطرفدارترین و پر سودترین رشته های دانشگاهی است که در دوره کارشناسی ارشد، سومین مدرک در مدیریت کسب و کار به حساب میآید و بهطورکلی برای ایجاد مهارتهای مختلف مدیریتی در مهندسان رشتههای مختلف به کار میرود. از آنجایی که در تمامی شرکتها و سازمانهای دولتی و غیر دولتی نیاز به نیروی دارای مهارت در زمینه مدیریت بازاریابی و مارکتینگ، مدیریت استراتژیک، مدیریت منابع انسانی، تجارت و کارآفرینی احساسمیشود، این رشته از بازار کار خوبی برخوردار است.
مدیریت بازرگانی گرایش بیمه: فارغ التحصیلان این رشته به دلیل داشتن اطلاعات وسیعی در مورد بازرگانی و بازاریابی، روابط انسانی و امور مالی و اقتصادی بهخصوص بیمه، میتوانند به عنوان مدیران اجرایی در شرکتهای بیمه مشغول بهکار شوند.
علوم آزمایشگاهی: شناخت علل ایجاد بیماریهای مختلف و عوامل ایجاد کننده آنها از وظیفه مهم رشته علوم آزمایشگاهی است. رادیولوژی، رشتههای توانبخشی و… از گرایشهای این رشته محسوبمیشود.این رشته از نظر کاربرد و بازارکار، یکی از رشتههای خوب و البته پردرآمد است. بیشتر فارغ التحصیلان این رشته به راحتی میتوانند وارد بازار کار شوند.
داروسازی: زمینه کاری این افراد شامل ارائه خدمات دارویی، مشاوره دارویی و بررسی روشهای دارو سازی و ضعفهای احتمالی موجود در رژیم های دارو درمانی است. در حال حاضر حدود ۹۷ درصد داروهای مورد نیاز کشور در کارخانههای متعدد داروسازی داخل کشور ساخته می شوند که بدون شک متخصصان مورد نیاز در این کارخانهها، فارغ التحصیلان این رشته نیزهستند.هم اکنون از بین ۹۰ درصد فارغ التحصیلان این رشته، ۸۰ درصد آنها جذب داروخانه ها شده و مابقی در صنایع داروسازی و آرایشی یا در کارهای اجرایی وزارت بهداشت و درمان فعالیت میکنند.
دندانپزشکی: با وجود اینکه افراد بسیاری در این رشته فارغ التحصیل شدهاند و به مرز اشباع رسیده است اما همچنان در کشورهای جهان سوم نیاز به این رشته احساس میشود.پیش بینی شده است در ۲۰۳۰ میلادی، بهداشت دهان و دندان مردم به اندازه ای خوب خواهد شد که دیگر نیاز به دندانپزشکی عمومی نخواهد بود و فقط بهصورت تخصصی، افراد در این حرفه فعالیت میکننداما در حال حاضر، دندانپزشکهای ما جزو افراد پردرآمد جامعه محسوب میشوند. پیش بینی شده است که رشته پیراپزشکی تا سال ۲۰۲۲ جزو رشته های پردرآمد محسوب شود و رشد ۳۷ درصدی داشته باشد.
کاردرمانی و فیزیوتراپی: این رشتهها جزو رشتههای پردرآمد ایران هستند که پیشبینی شده تا سال ۲۰۲۲ به ترتیب ۲۹ و ۳۶ درصد رشد داشته باشند؛ بهخصوص که آمار سن پیری جامعه متاسفانه بالا رفته است.در حال حاضر فارغالتحصیلان این رشته میتوانند در مراکز دولتی مانند بیمارستانها، مراکز توانبخشی یا حتی فدراسیونهای ورزشی فعالیت داشته باشند یا بعد از گذراندن دوران طرح و بهدست آوردن ۶ سال سابقه کار در بیمارستانها و … خود اقدام به تاسیس کلینیک خصوصی فیزیوتراپی کنند.
رشتههای پزشکی: فارغ التحصیلان رشته پزشکی اگر فقط کمی صبر داشته باشند و بتوانند در دوران تحصیل مهارت و دانش خود را بالا ببرند، میتوانند در آینده، پزشکی سرشناس با درآمد بالا باشند. از طرفی این افراد با ادامه تحصیل میتوانند یکی از رشتههای پردرآمد پزشکی را انتخاب کنند. یکی از این پردرآمدها، متخصص زیبایی گوش، حلق و بینی و متخصص پوست و مو است که امروز در صدر لیست پردرآمدها قرار گرفتهاند و دلیل آن نیز گرایش بسیار مردم به زیباتر شدن و زیباتر دیدهشدن در جامعه است که این رشته را به پولسازترین رشته دانشگاهی تبدیل میکند.
مهندسی و پزشکی در صدر
به این ترتیب هنوز رشتههای پزشکی و مهندسی جزو پولسازترین رشتهها محسوب میشوند. دانشآموزانی که در دبیرستان معدل بالاتری دارند با فکر پوشیدن لباس سفید دکتری و گذاشتن کلاه ایمنی مهندسی، جذب رشته های علوم تجربی و ریاضی و فیزیک میشوند؛ آنها نیزکه انتخابی جز علوم انسانی در رشتههای نظری برایشان باقی نمیماند، عزمشان را برای وکالت جزم میکنند. از رشتههای فنی حرفهای و کار ودانش نیز در این سالها آنگونه که باید و شاید استقبال نشده و همچنان رشتههای نظری، بیشترین حجم داوطلبان کنکور را دارند و از این فارغ التحصیلان بهرهوری نمیشود. آنها صندلیهای دانشگاه را پر میکنند اما پس از خروج از دانشگاه، دیگر جایی برایشان درنظر گرفته نشده است.
تاثیر شرایط اقتصادی ایران
در این میان، عدم رونق برخی رشتههای دانشگاهی به عقیده برخی کارشناسان، وضعیت اقتصادی و نیاز بازار کار است. اما آنگونه که مشهود است، وضعیت اقتصادی و واردات بیش از اندازه در این بخش نیز بیتاثیر نبوده، بهگونهای که کارخانهها و واحدهای تولیدی از رونق افتادهاند و به همیندلیل فارغالتحصیلان فنی حرفهای وکار و دانش در کشور ما خریداری ندارند. چه بسا اگر رونق به کشور بازمیگشت، شاید این رشته ها مانند سایر کشورها به رشتههای با ارزش و پردرآمد تبدیل میشدند.
اشباع برخی رشتهها
در ۶۰ سال گذشته و در طول حیات آموزش عالی، داوطلبان توسعه آموزش عالی را جهتدهی میکردهاند وقتی ۱۰۰ نفر یا ۱۰۰۰ نفر اول کنکور، یک رشته خاص را انتخاب میکنند، بهطورطبیعی یکی از دلایل آن، کشش بازار کار و درآمدزا بودن آن رشته است. حالا در شرایطی هستیم که ۸۰ درصد جمعیت داوطلبان کشور در ۲۰ درصد رشتهها علاقهمند به ادامه تحصیل هستند که در صدر آن پزشکی، رشتههای مهندسی همچون برق، کامپیوتر، عمران و رشتههای حقوق و روانشناسی قرار دارد. ارزیابی های اولیه نشان میدهد که بازار کار این رشتهها بازار خوب و پرکششی است. برخی رشتهها که در گذشته تصور میشد بازار کارشان بسیار خوب است، امروز به مرز اشباع رسیدهاند؛ از جمله حقوق، روانشناسی و برخی رشتههای مهندسی مانند مهندسی برق.
اصلاح فرهنگ ورود به دانشگاه
متاسفانه هدایت تحصیلی به گونهای نبوده که متناسب با بازار کار، نیروی متخصص مورد نیاز جامعه تربیت شود و فرهنگ و شناخت دانشجویان در زمینه ورود به دانشگاهها باید اصلاح شود. این هدایت تحصیلی در دوره متوسطه شکل میگیرد و خانوادهها در آن نقش تعیین کنندهای دارند. وقتی خانوادهها، بهویژه قشر تحصیلکرده آن علاقهمند هستند که بچههایشان پزشک یا مهندس شوند، این فرهنگی است که اصلاح آن آسان نیست. امروز خیلی از خانوادهها علاقهمند نیستند که فرزندانشان یک تکنسین ماهر شوند حتی اگر جامعه بسیار در این حوزه کمبود داشته باشد. از طرفی این نگاه وجود دارد که مهندس بیشتر از تکنسین حقوق میگیرد. فهرست اعلام شده در نشریات آمریکایی نشان داده که از جمله رشتههای پردرآمد در کشورهای پیشرفته صنعتی، رشتههایی چون مدیریت و علوم ارتباطات هستندکه در کشور ما پرکشش نیست و جزو ۸۰ درصد رشتههایی است که فقط ۲۰ درصد داوطلبان به آن تمایل دارند. کارشناسان دلیل این موضوع را عدم احساس نیاز جامعه میدانند. بهعنوان مثال رشته حسابداری جزو رشتههای پرمتقاضی در کشور است زیرا جامعه نسبت به آن احساس نیاز کرده اما رشتهای همچون فلسفه به دلیل نداشتن بازار کار خوب، تقاضای زیادی ندارد.
قانون هیات امنای دانشگاه باید منسوخ شود
مهدی پازوکی/ کارشناس حوزه کار و اشتغال
یکی از ایرادات سیستم دانشگاهی ایران، به ویژه دانشگاههای دولتی، این است که سرمایهگذاری در آموزش عالی براساس نیاز جامعه صورت نمیگیرد. برای مثال با توجه به اینکه کشور ما کشوری نفت خیز است اما دانشگاههای تراز اول در این زمینه عملکرد خوبی از خود نشان نداده و در این بخش سرمایهگذاری نکردهاند. از سوی دیگر در رشتههایی مانند آی تی، بیشتر فارغ التحصیلان دانشجویان پیام نور هستند. نیاز ایران برای این رشته بیشتر است؛ درحالی که این رشته جزو چهار رشتهای است که درآمد بالا و بازار خوبی دارد. دانشگاههای ایران بیشتر به مراکز مدرکسازی تبدیل شدند و به دنبال (کمیت به جای کیفیت) بالا بردن آمار فارغ التحصیلان خود هستند. این یکی از معایبی است که سیستم دانشگاهی کشور با آن روبهرو است. این سیستم، منابعی از جیب دولت میگیرد که هیچ نفعی به سیستم آموزشی کشور نمیرساند. اکنون در بیشتر شهرها، دانشگاههای دولتی زیادی داریم که از حد کفایت خارج است. در بخش دولتی، آمایش سرزمین و مکانیابی دانشگاهها براساس خواستههای نمایندگان محلی مجلس صورت گرفته و شکلگیری دانشگاهها سیاسی بوده است؛ به گونهای که هدف ایجاد برخی دانشگاهها در برخی استانها و شهرستانها، این بود که یک عده سمت ریاست را برعهده بگیرند. اکنون در شهرهایی مانند بناب، دامغان،مراغه، گچساران و سایر شهرستانها دانشگاه ایجاد کردیم، اما دانشگاههایی که دانشکده تخصصی ندارند، این نشان میدهد که سیستم ما ایراد دارد. به طور معمول دانشگاهها حداقل سه دانشکده تخصصی دارند. بهنظر من مشکل اصلی ما شورای عالی انقلاب فرهنگی است، اعضای ستاد فرهنگی پشت درهای بسته تصمیم میگیرند و از نیازهای کشور اطلاع ندارند. اگر بنده مسئولیتی داشتم، فردا این دبیرخانه را منحل میکردم. در حال حاضر این دبیرخانه در چارت سازمانی خود ۱۳ اداره کل دارد؛ جایی که میتوان آن را حداقل با ۲۰ نفر اداره کرد. در بودجه سال ۹۶، این سازمان ۵۳ هزار میلیون تومان اعتبار داشته است. امروز صدها نفر در این سازمان کار میکنند. وظیفه این دبیرخانه، تنظیم کردن صورتجلسات شورای انقلاب فرهنگی و ابلاغ مصوبات به مراکز فرهنگی و دانشگاههاست. دبیرخانه قرار نیست دانشگاهها را اداره کند و کارهای تحقیقاتی انجام دهد. این درحالیاست که کودکان واجب التعلیم در استان سیستان و بلوچستان، مدرسه و امکانات آموزشی در بخش ابتدایی ندارند. افراد خَیر آمدند و برای کودکانی که در سن تحصیل هستند، مدرسه خصوصی ایجاد کردند؛ در حالی که این وظیفه دولت است.
اکنون درهمه جای دنیا آموزش مجانی است و براساس قانون اساسی این وظیفه دولت است که آموزش رایگان را پایهگذاری و بهترین معلمها را جذب آموزش و پرورش کند.این نشان میدهد که ارادهای برای بهتر کردن وضعیت آموزشی کشور وجود ندارد و این وضعیت فرهنگ کشور است. اگر قدرت داشتم به عنوان یک شهروند به قوه قضاییه شکایت میکردم و خواهان محاکمه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور میشدم؛ چراکه با تصمیمات غیرعلمی وغیرکارشناسی، فرهنگ کشور را دچار مشکل کرده و دانشگاههای بیهودهای را به صورت تحت ارضی گسترش داده است. شورای عالی انقلاب فرهنگی در ۳۱ استان، ۳۱ دانشگاه فرهنگیان ایجاد کرده و بسیاری هزینهها را بر دوش دولت گذاشته است. حالا دانشگاههای دولتی فارغ التحصیل دارند و این افراد باید جذب آموزش و پرورش شوند اما فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان، جای این افراد را میگیرند و این ضعف بزرگ کشور است. همه اینها، در حالیاست که در ژاپن بهترین نیروها جذب آموزش و پرورش میشوند. در حال حاضر فوق لیسانس برق دانشگاه شریف، فوق لیسانس فیزیک دانشگاه پلی تکنیکو فوق لیسانس رشته زیستشناسی دانشگاه شهید بهشتی بیکار هستند و ما نفر ۱۰ هزارم کنکور را در دانشگاه فرهنگیان پذیرش میکنیم و به او خانه و غذای مجانی و پول توی جیبی میدهیم. با این وضعیت چگونه انتظار داریم وضعیت فرهنگ کشور بهبود و گسترش پیدا کند؟
اینکه حدود ۸۰ درصد دانشجویان علاقهمند به تحصیل در ۲۰ درصد از رشتههای دانشگاهی هستند، به این دلیل است که در این رشتهها بازار کار بهتری وجود دارد. اکنون به برخی رشتهها نیازی نداریم. در شهری مانند بجنورد، یک دانشگاه پزشکی و یک دولتی وجود داشت که کفایت میکرد اما حالا یک دانشگاه دیگر بهنام کوثر نیز به این فضا اضافه شده است. ایجاد این دانشگاهها در هر شهرستانی، حاصل مصوبات تشریفاتی نمایندگان وقت بوده است. این دانشگاهها در حالی ایجاد شده که ظرفیت خالی بسیاری دارند و این خلاف عدالت است. سازمان برنامه و بودجه باید به این وضعیت رسیدگی کند. از طرفی موضوع دیگری که باید مورد پیگیری قرار گیرد، قانون هیات امنایی دانشگاههاست که بنده به شدت با آن مخالفم و از مجلس شورای اسلامی میخواهم که قانون هیات امنا را منسوخ کند. این اتفاق به نفع دانشگاه و نظام آموزشی نبوده و آسیبهای زیادی وارد کرده است. پیشتر وضعیت دانشگاهها بسیار بهتر از حالا بود. از زمانی که دانشگاهها به صورت هیات امنایی اداره میشوند، اختیارات بسیاری به رییس دانشگاه داده شده و حقوق آنها نیز افزایش یافته است و به نوعی سعی میکنند هزینه دولت را بالا ببرند. این موضوع، آسیب زیادی را به بخش آموزش وارد ساخته است که مهمترین آسیب آن، فارغ التحصیلان بیسواد است. در شهر قم، چندین دانشگاه دولتی ایجاد شده که وجود یکی از آنها کفایت میکرد. این دانشگاهها از بودجه دولتی تغذیه میکنند.اینکه یک رشته در کشورهای اروپایی پردرآمد است و در ایران نیست، مربوط به عرضه و تقاضا و نیاز بازار است و بخشی از آن نیز به شرایط اقتصادی و فرهنگی آن جامعه بازمیگردد. برای مثال رشتهای که بازار نداشته باشد، درآمد نیز ندارد. اکنون رشته مدیریت، بازار کار محدودی دارد، اشباع شده است و کسانی که فارغ التحصیل این رشتهاند، دانش لازم را ندارند. دانشگاههای ایران از دانشگاههای متوسط جهان، عقب افتادهاند.
از طرفی افرادی که مشغول به کار هستند، رشته آنها مرتبط با تخصصی که انجام میدهند، نیست. این از جمله معضلات دیگری است که امروز با آن روبهرو هستیم. اگر به تحصیلات کارمندان و مدیران در نهاد ریاست جمهوری در سازمان برنامه و بودجه ایران نگاهی بیندازیم،میبینیم که تحصیلات آنها مطابق با مسئولیتشان نیست. برخی از سواد خواندن و نوشتن و دیپلم استفاده میکنند و این اشکالات را متوجه سیستم اداری کشور میکنند. این مساله را باید به معاونت توسعه نیروی انسانی گفت. یکی از مشکلات کشور، پارتی بازی به طرز دهشتناک آن است و من از سازمان امور اداری استخدامی کشور نیز،عاجزانه درخواست میکنم که به این وضعیت رسیدگی کند. بنابراین برنامهریزی درستی براساس نیاز بازار صورت نمیگیرد.
منبع: قانون
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید