دریافت مالیات از سود سپردههای بانکی خوب است یا بد؟ سوالی که در سالهای اخیر هر از چندگاهی مطرح میشود و کارشناسان اقتصادی نیز به آن پاسخ میگویند و اما و اگرهای اجرایی شدن آن را بیان میکنند، ولی باز هم دولت در مقطعی دیگر خبر از اجرایی شدن این طرح جنجالی میدهد. «آلبرت بغزیان»، استاد دانشگاه تهران یکی از کارشناسان اقتصادی کشور است که در گفتوگو با «فرهیختگان» برخی از تبعات اجرایی شدن این طرح را بازگو میکند.
هفته گذشته محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس و نماینده مردم کرمان اعلام کرد در بحث افزایش پایههای مالیاتی اطلاع داریم که دولت بنا دارد یک پایه مالیاتی را تحت عنوان «مالیات بر سود سپرده بانکی» مدنظر قرار دهد؛ موضوعی که چند سالی است از سوی سیاستگذاران اقتصادی کشور مطرح میشود، اما تا امروز هیچوقت اجرایی نشده است. البته پورابراهیمی نیز در ادامه صحبتهای اخیرش اعلام کرد که چگونگی اجرایی شدن این طرح هنوز مشخص نیست و «باید دید در متن لایحه دولت این موضوع به چه شکل نهایی میشود، آیا حذف خواهد شد یا خواهد آمد و اگر در لایحه بیاید به چه صورت خواهد بود، ولی اقداماتی که در این زمینه در حال انجام شدن است، از جمله اقدامات اساسی به شمار میرود.»
این گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس میتواند مبین آن باشد که هنوز هم دولت و مجلس برنامه نظاممندی برای اخذ مالیات از سودهای بانکی ندارند. از سوی دیگر هر زمانکه بحث «مالیات بر سود سپرده بانکی» مطرحشده است، کارشناسان اقتصادی اعتراض کرده و آن را مغایر مصلحتهای ملی کشور دانستهاند. «آلبرت بغزیان»، کارشناس اقتصادی و مدرس دانشگاه تهران یکی از کسانی است که طرح مطرحشده را به صلاح اقتصاد کشور نمیداند و معتقد است که هدف دولت از طرح این مساله، به بحث درآمدزایی برمیگردد.
او به «فرهیختگان» میگوید: «دولت به دنبال درآمدزایی است، به همین دلیل یکپایه مالیاتی جدید مطرح میکند همانگونه که پیشتر نیز مالیات بر ارزشافزوده را بنا نهاد تا بتواند از سود سپردهها نیز مالیات بگیرد، بنابراین اینطور نیست که ما بگوییم این یک سیاست اقتصادی در راستای اشتغالزایی است یا به ثبات قیمتها کمک میکند یا آنکه باعث رشد اقتصادی میشود؛ پس درواقع دولت از اجرای این طرح سیاست هدفمندی را پیگیری نمیکند.»
کشورهای پیشرفته هم مالیات میگیرند
برخلاف نظر کسانی که مخالف اخذ مالیات از سپردههای بانکی هستند، تعدادی از کشورهای پیشرفته هستند که نهتنها به سپردههای بانکی مردم سودی پرداخت نمیکنند، بلکه از سود بانکی نیز مالیات اخذ میکنند. وقتی از بغزیان در مورد چگونگی و علت سیاست برخی از کشورهای توسعهیافته برای اخذ مالیات از سپردههای بانکی سوال میکنیم، میگوید: «هرچند در برخی از کشورها به سود سپردهها بهعنوان یک درآمد مشمول مالیات نگاه میشود، اما درمجموع دو نگاه کلان تشویقی-تنبیهی به سپردهها وجود دارد؛ یعنی اگر سیاستمداران اقتصادی بخواهند پسانداز را تشویق کنند، از سود این پساندازها مالیات نمیگیرند، ولی اگر بخواهند در راستای تنبیه پسانداز بهجای تشویق آن سیاستگذاری کنند، این شیوه مالیاتی را انجام میدهند.»
این استاد دانشگاه، رفتار سیاستگذاران داخلی را مشمول هیچیک از این طرحهای تشویقی و تنبیهی نمیداند و توضیح میدهد «تصور من این است که تنها هدف اجرایی شدن طرح اخذ مالیات از سپردهها در ایران کسب درآمد است، زیرا اگر بخواهیم در کشور خودمان این شیوه را بسنجیم و ببینیم که دولت از اجرای این طرح چه هدفی دارد متاسفانه متوجه میشویم که نه دولت و نه بانک مرکزی هدف خود را از این طرح بهروشنی بیان نکردهاند.»
وی در پاسخ به این سوال که آیا هدف پنهانی پشت این قانون وجود دارد و ممکن است دولت قصد آن را داشته باشد که سرمایه مردم را از بانکها درآورد و در مسیر سرمایهگذاری دیگری هدایت کند، میگوید: «خیر، چنین هدفی دنبال نمیشود، زیرا متاسفانه بانکها سرمایهگذار هستند و نه دلسوز جامعه و اگر هم مردم سرمایههای خود را از بانک خارج کنند، سرمایهها به سمت بازارهای کاذب میرود.»
وی البته با بیان اینکه حتما باید برای گرفتن مالیات از سپرده های بانکی به عنوان مثال بین 10 میلیون و یک میلیاردتومان تفاوت قائل شد، گفت: «دولت اگر میخواهد از سپرده های بانکی مالیات بگیرد باید از سپرده های بانکی مثلا بالای یک میلیاردتومان مالیات بگیرد چرا که سپرده های خرد قابلیت کار تولیدی نداشته و در صورت اصرار بر مالیات گیری از سپرده گذار، فرد مورد نظر سپرده خود را از بانک خارج و وارد بازارهای موازی خواهد کرد.»
کاهش سود بانکی مفیدتر از اخذ مالیات است
این کارشناس بانکی براین باور است که اگر دولت و بانکها دلسوز مردم بودند، سود بانکی را کاهش میدادند نه آنکه از سود فعلی مالیات کسر کنند و توضیح میدهد: «اگر کسی که امروز ۱۵ درصد سود میگیرد بخواهد برای این سودش ۲۰ درصد مالیات بپردازد، مانده سود حقیقیاش ۱۲ درصد میشود، پس درواقع با اجرای این شیوه مالیاتی نرخ سود بانکی هم کاهشیافته است. حالا اگر سوال کنیم که دولت در انتخاب اینکه نرخ سود بانکی را کاهش دهد یا نرخ سود بانکی را ظاهرا با همان قیمت نگه دارد، ولی با اعمال مالیات آن را کم کند، کدامیک بهتر است، باید بگویم که قطعا اگر نرخ سود بانکی را کاهش میداد بهمراتب بهتر بود، چون از یک طرف وقتی مالیات میگیرند، نرخ سود دریافتی مشتری کم میشود، اما نرخ بهره تسهیلات کماکان حداقل همان ۱۵ درصد خواهد بود. همین امر باعث میشود یکسری منابع پولی از بانکها خارج شود و از طرف دیگر بازهم یکسری فعالیتهای زیرزمینی بانکی انجام شود تا بانکها بتوانند مانند همین طرحهایی که گاهوبیگاه اعلام میکنند رضایت و سرمایه مشتری خود را جلب کنند و در قالب یکسری طرحها و ابتکاراتی که ابداع میکنند، بخشنامه بانک مرکزی را دور زده و نرخ سود غیرمتعارفی را پرداخت کنند.»
به گفته بغزیان، نه بانکها موافق اجرای طرح مالیاتی هستند و نه مردم، زیرا «بانکها تمایلی به این قضیه ندارند که هم نرخ سود بانکی پایین بیاید و هم مالیاتی اخذ شود، زیرا منابع از بانک خارج میشود.»
درآمد حاصل از اخذ مالیات کجا خرج میشود؟
آلـــبرت بــغــزیان در مـــورد کشورهایی که از سود سپردهها مالیات میگیرند، میگوید: «سیاستگذاران کشورهای پیشرفتهای که مالیات از سپردهها میگیرند معتقدند که اولا پسانداز، مازاد مصرف است نه هدفی برای سودآوری و کسب بهره؛ بنابراین در کشورهای ثروتمند و کشورهای توسعهیافتهای مثل ژاپن و بعضی از کشورهای اروپایی مانند سوئد و سوئیس، سود را بهعنوان یک درآمد میبینند و حتی برای نگهداری آنهم هزینه میگیرند. پس اگر کسی بخواهد سودی دریافت کند از آن سود مالیات دریافت میکنند، چون معتقدند همین نگهداری هم هزینهبر است و به امن بودن سرمایه و محافظت از آن سرمایه کمک میکند؛ یعنی بانکها حتما برای نگهداری این مبلغی که بهحساب بانک رفته سود منفی میگیرند و اگر قرار باشد مالیاتبگیرند، این مالیات بهحساب دولت میرود تا دولت این پول را بین محرومان توزیع کرده یا خرج توسعه کشور کند. مثلا این مالیات در جاهایی که قرار است یارانه پرداخت شود یا از قشر خاصی حمایت شود، مصرف میشود.
بنابراین ما نمونههایی از اخذ مالیات بر سود بانکی را در کشورهای توسعهیافته داریم، ولی هدف آنها این است که لطمهای به سپردهها نزنند. در این کشورهای پیشرفته مردم را تشویق میکنند تا پول خود را از بانکها برداشته و آنها را برای زندگی بهتر خرج کنند. با این فلسفه که چرا میخواهید پول خود را پسانداز کنید تا دولت از شما مالیات بگیرد؟ بهتر آن است که این سرمایه خرج خانه و خودروی بهتر، سفر یا سایر برنامههای رفاهی شود. آنها معتقدند اگر این پول خرج زندگی بهتر نشود، فقط در بانک میماند، بنابراین بانک هم میگوید من در اینجا بهعنوان نگهدارنده پولت عمل میکنم و هزینه نگهداری میگیرم.»
در ایران اخذ مالیات از سود سپردهها حکایت دیگری دارد
با آنکه کشورهای توسعهیافته هدف و روش خود را از گرفتن یا نگرفتن مالیات از سپردهها روشن کردهاند، اما در ایران اوضاع به شکل دیگری رقم خورده است. به اعتقاد بغزیان، اینکه بانک مرکزی و وزارت اقتصاد هدف خود را بهروشنی اعلام نمیکنند و اگر چیزی هم اعلام کنند صرفا برای رفع تکلیف باشد، ایجاد شبهه میکند.
او میگوید: «به گمان من آن چیزی که پشت سر تصمیم وزارت اقتصاد است این است که آنها اخذ مالیات را بهعنوان یکپایه درآمدی نگاه میکنند همانند مالیات بر ارزشافزوده و هرچند اجرایی شدن این طرح نظارت دقیق بانک مرکزی را میطلبد، اما احتمالا اراده هیات امنای بانکها موافق این اخذ مالیات نخواهد بود و بانکها هم روشهای دیگری را در پیش خواهند گرفت تا به این بخشنامهها عمل نکنند.»
این کارشناس اقتصادی بر این باور است که معمولا در این شرایط دشوار، بانکها هم روش خودشان را اعمال کنند و مثال میآورد که «مثلا اگر سود بانکی 18 درصد تصویب شود، بانک به سپردهگذار میگوید که من به شما ۲۰ درصد سود میدهم؛ یعنی دو درصد بالاتر از مصوبات بانک مرکزی سود میدهد که آن مالیات اخذشده را جبران کند.»
باید منتظر تبعات طرح جدید باشیم
به نظر میرسد با اجرایی شدن طرح اخذ مالیات از سپردهها، باید شاهد تبعات اجرایی شدن آن باشیم. آنطور که بغزیان میگوید، تجربه نشان داده است با وجود اینکه نتایج مثبتی را از این طرح انتظار داریم، اما تبعات آن منفی خواهد بود، زیرا هدف دولت مشخص نیست، بانکها آن را به درستی اجرا نخواهند کرد و مردم هم کماکان به دنبال سود هستند، بنابراین همهچیز دستبهدست هم میدهد تا اجرای آن باعث سوداگری شود و حتی بر نرخ ارز هم تاثیر بگذارد، زیرا مردم پول خود را از بانکها خارج و در بازارهای دیگری وارد میکنند، ولی اگر همهچیز درست باشد، مردم دنبال سوداگری ارز نمیروند. چون هم حاشیه سرمایهگذاری بانکی پایین است و هم دولتها بر آن نظارت دارند.
این کارشناس اقتصادی دانشگاه تهران تاکید میکند که اگر جدیتی در کار نباشد و دولت حاضر نباشد تبعات این طرح را به عهده بگیرد، طرح اجرا نشود بهتر است و تاکید میکند: «اینکه طرح اجرا میشود یا نه بسته به نظر موافقان و مخالفان دارد و به نظر میرسد اگر این طرح وارد شور شود حتما رد میشود، برای اینکه وزارت اقتصاد یک سیاست اقتصادی کلان برای اجرایی شدن آن ندارد، زیرا در تدوین سیاستهای اقتصادی باید به متغیرهای گوناگونی مانند نرخ اشتغال، ثبات اقتصادی و رشد قیمتها نگاه کند نه صرفا برای درآمدزایی.»
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید